گروه بورس، بانک و بیمه بازارنیوز : میرمعنی کارشناس بورس و سرمایه درباره تاثیر سقوط بورس امریکا و مشکلات اقتصادی-سیاسی موجود در این کشور بر کشورهای دیگر از جمله کشورهای آسیایی گفت:اقتصاد جهان به هم پیوسته است. تحولات داخلی کشورها چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ اقتصادی حتما تاثیر گذار است. خصوصا تحولات اقتصادی سیاسی کشورهای بزرگ مثل امریکا و چین و همینطور اتحادیه اروپا. برای تاثیرگذاری بستگی به سطح مراودات کشورها هم دارد. چیزی که مشخص است اقتصاد همه دنیا به هم وابسته است. اقتصاد ایران هم علی رغم این که حجم مبادلات اقتصادی و تجاری ما خیلی کم است و کاهش هم پیدا کرده، بازهم به اقتصاد جهانی وابسته است. اگر دقت کنید میبینید که افزایش قیمتهای جهانی کالاها روی سودآوری و قیمت سهام شرکتهای داخلی صادرات محور هستند اثر خیلی شدیدی میگذارد.
با توجه به آمار و ارقامهای اقتصادی امریکا، به احتمال زیاد ما در آینده شاهد رکود اقتصادی و ترکیدن برخی از حبابها در اقتصاد امریکا باشیم و این باعث میشود که مثل بحران مالی سال ۲۰۰۷، ۲۰۰۸ اقتصاد دنیا دوباره وارد فاز رکودی شود و آن حرکت «W» که قبلا پیش بینی میشد شکل بگیرد و ما الان در نقطه وسط این W قرار داریم. احتمال دارد دوباره یک رکودی داشته باشیم و بعد از چند سال شاهد حرکت رو به رشد اقتصاد باشیم.
ولی چیزی که مشخص است و آمارها و شاخصهای اقتصادی نشان میدهند، اقتصاد امریکا در حال افت است که تنشهای داخلی که رخ میدهد مزید بر علت خواهد بود که زودتر رکود یا بحران اقتصادی را محقق کند. ایران هم تحت تاثیر این مسئله قرار خواهد گرفت از طریق کاهش قیمت جهانی نفت که روی اقتصاد ما تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. همچنین صادرات غیر نفتی ما به دلیل کاهش قیمت کالاهای جهانی دچار مشکل میشود و به تبع آن شرکتهای صادرات محور ما تحت تاثیر منفی قرار خواهند گرفت از طرفی ما مشکلات تحریم و محدودیتهای ناشی از آن را هم داریم.
وی همچنین راه حل کمتر آسیب دیدن در برابر این بحران اقتصادی جهانی را سرمایه گذاری در داخل کشور دانست و گفت:برای کمتر آسیب دیدن کشور از بحران اقتصادی جهانی، راهکار سرمایه گذاری در بخشهای مختلف است. نهضت سرمایه گذاری باید شروع شود. تا الان که دیده نشده است. بخش خصوصی هم باید این کار را انجام دهد. ما بخشهای متنوعی برای سرمایه گذاری داریم. سرمایه گذاری ایجاد اشتغال میکند و اشتغال زایی درآمد سرانه را افزایش میدهد. وابستگی به نفت کم میشود. افزایش در آمد سرانه باعث افزایش درآمدهای مالیاتی میشود. در نتیجه سرمایه گذاری یک لوپ و چرخه مثبت بالارونده میشود. ولی شما بودجههای عمرانی در چند سال اخیر را ببینید، با کمترین نسبت بودجه عمرانی مواجهیم که همان کمترین هم در طول سال محقق نشده و دولت ها این ۲۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان سالانه هم صرف هزینههای جاری خود کرده اند.