گروه اقتصاد کلان بازارنیوز : احمد میدری معاون وزیر رفاه در مصاحبه ای که با اندیشه پویا داشته به بیان نقطه نظرات خود در مورد مسائل اقتصادی کشور پرداخته که اهم مباحث مطرح شده توسط میدری را، می توانید بخوانید :
افزایش قیمت بنزین از ابتدای دولت روحانی مطرح بود
*موضوع افزایش قیمت بنزین از ابتدای دولت آقای روحانی مطرح بوده است. قرار بود این کار در سال 1396 اجرا شود که با وقوع حوادث دی ماه این سال متوقف شد. بنابراین در مورد این تصمیم حداقل از سال 1396 در دولت بحث میشد دستگاههای مختلف وکارشناسان مختلف پیشنهادهایی میدادند. نظر همه دستگاههای اجرایی در کتابچهای که هیأت رئیسه مجلس منتشر کرده آمده است. این سندی است که هر چند قبل از افزایش قیمت بنزین، مهر محرمانه بر آن خورده بود اما حالا دیگر باید از حالت محرمانه درآمده باشد.
همه دستگاهها با افزایش قیمت بنزین موافق بودند
*جلسات مستمری در شهریور و مهر گذشته در هیأت رئیسه مجلس برگزار شد با حضور نمایندگان سازمان برنامه بودجه، وزارت اقتصاد، وزارت نفت، وزارت رفاه، وزارت نیرو، مرکز پژوهشهای مجلس و اتاق اصناف، همه گزارشهای خود را ارائه دادهاند و هیأت رئیسه مجلس جمعبندی خود را تقریبا یک ماه قبل از افزایش بنزین به صحن مجلس ارائه کرد. بر اساس این گزارشها میتوانم بگویم همه دستگاههای حاضر در جلسه با افزایش قیمت بنزین موافق و بر آن اصرارداشتند. حرف عمده دستگاهها این بود که یارانه بزرگ و پنهانی در اقتصاد ایران وجود دارد که معادل 3.2 دلار در روز به ازای هر ایرانی است. اگر این 3.2 دلار را بدهیم سهم هر ایرانی در ماه معادل یک میلیون و ششصد هزار تومان خواهد شد.
می گفتند اگر قیمت بنزین آزاد شود، می توانیم 23 سال یارانه نقدی بدهیم
*مدعای کسانی که در این جلسات با آزاد سازی قیمت بنزین موافق بودند این بود که اگر قیمت حاملهای انرژی را آزاد کنیم. میتوانیم به اندازه 23 سال یارانه نقدی بدهیم. پس باید به سمت آزاد کردن قیمتها رفت. برای این کار سناریوهای مختلف دادند. آن جا آمده است با این افزایش قیمت همه ملت ایران از فقر نجات پیدا میکنند. همه زندگی بالای دو دلار خواهند شد و از خط فقر دو دلار بالاتر خواهند رفت.
برای جلوگیری از قاچاق سوخت، نیازی به سهمیه بندی نبود
* برای جلوگیری از قاچاق بنزین میتوانستیم از کارت سوخت استفاده کنیم. لزومی نداشت که جیرهبندی کنیم. با کارت سوخت میتوانستیم مصرف بیش از اندازه را رصد کنیم. ما در معاونت رفاه، گزارشی در این باره تهیه کردیم و به دولت گفتیم با تکنولوژی کارت سوختی که امروز وجود دارد میتوانیم. قیمتگذاری منطقهای داشته باشیم. مثلاً قیمت سوخت در تهران با استانهایی که در آنها قاچاق صورت میگیرد متفاوت باشد. لزومی ندارد در شهرهای بزرگ مانند تهران که حمل و نقل شهری دارید، خدمات عمومی خوب دارید و یا کارت سوخت میتوانید کنترل رفتار انجام دهید، همان قیمتگذاری و برخورد را انجام دهید که در دیگر شهرها و روستاها میتوانید داشته باشید .میتوانستیم قیمتگذاری متفاوت انجام دهیم و یک مرتبه در کل اقتصاد ایران این کار را انجام ندهیم
دولت بر اساس خرد جمعی تصمیم گرفت
*وقتی هشتاد درصد دستگاهها میگویند باید قیمت انرژی آزاد شود و چهل کارشناس اقتصادی و پنجاه فعال حوزه اقتصاد نامه مینویسند که یارانه پنهان را آزاد کنید. طبیعی است که این اتفاق بیفتد. اتفاقاً دولت در اینجا به نوعی دموکراتیک و بر اساس عقل جمعی تصمیم گرفته است. خودتان را جای رئیسجمهور بگذارید. من ایشان را درک میکنم، میگوید سالهاست که به من میگویید صلاح دولت در آن است که قیمت بنزین را آزاد کند. با حالا من پای کار آمدهام روحانی سیاستی را اجرا کرد که مدتها گروهی از کارشناسان اقتصادی بر آن اصرار میورزیدند.
روحانی می خواست با دادن یارانه بنزین دل مردم را شاد کند
*چرا این دولت که منتقد دولت قبل بود مجدداً یارانه نقدی داد حال به شصت میلیون نفر به جای هشتادوچهار میلیون نفر، ما میگوییم به شصت میلیون نفر یارانه میدهیم. اما همین دولت در سال ۱۳۹۳ هم قیمت بنزین را آزاد کرد و درآمد حاصل از آن را به بخش بهداشت برد. اگر توانسته بودیم طب را واقعاً ملی کنیم و مسئله بهداشت از دغدغه ایرانیها خارج میشد، مطمئن هستم این بار آقای روحانی میگفت آموزش و پرورش را درست کنیم. اما روحانی دید هر چقدر پول به بخش بهداشت میبرد. باز هم کم میآید و وعدههایی داده که محقق نمیشود. رئیسجمهور به وزارت بهداشت و وزارت رفاه اعتماد کرد. آنها گفتند این پول را به بخش بهداشت بدهید، اما نتیجه چه شد؟ بیمارستانها و داروخانهها، همه از دولت طلبکار شدند. وضعیت درمان هم به شرایط قبل از آقای روحانی برگشت طرح تحول سلامت شکست خورد آن هم با وجود این که درآمد یارانهها را جذب خود کرده بود. پس دولت این بار گفت من که نمیتوانم خدمت عمومی را درست کنم، حداقل دل مردم را شاد کنم.
شناسایی دهکها را به گوگل بسپاریم
*چهار سال گفتیم که میتوانیم دهکها را بشناسیم هنوز هم معتقد هستم میتوانیم این کار را بکنیم کافی است به گوگل سفارش دهید و بگویید کد ملی و شماره موبایل سی درصد ثروتمند ایران را تا ده روز دیگر به ما بدهید. مطمئن باشید که این کار را میکند. چون این شرکت میداند که افراد شب کجا میخوابند و کجا کار میکنند و کجا خوراک میخورند. دولت ایران نیز اینقدر از رفتار مالی افراد اطلاع دارد که بتواند دهکهای درآمدی را شناسایی کند. همیشه بحثم این بود که نگوییم نمیتوانیم بشناسیم. میتوانیم بشناسیم اما بحث این است که آیا در این شرایط میتوان این کارها را انجام داد یا خیر؟
دولت خودش را مقابل اصناف قرار ندهد
چرا دولت خودش را در برابر اقشار قرار میدهد و میگوید میخواهم از پزشکان مالیات بگیرم؟ نتیجهاش هم این میشود که پزشکان متحد میشوند و به دولت فشار میآورند. دولت هم عقبنشینی میکند. دو سال قبل دولت از مالیات بر طلافروشان صحبت کرد و دو سه ماه هم ایستادگی کرد اما وقتی چند اعتصاب در اصفهان شد، دولت عقبنشینی کرد. دولت اصلاً نباید خودش را به این صورت در برابر افشار قرار دهد.