bazarnews

کد خبر: ۴۴۷۴۰
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۰
بازارنیوز بررسی می‌کند:
درست است که اقتصاد آمریکا وارد بحران شده و به اذعان کارشناسان ممکن است اقتصاد این کشور و به تبع آن، اقتصاد دنیا وارد یک بحران و یک رکود بزرگ اقتصادی شود، ولی همه علت این بحران‌های احتمالی، بحران شاخص سهام نیست.

گروه بورس، بانک و بیمه بازارنیوز : بحران این روز‌های آمریکا که باعث شد بورس این کشور چند روز گذشته به کمترین میزان در تاریخ خود برسد، ذهن‌ها را به ماشین زمان سپرد و به سال ۲۰۰۸ برد. سالی که خیابان وال استریت امریکا محل خبر تقریبا همه رسانه‌های کوچک و بزرگ دنیا شده بود. جنبش یک درصدی‌ها علیه ۹۹ درصدی‌ها و بحران‌های مالی که دولت اوباما را به چالش کشیده بود. روز‌های متمادی که مردم معمولی امریکا که ادعا می‌کردند یک درصد از سرمایه امریکا در دست ۹۹ درصد مردم و ۹۹ درصد سرمایه در دستان یک درصد از ابرسرمایه دارهاست، در خیابان‌های امریکا تظاهرات می‌کردند و خواستار برقراری عدالت اقتصادی بودند.
اما روز‌های پایانی سال ۲۰۱۸، دولت جمهوری خواه ترامپ با چالش سقوط بورس کشورش، دچار یک چالش بزرگ شد. شاخص داو جونز رکورد کمتر از ۲۲۰۰۰ واحد را زد و شاخص‌های دیگر هم سقوط کردند. ترامپ که خود را منجی اقتصاد امریکا می‌داند و همیشه مدعی بوده و هست که توانسته اقتصاد به قول خودش زمین خورده امریکا را سرپا کند، هنوز بعد از پایان تعطیلات کریسمس نتوانسته راهکاری برای این چالش داشته باشد.
 
 
                                                   نمودار ده سال گذشته شاخص داو جونز
سقوط شاخص سهام؛ این همه بحران نیست

اما در ذیل بخشی از اتفاقات و بحران‌های گذشته امریکا را بررسی خواهیم کرد.
برخلاف تصور و برخلاف آنچه که رسانه‌ها نمایش دادند، سال ۲۰۰۸ وال استریت و بازار سهام آمریکا، دچار بحران آنچنانی نشدند. اگر نمودار چهل ساله، NASDAQ، s&p ۵۰۰ یا داو جونز را ببینیم، مشخص می‌شود که ترکیدن حباب دات کام و بحران سال ۲۰۰۰ بسیار جدی‌تر از بحران سال ۲۰۰۸ در بازار سهام آمریکا بود. بازار سهام امریکا در سال ۲۰۰۰ ریزش شدیدتری را نسبت به سال ۲۰۰۸ شاهد بود و درصد این ریزش، نسبت به ۲۰۰۸ بسیار بیشتر بود.
اما بزرگترین بحران سال ۲۰۰۸ بحران ریل استیت (real state) بود که در آمریکا رخ داد. خلاصه بحران به این صورت بود که مردم وام گرفته بودند و به بانک بدهکار بودند، ولی پول نداشتند وام‌ها را پس بدهند. بعد موسسات اعتبار سنجی (که در ایران ما همچین موسساتی نداریم و این یک اشکال در سیستم اقتصادی ماست) کارشان را درست انجام نداده بودند، یعنی به موسسات مالی اجازه داده بودند که بیش از حدی که در حساب‌های امانیشان (Escrow Account) پول هست، تامین اعتبار کنند.
برای مثال برای موسسه لیمن برادرز (Lehman Brothers) که در بحران ۲۰۰۸ هم نقش دارد همین اتفاق افتاد. لیمن برادر چهارمین بانک سرمایه گذاری در آمریکا بود که در زمینه مدیریت سرمایه گذاری و بانکداری اختصاصی فعالیت می‌کرد. این بانک در پی بحران ۲۰۰۷-۲۰۰۸ در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ اعلام ورشکستگی کرد که بزرگترین ورشکستگی تاریخ آمریکا به شمار می‌آید.
در حال حاضر میزان ریزش و خروج سرمایه‌ای که در بازار سهام امریکا اتفاق افتاده چندین برابر سال ۲۰۰۸ است. اما اوضاع ریل استیت که به عامه مردم و جدا از سرمایه گذاران سهامی ربط دارد، اوضاع بدی نیست. اوضاع اشتغالشان رو به رشد است. سقوط بورس و بحران شاخص سهام، یکی از عوامل بحران اقتصادی است، نه همه بحران.
به عنوان مثال وقتی امروز شاخص سهام بازار تهران در سه چهار ماه گذشته حدودا ۲۰ درصد کاهش داشته (به علت کاهش نرخ دلار.)، درست است که این یک بحران کوچک است، اما نمی‌شود گفت: اقتصاد ایران، چون ۲۰ درصد شاخص تهران پایین آمده، در حالت بدی است.
در ضمن شاخص‌هایی که نام برده شد یعنی، S&p 5۰۰ یعنی ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا از لحاظ مالی، نزدک ۱۰۰ که میشود ۱۰۰ غول تکنولوژی و داو جونز که ۳۰ شرکت برتر صنعتی است، بخشی از اقتصاد هستند. تمام اقتصاد که این ۵۰۰ تا شرکت و ۱۰۰ تا غول تکنولوژی و ۳۰ شرکت صنعتی نیستند، بسیاری شرکت‌های خورد وجود دارند که این شرکت‌های خورد در نظام مالی امریکا نقش بزرگی را ایفا می‌کنند و عمده GDP امریکا را این شرکت‌های خورد تامین می‌کنند.
بنابراین درست است که اقتصاد آمریکا وارد بحران شده و به اذعان کارشناسان ممکن است اقتصاد این کشور و به تبع آن، اقتصاد دنیا وارد یک بحران و یک رکود بزرگ اقتصادی شود، ولی همه علت این بحران‌های احتمالی، بحران شاخص سهام نیست.
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: