احسان سلطانی پژوهشگر اقتصاد، یادداشت زیر را از یک اقتصاددانان مقیم اروپا در کانال تلگرامی خود منتشر کرد:
هم اکنون به نظر می رسد بانک مرکزی ایران نسخه شفابخش بحران بانکها را کشف کرده است. درآخرین روز اولین دهه پاییز، «شورای عالی هماهنگی اقتصادی» برای نخستین بار به بانک مرکزی اجازه داد که از «عملیات بازار باز» استفاده کند.
تا کنون خلق پول با بالا بردن نرخ سودها مد بود، اکنون مد روز خلق پول با اوراق است. در اروپا رئیس بانک مرکزی پایان برنامه خرید اوراق را تا سال ۲۰۱۸ اعلام کرده است. پایانی که دست کم به مذاق دولتهای کم صرفه جو و بی انضباط و درگیر بحران بانکی مانند ایتالیا خوش نیامده است. این برنامه با وجود شکایات دادگاه قانون اساسی آلمان به دادگاه عالی اروپا مبنی بر ممنوع بودن تامین مستقیم مالی دولتها توسط بانک مرکزی، از سال ۲۰۱۵ تا امروز ادامه یافته است.
ریشه عملیات خرید اوراق به "میلتون فریدمن " بر می گردد. با ترکیدن حباب بازار مسکن و سرمایه در سال ۱۹۸۹ که خود نتیجه سیاست های تسهیل پولی بود، کشور ژاپن به رکود فرو رفت. توصیه فریدمن برای مقابله با بحران رکود ژاپن در سال ۲۰۰۰ این چنین بود.
"... در سال ۱۹۸۹ بانک مرکزی ژاپن با تغییر ناگهانی سیاست پولی، پای روی ترمز گذاشت و عرضه پول را برای مدتی شدیدا کاهش داد. نتیجه آن ریزش بازار سهام بود، اقتصاد به رکود فرو رفت و تا کنون در حالت رکود قرار گرفته است. هم اکنون استدلال بانک ژاپن این است، حال که نرخ بهره اعتبارات را به صفر رسانده ایم، دیگر چه اقدامی می توان کرد؟ بسیار آسان است. آنها می توانند اوراق بهادار بلندمدت دولتی را بخرند و به این کار ادامه دهند تا پول پرقدرت باز به رونق دهی اقتصاد منجر شود..."
حال قرار است این معجون شیرین برای بانکها و دولت ایران راه حل خروج را هموار کند. بحران خلق پول در ایران قرار است با "خلق پول" خاتمه یابد. بانکهای زامبی و دولت پر اسراف ما کاسبان اصلی خرید و فروش اوراق بین بانکها و بانک مرکزی می باشند. قرار است به سادگی معجزه شود. رابطه شکرآب شده هر بدهکار و طلبکاری، دو راه منطقی بیشتر ندارد. پرداخت بدهی یا مصادره بدهی. اگر این بازی را دوست ندارید، قوانین آن را حالا عوض می کنیم! با ورود نهاد قدرت، ناگهان صفر مساوی یک می شود. بانک مرکزی بزرگواری می کند و بدهی دولت را با عصای خود به اوراق جذاب برای بانکهای گرسنه مبدل می کند. بدین ترتیب قرار است عطش بانکها برای پرداخت سودهای رقابتی بالاتر هم کاسته شود تا به تدریج یا یکباره قال قضیه سودهای بالا نیز کنده شود. چقدر خوب! اما همه اینها فقط ظاهر ماجرا است، زیرا: