تیم ورستال، سرمقالهنویس والاستریت ژورنال در خصوص وضعیت حبوبات و غلات به ویژه گندم در ایران نوشتند:گندم در ایران به مبلغ گزافی از کشاورزان خریده می شود در حالی که هزینه واردات گندم بسیار ارزان تر است .
بازار نیوز - وضعیتِ بازارهای غله و حبوبات امروزه در ایران آنقدرها بهینه نیست. این دولت است که گندم را از کشاورزان میخرد و برای هر تن ۴۰۰ دلار میپردازد (حالا این فصل یکقدری کمتر، فصلِ بعد قدری بیشتر). همان مقدار غله را اما میشود از روسیه یا اوکراین با نصف چنین قیمتی خرید و وارد کشور کرد. در چنین شرایطی جلب نظر به یک مفهوم مهم اقتصادی راهگشا است: «هزینهی فرصت». این مفهوم ناظر به این است که هزینه حقیقی هر انتخابی، مثل خرید یک جنس در بازار، آن پولی نیست که بابت آن میپردازیم، بلکه آن بهترین فرصت بدیلی است که با آن انتخاب وامینهیم. بنابراین هزینه اینکه دولت خریدارِ گندم باشد، آن ۲۰۰ دلار فاصله قیمتِ داخلی و قیمتِ وارداتی احتمالی به ازای هر تن است. وقتی داریم راجع به چیزی در حدود ۱۴ میلیون تن گندم در سال حرف میزنیم، داریم در باب ۳ میلیارد دلار حرف میزنیم؛ یعنی ضرری چشمگیر حتی برای کشوری که صادرکننده نفت است.
گندمِ گران شاید کشاورزان را خوشحال کند، اما فایدهای برای مصرفکنندگان ندارد. چون نان را برای مردم گران میکند، در نتیجه مجبور هستیم آرد و نانِ یارانهای داشته باشیم که همه ما از آن خبر داریم. این البته برای دولت هزینه دارد و تازه آن هزینه از کل منفعتی که با تقلب در فروش آردِ یارانهای به قیمتِ غیریارانهای نصیب عدهای میشود نیز بیشتر است. اما اگر دولت میخواهد نان را برای مصرفکننده ارزان کند راهحل سادهتری وجود دارد؛ اینکه دولت اجازه دهد نانواییها با همان گندم ارزان غیریارانهای نان تولید کنند.
تجارت فردا