bazarnews

کد خبر: ۵۵۲۲۵
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۸
در چهارمین نشست اقتصادی بازارنیوز مطرح شد:
چهارمین نشست از سلسله نشست‌های اقتصادی بازارنیوز، با حضور مجیدرضا حریری، نائب رئیس اتاق ایران و چین برگزار شد.
گروه اقتصاد کلان بازارنیوز:چهارمین نشست از سلسله نشست‌های اقتصادی بازارنیوز، روز دوشنبه با حضور مجیدرضا حریری، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در بازارنیوز برگزار شد که مشروح سخنان وی را می‌خوانید.
 
 
سلطه گری و سلطه پذیری در اقتصاد کهنه شده
حریری با اشاره به کهنه شدن دیدگاه سلطه گری و سلطه پذیری در اقتصاد، اظهار داشت: نگاه سیاسی به اقتصاد، دنیا را تقسیم کردن به سلطه گر و سلطه پذیر، مربوط به قرن بیستم است. در اقتصاد قرن بیست و یکم ، دیگر چیزی به نام کشور‌های سلطه گر وجود ندارد. تولید یک مقوله جهانی است. جهان به اندازه استعداد و شعور و مدیریتش در این چرخه اقتصاد می‌تواند دخالت کند. یعنی اگر نکرد، خودش این شانس را از خودش دریغ کرده است.

وی ادامه داد: باید کمی نگاه سنتی کنار گذاشت و با نگاه جدید تری به دنیا نگاه کرد. این طور خط کشی‌ها در دنیا، لااقل در دنیای اقتصاد دیگر درست نیست. یعنی شما می‌بینید چین به عنوان قوی‌ترین کشور ضد امپریالیستی دنیا ، ۳۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. یعنی به جای اینکه  به آمریکا فحش بدهد، دلارهای آمریکا را جمع کرده، اختیار دلار را در دست گرفته و هر موقع دلش بخواهد می‌تواند با عرضه یا جمع آوری دلار در بازار جهانی، موضع دلار و نقشه‌های مربوط به آن را به هم بریزد.

حریری افزود: دنیا آنقدر خط کشی شده نیست. شما جوان‌تر‌ها با این تکنولوژی‌ها با دنیای جدیدتر آشنا هستید. می‌دانید که تمام این سخت افزارها‌یی که با آن‌ها کار می‌کنید را مجموعه از کشور‌ها تولید می کنند، ولی در نهایت با یک برند خاص بیرون می‌آید. حالا این برند برای هرجا که هست. یا مثالی که درباره زعفران ایران زده می‌شود، از آن تصورات عوامانه‌ای است که مکررا گفته‌اند. ما، چون می‌خواهیم ضعف خودمان را بپوشانیم، داستان درست می‌کنیم؛ این داستان‌ها آرام آرام باور پذیر می‌شود تا جایی که خودمان هم باور می‌کنیم. مگر چند درصد زعفران در دنیا در بسته بندی مصرف کننده، استفاده می‌شود. مثلا در اروپا و آمریکا شله زرد می‌پزند که زعفران می خواهند؟ یا حلوا برای مراسم ختمشان می‌پزند که زعفران بخواهند؟ برای برنجشان زعفران می خواهند؟ اینطور نیست. عمده مصرف زعفران در کارخانجات صنایع غذایی و در صنایع دارویی-بهداشتی است. این‌ها را هم حتما در مقیاس کیلویی به بالا می‌خرند.

حریری درباره بحث زعفران و بازار جهانی آن توضیح داد و گفت: سلطه اسپانیا بر بازار زعفران، در بازار خرده فروشی و در سوپر مارکت هاست؛ آن هم نه به دلیلِ خیلی وحشتناک و غیر قابل باور، یک سیستم پخش تعریف کرده که ما آن سیستم پخش را نداریم. اصلا قرار نیست هر تولید کننده، سیستم  پخش داشته باشد. تولیدکننده کارش تولید است، تاجر کارش تجارت.

حریری در ادامه گفت: این رویه و شعار در کشور ماست که می‌گوییم از تولید به مصرف. آنقدر از این چیز‌ها گفتیم، خودمان هم باورمان شده است. این واقعا یک متُد در دنیاست؟ نقش تولید کننده، تولید کردن است و ارزش افزوده تولیدش را می‌برد. یکی هم پخش در سرار جهان را به عهده دارد.

اقتصاد ما توانمند نیست!/دولت وقتی به فکر مردم است که دستش در جیب مردم باشد نه در چاه نفت

مجیدرضاحریری مشکل اصلی را عدم توانمندی اقتصاد کشور دانست و گفت: من فکر می‌کنم که اگر راجع به سلطه‌ها صحبت کنیم صحبت ما جزء مقوله‌های سیاسی است. باید در مورد توانمندی‌ها صحبت کنیم که مقوله اقتصادی است. اقتصاد ما توانمند نیست. یعنی اگر امروز یورو و دلار مطرح است، پنجاه سال قبل لیر استرلینگ بوده و امکان دارد بیست سال دیگر یوان چین باشد که بر اقتصاد ما سوار است. این تقصیر آن‌هایی نیست که اقتصادشان قوی است. وقتی شما خورشید می‌بیند نمی‌توانید به خورشید سنگ بیاندازید.

وی ادامه داد: اقتصاد ما اقتصاد توانمندی نیست. بعد از جنگ جهانی دوم که این اقتصاد‌ها سر و شکلی خوبی پیدا کردند و از آن سر و شکل قدیمی در آمدند، رسیدیم به جایی که اقتصاد‌ها براساس ضوابط بین الملی حرف می‌زنند. اقتصاد ما ضعیف است نه به دلیل این چهار دهه انقلاب اسلامی؛ از اواخر دهه چهل و از اوایل دهه پنجاه این اتفاق افتاده است. اقتصاد ما ضعیف است زیرا متکی به نفت هستیم و  نفت، دولت تعیین می‌کند و دولت نفتی برای مردمش ارزش قائل نیست.

وی در ادامه گفت: با وجود اینکه بسیار پرهیز دارم در مورد سیاست صحبت بکنم، اما اقتصاد سیاسی یک وجه بارزی در سه چهار دهه اخیر پیدا کرده است.  دموکراسی و اقتصاد کاملا به هم گره خورده است. یعنی شما وقتی می‌توانی اقتصادی صحبت کنی، در مورد اقتصاد بالنده صحبت کنی که مردم در سیاست گذاری شریک باشند. کدام یک از مردم می‌تواند در سیاست گذاری شریک باشند؟ مردمی که در تعیین آن دولتی که سر کار می‌آید نقش داشته باشند. چگونه می‌توانند؟ آن دولتی که به رای‌ مردم احتیاج داشته باشد، دستش در جیب مردمش باشد نه در چاه نفت. اینجا برعکس، از زمانی که نفت اقتصاد ما سر و شکل داده شد، دولت‌ها اصلا به مردم احتیاج نداشتند، این مردم بودند دنبال دولت‌ها در صف می‌ایستادند و رانت می‌گرفتند.

نفت برای ۸۴ میلیون ایرانی است، نه دولت!/طی پنجاه سال اخیر، مفاد کدام قرارداد نفتی، به مردم اعلام شده؟

نایب رئیس اتاق ایران و چین از لفظ ملی شدن صنعت نفت انتقاد کرد و اظهار داشت: دوره‌ای در تاریخمان داریم به نام دوره ملی شدن صنعت نفت. یعنی دقیقا روزی که صنعت  نفتمان را دولتی کردیم را می‌گوییم ملی شدن! ببیند چقدر ما می‌توانیم مفاهیم را تغییر دهیم. مربوط به این دوره و این حکومت هم نیست. آن زمان دوره پهلوی بوده، طرف برای اینکه ملت را سیاه کند، برای اینکه می‌خواستند بر سر چاه نفت  بنشینند، نفت را ملی کردند. چه ملی کردنی؟ من چه کاره این نفت هستم. ملی شدن یعنی این که من  به اندازه خودم، حداقل بتوانم گزارش بگیرم.

وی ادامه داد: طی پنجاه چند سال اخیر کدام گزارش از قرارد‌های نفتی بسته شده را دارید؟ از زمان پهلوی می‌خواهم عرض کنم، چون می‌خواهم تفکیک قائل نشوم. چون اقتصاد ما بعد از انقلاب تغییر نکرده، شاید سیاستگذاران ما تغییر کرده‌اند،   اما اقتصاد ما تغییر نکرده است. قبلا یک آدمی بوده به نام شاه، کشور را اداره می‌کرده و هر تصمیمی که می‌گرفته کسی نمیتوانسته حرف بزند. حالا یک آدمی به نام دولت تصمیم می‌گیرد. تا الان یک گزارش از وزرات نفت ندادند. مگر ملی نیست؟ پس من سهام دار آن می‌شوم.  وقتی سهام داران شرکت ملی نفت ایران هرکدام از این ۸۴ میلیون ایرانی است، این مجمع عمومی تا به حال چه گزارشی داده است؟

وی اقتصاد ایران را غیرشفاف دانست و گفت:  اقتصادی که این چنین است یک مشخصه بارز دارد و آن این است که این اقتصاد شفاف، رقابتی و آزاد نیست. اقتصادی که آزاد نباشد، محکوم به فنا و سلطه پذیری است. زیرا مبنای اقتصاد ما، رد بدل شدن زیر میزی است. این رد و بدل‌ها از سطوح کلان کشور تا بنده که با بنزین ۱۰۰۰  هزار تومانی عشق حال می‌کنم، وجود دارد.   این یک چیزی است که عمومیت دارد. دانشگاهی‌های ما، بخش خصوصی ما، طرفدار اقتصاد آزاد ما، اصلا به اقتصاد آزاد باور نداریم.

اقتصاد ما هم مثل فوتبال ماست/اقتصاد روحانی و احمدی نژاد با هم تفاوتی ندارد

حریری دعوا جناح های سیاسی-اقتصادی را بی اساس خواند و گفت:  نه اقتصاد لیبرال گرا داریم، نه اقتصاد نهادگرا داریم. فقط ادای این‌ها را در می‌آوریم، بعد برای اینکه وقتی در دنیا بپرسند شما طرفدار کدام طرف هستید. یک طرف می‌گویند نهادگرا، آن طرف می‌گویند لیبرال. ولی در اصل ما حتی دعوای نهادگرا و لیبرالی را هم بلد نیستیم. همان دعوای حیدری و نعمتی خودمان را می‌کنیم. این دعوا را هم در اقتصاد می‌کنیم، هم در ورزش. یک عده آبی و یک عده قرمز. اقتصاد ما هم همین است. آبی دارد، قرمز دارد. کسی در این اقتصاد کم پیدا می‌شود طرفدار صنعت نفت آبادان باشد.

وی ادامه داد: در اقتصاد ما هر دو طرف هم به تناوب سرکار آمدند و هر دو هم یک مدل عمل کردند. یعنی شما در دولت مهرورزِ  آقای احمدی نژاد می‌بینی سه نوع قیمت ارز تعریف می‌شود. ارز آزاد تعریف می‌شود و در دولت آقای روحانی، دولت امید که می‌گفت: دولت قبل هیچی از اقتصاد نمی‌فهمیده، من باید بیایم، یک  ارز ۴۲۰۰ و یک ارز ۷۲۰۰ و یک ارز آزاد تعریف می‌شود.

وی اظهار داشت: این‌ها هیچ فرقی با هم نمی‌کنند. مثال فوتبالی می‌زنیم که همه متوجه شویم. مثال سینمایی‌اش هم می‌بیند که اگر فیلم دفاع مقدس نسازیم می‌گویند  سینما را بنداز دور، بعد خودشان مبتذل‌ترین فیلم‌ها را نمایش می‌دهند. مثلا یکی دیگر که ادعا فرهنگ دارد، همان سیکل را تکرار می‌کند. یعنی ما باهم فرقی نمی‌کنیم.   من امروز یک جا بروم که منفعت شخصی، گروهی، حزبی، دسته‌ای ایجاب کند، همان حرف‌هایی را می‌زنم که خودم منتقدش هستم. علت این تغییر موضع ما هم عدم شفافیت است.

چالش ما، چالش ملی اقتصاد است/سند چشم انداز 20 ساله، "آرزوهای بزرگ" بود که الان تبدیل به "بر باد رفته" شده است

حریری گفت : ما هیچ چالش ارزی بین بخش خصوصی و دولت نداریم. ما یک چالش اقتصاد ملی داریم. یک بخش از بحث ارز سر در می‌آورد، یک بخش بانکداری ماست. یک بخش در بورس، یک بخش تجارت خارجی. این‌ها به صورت زنجیره‌ای اقتصاد ملی ما را تشکیل می‌دهند. متاسفانه طی پنجاه، شصت سال گذشته خیلی سند برای توسعه‌بخشی داریم. بعد از انقلاب ما سه سند راجع به صنعت استراژیک نوشتیم، یک دفعه که آقای جهانگیری وزیر بودند، یک دفعه زمان آقای غضنفری بود، یکبار هم در دولت اول آقای روحانی که سند استراژتیک صنعت توسعه نوشته شد.

وی افزود : یک وقتی سند چشم انداز نوشته شد، عرض کردم این مثل فیلم آرزو‌های بزرگ است. هرچه دلشان می‌خواسته نوشته اند. مثل بچه‌ها که وقتی از آن‌ها می‌پرسی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره شوی، می‌گویند می‌خواهم دکتر  یا خلبان شوم، بعد آخرسر دوچرخه ساز می‌شود، ما هم همینطور هستیم. آن زمان فقط خواستیم یک چیزی بنویسم. الان که داریم در مورد سند ۲۰ ساله صحبت می‌کنیم و سه سال پایانی آن است، بهتر اسمش را «برباد رفته» بگذاریم. تمام شاخص‌های اقتصادیمان، نسبت به چیزی که ما روزی به عنوان سند چشم انداز نوشتیم عقب‌تر است. نسبت به خودمان عقب‌تر هستیم. آن زمان سند را نسبت به منطقه نوشتیم که ما در منطقه اینطوری بشویم، اما الان نسبت به آن روز خودمان هم عقب‌تر هستیم. منطقه که دارد با سرعت بسیار بالایی حرکت می‌کند.

نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در ادامه گفت : علتش این است که همه آدم‌ها در ظاهر حرف‌های متفاوت می‌زنند. یکی چپ، یکی راست. همه تعاریفی که می‌کنند. هم در سیاست هم در اقتصاد. همه در عملکردمان یکی هستیم. چند درصد از  برنامه‌مان را از تولید بدست می‌آوریم، چند درصدش را از خدمات؟ برخی کشور‌ها در بخش تولید موفق‌اند، برخی در خدمات؛ ولی ما  هیچ وقت معلوم نکردیم که چقدر از برنامه، از تولید باشد، چقدر از خدمات. حالا چه میزان از آن بخشی که مربوط به تولید است، تولید معدنی باشد، چقدر از تولید صنعتی؟ چقدر از تولید کشاورزی باشد؟ این‌ها را نداریم. وقتی هم که این‌ها نداریم، روزمره زندگی می‌کنیم. روزمره زندگی کردن شانسی است یک زمانی ممکن است موفق شوند. یعنی شما وقتی می‌گذاری با قانون احتمالات زندگی می‌کنی.  همیشه احتمال اینکه یک وقتی خوب زندگی کنی هست، اما قاطعانه مشخص نمی‌کند.

جوانان ما آرزویشان است وضع مالیشان مثل پدرشان باشند

عضو اتاق بازرگانی از وضعیت ایجاد رفاه حکومت ابراز نارضایتی کرد و گفت: تمام فلسفه زمام داری و حکومت کردن این است که مردم شما در رفاه به سر ببرند  و احساس رفاه بکنند. این می‌شود یک حکومت درست. یک نوع حکومت می‌شود چین که کاملا سوسیالیست است؛ حزب کمونیست تصمیم می‌گیرد، هرچه تصمیم گرفت کسی حرف نمی زند. یا یک نوع سوئد و سوئیس می‌شود که برای کشیدن فاضلاب رفراندم می‌گذارد.  نتیجه اش باید رفاه مردم باشد. آیا ما  نتیجه را داشته ایم؟

او گفت: شما در چین که قدم می‌زنی نسل جوان را که می‌بینی، در صورتشان  انرژی و  رضایت از زندگی می‌بینی. چرا؟ چون جوان، خودش را با پدرش که مقایسه می‌کند، می‌بیند وضعش خیلی بهتر است. یعنی هر بچه چینی زندگی‌اش را با زمانی که پدرش هم سن او بوده مقایسه می‌کند، می‌بیند صد‌ها کیلومتر جلوتر است.

حریری ادامه داد: شما جوان‌ها در ایران آرزویتان این است که یک روزی هم قد پدرتان شوید. یعنی نود درصد جوانان کشور آرزویشان این است که زندگیشان در سطح رفاهی پدرشان باشد. بگذریم از آن‌هایی که از راه‌های غیر حلال یا رانت پول در می‌آورند. ولی عموما جوان ایرانی که ۱۴، ۱۵ سال درس می‌خواند، آرزویش این است که هم اندازه پدرش مادیات داشته باشد و ندارد! روزی که شروع می‌کند حتی اندازه جوانی‌های پدرش هم ندارد. این نشان می‌دهد ما در اقتصادمان استراتژی نداریم. دنیا بدون استراتژی کاری نمی‌کند.

بیشتر ارز ما برای صادرات نفت خام است/70 درصد از ارز صادرات غیرنفتی هم در اختیار دولت است

حریری درباره مشکلات ارز گفت: ۵۰ درصد از ۸۰ درصد ارز در این کشور، ارز حاصل از فروش نفت خام و ۵۰ درصد باقی هم حاصل از صادرات غیر نفتی است. این تقسیم بندی هم فقط مختص کشور ماست.حتی یک نمونه کسی سراغ ندارد بگوید در کشوری، صادرات نفتی و صادرات غیر نفتی دارند. چرا اینگونه می‌گوییم؟ چون کل صادرات نفت در اختیار دولت و فقط بخشی از صادرات غیر نفتی در اختیار مردم است. در نتیجه فکر می‌کنم به همین دلیل بوده اینگونه تقسیم بندی کردیم.

حریری اظهار داشت: ۷۰ درصد از  آن ۵۰ درصد غیر نفتی، گاز، میعانات، پتروشیمی، فولاد، یا سایر بنگاه‌های بزرگ مانند صندوق بازنشستگی سازمانهای مختلف است که مدیرش را دولت سر کار گذاشته است، حدود 10 درصد می‌ماند که در اختیار بخش خصوصی واقعی است.
وی در ادامه گفت: پس در بازار ارز کشور، ما یک بازیگر به نام دولت انحصاری داریم. حالا دوستانی که به دنبال کشف قیمت بازار هستند و می‌گویند رها کنیم تا بازار خودش تنظیم کند به من بگویند چگونه؟ هرکسی که یک ترم اقتصاد خوانده با یک مفهومی به نام عرضه و تقاضا آشنا شده است. کنار این ما مفهوم شکست بازار داریم، مفهوم انحصار داریم. چرا چشممان را می‌بندیم؟


انحصار بازار ارز در اختیار دولت است/دولت باید پاسخگوی بازار ارز باشد/دست دولت تا آرنج در حلق بخش خصوصی است/اتاق بازرگانی خیلی علیه السلام نیست که هرچه گفت درست باشد/ناظر و چرخاننده رسمی و غیر رسمی اتاق بازرگانی، دولت است

حریری از انحصار دولت در بازار ارز پرده برداشت و اظهار داشت: بازار انحصاری ارز‌های خارجی در کشور، تحت اختیار حکومت است، اگر خوب اداره شود، اعتبارش به حکومت می‌رسد؛ اگر بد اداره شود باید حکومت بگوید چرا نمی‌تواند اداره کند. نماینده حکومت هم دولت و بانک مرکزی می‌شود.

وی ادامه داد: اینجا باید بگوییم ما جدالی بین بخش خصوصی و دولت بر سر بازار ارز نداریم. به نظر من، کسی که ۱۰ درصد از بازار دستش است، اصلا چه جدالی دارد؟ ما بین همه اقشار جامعه جدال داریم آن هم بر سر تقسیم رانت. سهم من کم‌تر است، سهم او بیش تر. این جدال را داریم.

وی گفت: ما می‌توانیم بگوییم که چند اندیشه ارزیِ انحصاریِ دولتی وجود دارد که از این بین، کدامش بهتر است و راجع به آن بحث کنیم. زیرا کاملا قابل بحث است. مثلا جمله بازار انحصاریِ در اختیار دولت را می‌توان سامان بهتری داد، می‌توان مدیریت بهتری کرد. می‌توانید ببنید ما از  اردیبهشت ماه سال گذشته که سیاست ارز ۴۲۰۰ تعریف کردیم تا به امروز (بنا به آمار بانک مرکزی و آمار‌های متفرقه دیگری که وجود دارد)، حداقل ۱۸ و حداکثر ۲۴ میلیون دلار ارز ۴۲۰۰ دادیم. این را به کی دادیم؟

حریری ضمن انتقاد از اتاق بازرگانی  گفت: من که در این جلسه نشستم به عنوان نماینده اتاق بازرگانی نیستم. شخصا معتقدم که اتاق بازرگانی خیلی علیه السلام نیست که هرچه گفت درست گفته باشد. ما یک اتاق بازرگانی داریم که ناظرش و چرخاننده‌اش، هم به طور قانونی و رسمی و هم غیر رسمی دولت است. دست دولت تا آرنج در حلق بخش خصوصی است.

وی ادامه داد: در اتاق، آن زمانی ما می‌توانیم راجع به تشکل‌ها و نهاد اجتماعی صحبت کنیم که  اجباری بر عضویت در آنجا نباشد. اگر شما می‌بینی در اتاق بازرگانی حدود چهل هزار نفر عضور هستند، ۹۰ درصد این‌ها مجبورند عضو باشند. یعنی شما اگر می‌خواهی تجارت خارجی کنی، چاره نداری جز این که عضو اتاق بازرگانی بشوی. نهادی به نام اتاق بازرگانی یا اتاق اصناف، الزامات دولتی هستند. در اتاق اصناف شما مجبوری اگر میخوای دُکانی باز کنی، عضو اتاق اصناف شوی. پس این‌ها تشکل‌هایی واقعی نیستند، در نتیجه تعارضات این‌ها با دولت یک سری تعارض نظری است. بخش عمده بخش خصوصی  می‌گوید که نباید تفاوت قیمت دلار و تبعیض بین واردکنندگان وجود داشته باشد. 


دعوا بر سر رانت خواری است/رانت خواری در وجود مردم است/پارسال 120 میلیارد تومان رانت توزیع شد

نایب رئیس اتاق ایران و چین ضمن تایید این موضوع که بخشی از این دعواها بر سر رانت است، گفت: یک بخش از این مسئله که من منکر نمی‌شوم دعوای رانت است.  همه ما با هم دعوای رانت داریم، یعنی اگر امروز به شما بگویند در دانشکده‌تان، دَم فلان معاون پرورشی را ببینی، دو ساعت بیشتر می توانی استخر بروی، این کار را می کنی. این رانت خواری در وجود همه ماست. یعنی من اگر امروز تلفن بردارم تماس بگیرم که آقای فلانی می‌توانی یک سفارش بکنی اسم بچه من را فلان مدرسه بنویسند، این هم رانت خواری است. فقط که بابک زنجانی دزد نیست. او یک جایی رسیده که مخزن بزرگ تری در اختیارش بوده، برای من کم‌تر بوده، چون گیرم نیامده است وگرنه در نفس این که ما حاضریم حق مردم، حق الناس را زیر پا بگذاریم تفاوتی نیست.

حریری ادامه داد:  اینکه بنگاهی بر سر ارز ۴۲۰۰ چانه می‌زند، باید دید به منافع بنگاهی نگاه می‌کند یا به منافع مردم. یک رقمی بین ۱۸ تا ۲۴، (بگذارید روی ۲۰ به توافق کنیم)؛ ۲۰ میلیون دلار دولت پول به چند ده نفر واردکننده (زیر ۱۰۰ وارد کننده) داده است. سال گذشته و امسال متوسط قیمت ارز مثلا ۶ هزار تومان بوده است. این را ضرب در ۲۰ میلیون دلار بکنید. ۱۲۰ میلیارد تومان رانت توزیع شده است! یا نه کل ۴۴ هزار میلیاردی که به مردم می‌دهند، سه برابرش، به ده وارد کننده داده شده که با آن روغن، خوراک دام، خوراک طیور، گندم بیاورند، کنجاله بیاورند.

 وی در ادامه گفت: محصول آن کنجاله شیر گاو می‌شود. شیر ۲۰۰۰ تومانی شده ۶۰۰۰ هزار تومان. محصول آن خوراک دام، دام و گوساله است که قیمتش چند برابر شده و از ۳۷ هزار تومان به ۱۰۰ تومان رسیده است. محصولش شده دارو آیا شما دارو به دو یا سه برابر قیمت می‌خرید یا نمی‌خرید؟ این را دولت به این نیت داده است که سفره معیشت مردم تنگ نشود. آیا تنگ شده یا نشده؟ پس اگر شده، دفعه اول هم نیست. اگر یک دفعه بود می‌گفت: آقا تجربه کردیم. این سیکل را همیشه داشتیم. دوره قبلی شاخص‌ها بهتر بود، ۲۴ میلیارد دلار ارز  ۱۱۲۶ تومانی دادند و رانت توزیع شد و دست مردم را نگرفت.

حریری گفت: به یک روایت آدم عاقل و یک روایت دیگر می‌گویند مومن، چند بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود. ما چندبار می‌رویم دم این سوراخ، مثل دفعه قبل دست را در سوراخ فرو می‌بریم، بعد گزیده می‌شویم، سر و صدا می‌کنیم، گریه و زاری می‌کنیم. بعد که درست شد و پدر مردم در آمد، دوباره یادمان می‌رود و باز در یک دوره 10ساله مجداد همان اشتباه را تکرار می کنیم. 

۱۰ درصد ارز کشور در اختیار بخش خصوصی است/خصولتی ها سهم مهم تری در بازار ارز دارند

حریری با بیان این که فقط 10 درصد ارز کشور در دست بخش خصوصی است،گفت: اینکه عرض کردم حدود ۱۰ درصد ارز در این کشور در اختیار بخش خصوصی است   براساس مستندات و آماری است که هم در سایت گمرک وجود دارد و هم صادرات غیر نفتی که سازمان توسعه تجارت اعلام می‌کند. کاملا برای همه قابل محاسبه است که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ولی همان ۱۰ درصد اگر فرض کنیم  ۵ یا ۶ میلیارد دلار هم دستشان باشد، باز رقم کمی نیست. ما داریم راجع به  ۶ میلیارد دلار در کشوری که  هر یک دلارش ۱۳ هزار تومان است، صحبت می‌کنیم. دیگر نمی‌توانیم بگوییم این رقم کم است.

وی ادامه داد: برای این رقم زیاد و قابل توجه دو مطلب وجود دارد. یکی اینکه متاسفانه بخش خصوصی ما که نقشش بسیار بسیار کوچک است، به حق برای منافع خودش از تریبون‌هایی که دارد صحبت‌هایی می‌کند، مطالباتی درخواست می‌کند و  فشار‌هایی می‌آورد که سودش در جیب آن‌هایی که به خصولتی‌ها معروف هستند، می‌رود.

او گفت: مثلا مجموع بخش خصوصی که کم‌تر از ۶، ۷  میلیارد دلار ارز در اختیار دارد و مثلا پتروشیمی‌ها که بلا استثنا حاکمیتی هستند، ۱۴ میلیارد دلار در اختیارشان است. بخش خصوصی  داد و هوار می‌کند، ولی پتروشیمی‌ها حرف نمی زنند و ساکت نشسته اند و در نهایت از تمام آن چانه زنی‌های بخش خصوصی واقعی بهره مند می‌شوند. حالا هم که با این بخشنامه جدید  می‌توانند ۵۰ درصد ارزشان را نیاورند.

وی ادامه داد: می‌خواهم بگویم که شما غافل نشوید که همین طور که صاحبان قدرت در بازار، رسانه‌هایی دراختیار داشتند، می‌توانند تشکل‌هایی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در اختیار خودشان قرار  بدهند، از این هم نباید غافل شویم، چون احتمال وجودش هست.


میلیون‌ها دلار خروج سرمایه و قاچاق داریم/ایرانی ها حداقل 200 میلیون دلار در ترکیه ملک خریده اند

حریری از میزان تقریبی خروج سرمایه از کشور پرده برداشت و اظهار داشت: براساس آمار، که اگر هم در داخل کشور نباشد با حساب و کتاب کردن آمار‌های خارجی می‌توان به دست آورد که ما ارقام بسیار زیادی خروج سرمایه داریم. ترکیه می گوید از اول سال شمسی تا امروز بیش از هزار واحد ملکی را ایرانیان خریداری کردند.  میانگین هر واحد اگر 200 هزار دلار باشد؛ ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون دلار فقط در جیب ترکیه رفته است. تورنتو، بارسلون، مالاگا، گرجستان، ارمنستان، در همه جای دنیا ایرانی‌ها مشغول خرید ملک هستند. این خروج سرمایه کشور است.

او اظهار داشت: اگراین سرمایه‌ها حاصل یک اقتصاد کاملا شفاف، رقابتی و آزاد و حاصل دست رنج یک نفر بود که داشت کار می‌کرد منطقا کسی‌ نمی‌تواند او را مواخذه کند. اما این سرمایه عموما حاصل رانت‌های حکومتی و وصل بودن به منافع قدرت است، مثل خاوری، بابک زنجانی. این‌ها که آدم‌های کف خیابان نبودند این‌ها آدم یک سیستم بودند. حالا کنار این‌ها امکان دارد یک نفر هم خانه‌اش را در نارمک بفروشد در گرجستان یک واحد هم بگیرد.

وی همچنین گفت: می‌خواهم بگویم سرمایه زیادی در حال خروج است، که قطعا بانک مرکزی به این‌ها حواله نمی‌دهد. مبلغ زیادی صرف قاچاق می‌شود. در سال ۹۷، ۹۸ آماری راجع به قاچاق منتشر نشده است. آخرین آمار برای سال ۹۶ بود که ۱۲ میلیارد دلار قاچاق داشتیم. حالا فکر می‌کنیم دلیل کاهش قیمت خرید مردم، قاعدتا آن نیست که چون مردم پول ندارند کالای قاچاق بخرند. در نتیجه حداقل ۷، ۸، ۱۰ میلیارد دلار هم قاچاق می‌شود.

حریری در ادامه اضافه کرد: حدود 3 میلیارد دلار نیز قاچاق خروجی داریم و در نتیجه حدود 10 میلیارد دلار صرف قاچاق می شود.   به هر حال پول کثیف و غیر شفاف در ذخیره ارزی ما در حال گردش است که قطعا منبع تامینش صادرات غیر نفتی است. چون  پول نفت مستقیما به خزانه دولت واریز می‌شود. حال این که چقدر از صادرات غیر نفتی مربوط به بخش خصوصی است، چقدرش نیست، خیلی روشن نیست.باید گفت ما در صادرات غیر نفتی بیش از ۷۰ درصد مواد خام و معدن ها، پتروشیمی، گاز و میعانات، فولاد، سیمان و...  عموما مدیریتش را دولت تعیین می‌کند. مدیریتش با بخش خصوصی نیست.


ما غیر شفاف تربیت شده‌ایم/آقای روحانی!تو را آنجا گذاشتیم که سرت را در حساب مردم بکنی/عدم نظارت بر حسابهای مردم، افتخار نیست

مجیدرضاحریری علت عدم شفافیت را در نوع تربیت مردم دانست و گفت: شفافیت باید برای همه باشد. اینکه ما آدم‌های غیر شفافی هستیم دلیلش این است که اینطور عادت کردیم و تربیت شده‌ایم. عموم شما اگر زن و بچه دار هستید، خانم شما نمی‌داند چقدر درآمد دارید.

وی در انتقاد به اظهارات رئیس جمهور، گفت: آقای روحانی می‌آید در تلویزیون، با افتخار می‌گوید سرمان را در حساب مردم نمی‌کنیم. مرد حسابی تو را آنجا گذاشتیم سرت را در حساب مردم بکنی. کجای دنیا و کدام حکومت سرش را در حساب مردم نکرده که ما با افتخار اعلام می‌کنیم؟ باید ناظر در حساب مردم باشد. تراکنش مالی در دنیا بدون ضوابط امکان ندارد.

او ادامه داد: شما در هر جای دنیا برو بگو من می‌خواهم ۸۰۰۰ دلار  به حساب کسی بریزم. یک فرم جلوی شما می گذارند. در آن فرم فقط این نیست که تو داری به حساب چه کسی پول می ریزی. علتش واریز وجه را نیز باید بنویسی.

وی در ادامه داد: من که یک بنگاه اقتصادی دارم و یک حساب شخصی دارم. اگر در حساب شخصی من به یکباره چند صد تومان می‌آید، باید علت آن مشخص باشد. مثلا این به من ارث رسیده است. معلوم است اظهارنامه مالیات بر ارثم ضمیمه باشد. مثلا من ملک فروختم، در سامانه ثبت اسناد معلوم است که این ملک برای حریری بوده، فروخته ۱۰۰ میلیارد تومان، به حسابش واریز شده است.

همتی توانمندترین رئیس بانک مرکزی در چند دهه گذشته است / در ده روز، سه اتفاق افتاد که هر کدام به تنهایی باید بازار ارز را منفجر می کرد

نایب رئیس اتاق ایران و چین در تعریف از عملکرد رئیس  بانک مرکزی گفت: در  دو سه دهه اخیر کسی توانمند‌تر از این چند ماهه آقای همتی برای مدیریت بر بانک مرکزی  ندیدم. نه کارمند بانک مرکزی هستم، نه یک ریال با بانک مبادله دارم، نه با آقای همتی ارتباطی دارم. کما اینکه در مورد دلار ۴۲۰۰ منتقدشان هستم. اما خدمت شما عرض کنم در ۷، ۸، ۱۰ روز یا ۲۰ روز اخیر سه تا موضوع داشتیم که هرکدام در اقتصاد سیاسی میتوانست قیمت دلار را منفجر کند. یکی پهباد منهدم کردیم. یکی نخست وزیر ژاپن آمد. ولی دیدید توانستند بازار را کنترل کنند. همه حق را نمی‌دهیم به بانک مرکزی، یک بخش هم این است که بازار به نقطه اشباع از نظر تلاطم رسیده، اما به هر حالا در این ایام ما دلار ۱۹ تومانی را لمس کردیم، در بازار احتمال این که باز قیمت جهش پیدا می‌کرد، وجود داشت.

او گفت: اجازه دهید در حین انتقاد‌هایی که داریم نکات مثبت هم بگوییم که آقای همتی یک آرامش به بازار داد. توانست نوسانات بازار را در بدترین شرایط ارزی تاریخ چند دهه اخیر کنترل کند.  یعنی لااقل من بعد از دولت آقای هاشمی هیچ وقت اوضاع ارزی را آنقدر خراب ندیدم.
وی از خیانت صرافان به اعتماد بانک مرکزی پرده برداشت و گفت: در طول این ۲۰، ۳۰ سال، اکثر صرافان معتمد بانک مرکزی به اعتماد بانک مرکزی خیانت کردند و این پول‌ها را برای خودشان استفاده کردند. در این دو سه ساله دادگاهشان دیگر احتیاج به اسم بردن افراد ندارد، چون یک سری مرحوم شدند، یک سری گرفتارند، یک سری که بیرون هستند که ان اشاءلله گرفتار شوند. این‌ها با پول ملت (من وقتی میگم پول بانک مرکزی یعنی پول ملت) اختیار بازار را دست می‌گرفتند. 


بازار متشکل ارزی، نه بازار است، نه متشکل!/«صرافی بزرگ بانک مرکزی» نام اصلی بازارمتشکل ارزی است

حریری بازار متشکل ارزی را صرافی بزرگ بانک مرکزی خواند و افزود:  علی رغم اینکه می‌گفتیم بانک مرکزی بازار ارز را اداره و تزریق پول می‌کند، اما این معتمدین بانک بودند که این کار را می کردند. معتمدینی که به اعتماد بانک مرکزی خیانت می‌کردند. اسمی که من برای بازار متشکل ارزی می‌گذارم «صرافی بزرگ بانک مرکزی» است، چون نه بازار است نه متشکل. یک صرافی بزرگی است. نماینده بانک‌های دولتی، نماینده بانک خصوصی، کانون صرافان به اضافه دو نفر از کارمندان بانک مرکزی هیئت مدیره تشکیل دادند. این صرافی بزرگی است که بانک مرکزی تشکیل داده تا از آن طریق دست خرده پا‌ها و صراف و متعمد را از بازار قطع کند.

نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در ادامه گفت: این یک قدم رو به جلو است. البته این را که می‌گویم روی کاغذ است. تجربه من نشان داده هرچه روی کاغذ بوده، چیز دیگری از آن بیرون می‌آید. در مورد بازار متشکل ارزی، آن چه روی کاغذ است، یعنی اندکی شفاف شدن معاملات ارزی در کشور. به همین دلیل من به آن اعتبار می دهم و از کسی که این طرح را روی کاغذ آورد، تشکر می کنم .باید دید که در جریان اجرا  چگونه مدیریت می‌شود.
 
نایب رئیس اتاق ایران و چین در پایان گفت: من نماینده اتاق بازرگانی یا سخنگوی آنجا نیستم. اتاق بازرگانی هیئت رئیسه و سخنگو دارد. من ۳۰ سال به عنوان فعال اقتصادی کار کردم و هیچ گاه جزو اکثریت نبودم، همیشه جزو اقلیت منتقد به سیاست‌های اتاق بازرگانی بودم و من را تا قبل از این دولت فخیمه فعلی به عنوان نمایندگان اتاق بازرگانی ایران و تهران تحمل می‌کردند، این دولت که آمد تحمل نکرد. می توانم بگویم اتاق بازرگانی هیچ کاره است. اصلا آن ۶ میلیارد دلار که در اختیار بخش خصوصی بوده، نظر اتاق بازرگانی نیست.
 
 
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: