اکونومیست در شماره قبلی خود به این سوال پاسخ داده است که آیا میتوان با استفاده از احکام بلند مدت بازدارندگی را در جامعه افزایش داد؟
به گزارش بازار نیوز، اکونومیست در شماره اخیر خود به بررسی هزینههای نگهداری در زندان و اینکه آیا نگه داشتن مجرم برای مدت طولانی موجب بازگردانی از میشود یا نه پرداخته است.
این مجله مقاله خود را با داستانی درباره یکی از مجرمان آمریکا شروع می کند و مینویسد: از هر کسی بپرسید که آیا شیرلی اشمیت خطرناک است یا نه، پاسخ منفی دریافت خواهید کرد. وی زندگی آرام روستایی داشت و با پرورش اسب دخترش را بزرگ میکرد. بعد از آنکه همسرش در سال 2006 فوت کرد به دلیل مشکلات و رنجهایی که میکشید شروع به کشیدن شیشه کرد اما چون نمیتوانست هزینههای عادت خود را بپردازد برای استفاده شخصی مواد مخدر تولید کرد. در سال 2012 دستگیر شد و شیشه را ترک کرد و از آن پس سالم است. اشمیت هیچگاه سعی نکرد با فروش مواد سودی به دست آورد اما بر اساس قانون آمریکا و فدرال به 10 سال زندان محکوم شد. هر سالی که وی در زندان میماند هزینهای در حدود 30 هزار دلار برای پرداختکنندههای مالیات آمریکا دارد. این مبلغ تقریباً برابر هزینه تحصیل یک دانشجو در آیووا است. هنگامی که وی از زندان آزاد میشود آنقدر پیر خواهد شد که باید حقوق بازنشستگی دریافت کند.
باراک اوباما سعی داشت که تعداد احکام بلندمدت را کاهش دهد. اریک هولدر ژنرال دادگستری وی به بازپرسها گفته بود برای مجرمان مواد مخدر که به جامعه آسیبی نمیزنند احکام سنگین در نظر نگیرد. این اصلاحات سبب شد تا زندانیهای فدرال 10 درصد کاهش یابد. ژنرال دادگستری دونالد ترامپ بعد از روی کار آمدن، تمام اقدامات سابق را از بین برد. وی در ماه اخیر دستور داد سختترین مجازاتی که قانون اجازه میدهد درباره پخشکنندههای مواد مخدر در نظر بگیرند.
بیشتر همیشه بهتر نیست
زندان اساسیترین ابزار برای امنیت جامعه است. دزدی که در مکانی نگهداری میشود نمیتواند وارد خانه شما شود. فردی که سودای خلاف در سر دارد، به دلیل ترس از زندانی شدن کاری انجام نخواهد داد. اولین افرادی که در هر جامعه عقلایی زندانی میشوند قاتلان و متجاوزان هستند و هرچه تعداد این زندانیها افزایش یابد مجرمان بعدی خطرات کمتری برای جامعه دارند، اما در نقطهای هزینههای زندانی کردن از مزایای آن فزونی خواهد یافت زیرا باید زندانهای جدید ساخته شود و افراد جدیدی به استخدام پلیس در بیایند. ضمن اینکه نگهداری خلافکاران کوچک در کنار مجرمان بزرگتر میتواند وضعیت را در آینده وخیمتر کند زیرا خلافهایی را یاد میگیرند که قبل آن هیچچیزی از آن نمیدانستند.
آمریکا در سالیان گذشته عقبگرد بزرگی داشت. بین سالهای 2008-1970 نرخ زندانی به جمعیت 5 برابر شد و در حال حاضر این رقم 7 برابر فرانسه، 11 برابر هلند و 15 برابر ژاپن است.
حکم 10 سال زندان 10 برابر حکم یکساله هزینه خواهد داشت اما آیا 10 برابر باعث بازدارندگی میشود؟ نهتنها اینگونه نیست بلکه احتمال افزایش خلافهای بیشتر توسط آن فرد وجود دارد. یک مطالعه دریافت که هر سال زندان اضافی خطر ارتکاب جرم مجدد را 6 درصد افزایش خواهد داد، ضمن اینکه زندان بنیان خانوادهها را از هم میپاشد و افرادی که حکم حبس در پرونده خود دارند در آینده برای پیدا کردن شغل مجدد مشکلات متعددی خواهند داشت.
بسیاری از کشورها نمیتوانند از زندانها استفاده مناسبی بکنند. راه کارهای گوناگونی در مطالعات علمی و تاریخی پیشنهاد شده است. حبس مجرمانی که کارهای خطرناکی انجام دادهاند. انتقال افرادی که خطر کمتری دارند به مراکز ترک اعتیاد، خدمات اجتماعی و کارهای دیگری که سبب بر هم خوردن خانواده و خارج کردن فرد از زندگی نرمال نمیشود. با قسمتی از هزینههای زندانی کردن افراد میتوان دستبند مجهز به GPS خریداری کرد تا تمام مکانهایی که در روز میروند قابلرؤیت باشد. ضمن اینکه با این ابزار مجرم دیگر نمیتواند به مصرف مواد مخدر رویی بیاورد.
جاده توانبخشی
مجرمان سابقی که توانستهاند سرپناهی برای خود پیدا کنند و سر کار بروند با احتمال کمتری دوباره به کار خلاف رویی میآورند. در نروژ زندانیها 18 ماه قبل از آزادی میتوانند شغل جدید خود را شروع کنند. در آمریکا 2700 قانون وجود دارد که زندانیها را از پیدا کردن شغلهایی همانند سلمانی و تعمیرات سقف منزل باز میدارد، در نروژ اما تعداد این موانع کمتر است مگر آنکه فرد جرم شدیدی را مرتکب شده باشد. بهطورکلی سیاستمداران نباید راههای اثبات شده را کنار بگذارند و زندانها را مکانی برای آموزش جرم و جنایت به مجرمان خردهپا کنند.