گروه اقتصاد کلان بازارنیوز : از سال ۱۹۶۹ که اولین جایزه نوبل اقتصادی بطور مشترک به راگنار فریش نروژی و یان تین برگن هلندی برای فعالیت های آنها در یکی از مهم ترین زیرشاخه های علم اقتصاد یعنی علم اقتصاد سنجی اعطا شد، 79 جایزه نوبل دیگر به اقتصاددانان از کشورهای مختلفی اعطا شده است. تعدد جوایز به این دلیل است که در طول این پنجاه سال، علم اقتصاد به طور فزایندهای هم از جنبه تئوری و از نظر روششناسی (متدلوژی) و مدل سازی ریاضی توسعه و تکامل پیدا کرده است. این جایزه توسط بانک مرکزی سوئد تامین و هرساله از سوی آکادمی علوم این کشور اعطا میشود. از طرف دیگر، یکی از سوالاتی که اغلب به ذهن پژوهشگران و دانشجویان رشته اقتصاد مخصوصا مقطع تحصیلات تکمیلی میرسد، انتخاب گرایش یا به اصطلاح انتخاب فیلد مناسب برای تحصیل و پژوهش در این رشته است، بگونه ای که پس از فارغ التحصیلی قادر باشند شغل مرتبط با فیلد تحصیلی خود انتخاب کنند. این گزارش به این بهانه قصد دارد به بررسی هشتاد جایزه نوبل اقتصاد پرداخته و فراوانی زیرشاخه ای که جایزه هر سال به محققین آنها اعطا شده است، را بررسی نماید. نکته اینجاست که هرچند در هر سال یکبار جایزه نوبل اعطا می شود و از اولین جایزه 50 سال می گذرد، ولی بدلیل اینکه در برخی سال ها، محققین برخی رشته ها 2 و یا حتی 3 جایزه دریافت نموده اند، مجموعا 80 نوبل اقتصاد اعطا شده است که از 50 سال فراتر می رود.
نمودار زیر فراوانی (تعداد) جایزه های نوبل اعطایی به هر زیرشاخه اقتصاد را از ابتدا (سال 1969) تا سال 2018 نشان می دهد. همانطور که پیداست رشته های اقتصاد کلان، مالی و سنجی دارای بیشترین تعداد برنده نوبل در رشته اقتصاد هستند که نظریه بازی ها و اقتصاد اطلاعات به ترتیب پشت سر آنها قرار گرفته اند. جالب اینجاست که اگر فقط از لحاظ روش شناسی این نمودار را بررسی نمائیم، اقتصاد سنجی همچنان پیشتاز بوده و نظریه بازی ها و رهیافت تعادل عمومی در رتبه های بعدی قرار میگیرند. بدین ترتیب، نمودار نشان میدهد که همچنان توسعه دهندگان رشته اقتصاد سنجی از شانس و توجه بیشتری نسبت به دیگر روشها برخوردارند. این نکته قابل ذکر است که محمد هاشم پسران، اقتصاددان ایرانی مقیم آمریکا در سال ۲۰۱۳ نیز برای تحقیقاتش در زمینه آزمون های اقتصاد سنجی بعنوان یکی از کاندیداهای دریافت این جایزه معرفی شده بود و امید است در سال های آتی شانس دریافت این جایزه را دوباره داشته باشد. بررسی رشته هایی که در سال های اخیر موفق به اخذ این جایزه شده اند، نشان میدهد که گرایش های بین رشته ای اقتصاد همچون اقتصاد محیط زیست، اقتصاد رفتاری، اقتصاد مالی و اقتصاد رفاه از درجه اهمیت ویژه ای بین داوران و صاحبنظران این رشته قرار گرفته است.
هرچند استفاده از تکنیکهای تحلیل ریاضی و دانش ریاضیات مهندسی برای ساخت مدلهای پیچیده در جهت تبیین روابط اقتصادی بین متغیرها و سپس تعیین این پارامترها با کمک داده های سریهای زمانی، نتایج موفقیت آمیزی را برای علم اقتصاد به ارمغان آورده است، ولی توجه صرف به مدلسازی های پیچیده ممکن است اقتصاددان را از تحلیل های اقتصادی عمیق تا حدی دور نماید. البته پژوهش های اقتصادی سال های اخیر نشان داده است که تحقیقات اقتصادی مشتمل بر اقتصاد ریاضی و اقتصاد سنجی است که مسیر توسعه علم اقتصاد را مشخص کرده است. در بیانیه آکادمی نوبل برای اعطای جایزه سال 2018 آمده است که یافته های ویلیام نوردهاوس و پل رومر «به طور چشمگیری محدوده تحلیل های اقتصادی را گسترش داده است». به گفته آکادمی نوبل این دو اقتصاددان آمریکایی مدل هایی تهیه کرده اند که کنش متقابل اقتصاد بازار با طبیعت و دانش را نشان می دهد. طبیعت به مدل های تغییرات اقلیمی نوردهاوس برمیگردد و دانش نیز اهمیت مدل های رشد درون زای پل رومر را بیش از پیش برجسته می نماید.
جدول زیر فراوانی تعداد جایزه های نوبل رشته اقتصاد را بر اساس کشور محقق نشان می دهد. همانطور که پیداست، بیشترین تعداد نوبلیست از ایالات متحده بوده که پس از آن، انگلستان، فرانسه و نروژ قرار دارند.