همه از کالای اساسی و بسته غذایی حرف می زنند ولی یک مسئول از بهبود کسب و کار صحبت نمیکند.
گروه اقتصاد کلان بازارنیوز:چهار دهه از انقلاب اسلامی می گذرد و دولت های مستقر تاکنون نتوانسته اند اقتصاد ایران را در ریل رونق و ثبات اقتصادی پیش ببرند. در تمامی این دولت ها اقتصاددانان حضوری پررنگ داشتند اما چرا تغییرات جدی صورت نگرفته است؟ چرا اقتصاددانان همواره نسبت به امتناع سیاست مداران از توصیه ها و مشاوره های آنان شکوه می کنند؟ علیرضا عبدالله زاده دانش آموخته دانشگاه هاروارد در این گفتگوی تصویری با اقتصاد نگار به این سوالات پاسخ می دهد که در چند بخش منتشر خواهد شد.
*همه از کالای اساسی و بسته غذایی حرف می زنند ولی یک مقام از بهبود کسب و کار صحبت نمیکند.چند دلیل دارد. فکر میکنند بهبود محیط کسب و کار یعنی مثلا قوانین اصلاح شود. اما لزوما این نیست. ما با همین قوانین موجود هم میتوانیم اوضاع کسب و کار را بهبود ببخشیم. اکنون دولت احساس میکند که باید به هر ترتیب رفاه را تامین کند تا مردم را راضی نگه دارد، اما این روش درست نیست. برای مثال همه میگویند یارانه احمدی نژاد، اما واقعیت یارانه احمدی نژاد نیست تجربه یارانه نقدی خیلی جاهای دنیا اجرا شده است. یارانه نقدی را روزی که سیاست گذار میگوید امروز یارانه پرداخت شود، مستقیم از حساب دولت به حساب افراد واریز میشود. این نکته بسیار مهم دارد که بدنه اجرایی را دور میزند. به نظر من این نوع یارانه یکی از کارآمدترین یارانههای موجود است. در دنیا همین اتفاق افتاده است. ماشین اقتصادی خراب است و با تغییر راننده درست نمیشود. اکنون وقت اصلاح است.
*من از فرصت آفرینان سیاسی انتظار بهبود دارم. آدمها باید ببینند که چگونه میتوانند گفتگو شکل بگیرد و در کنار دولت باشند. این کشور آنقدر فرایندهای زیادی دارد که هر کس میتواند یک بخش را برعهده بگیرند. مثلا چند دانشگاه میتوانند فرآیند وام دهی را برای دولت اصلاح کنند که در دنیا هم این کار را میکند.