bazarnews

کد خبر: ۶۸۸۷۰
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۴
نگاهی به یادداشت تاثیرگذار کاربر توئیتری؛
«علی ملوندی»، که خود را فرزند کارگر معرفی کرده است، در رشته توئیتی، با اشاره به موضوعاتی همچون احتمال جبران کسری بودجه دولت از محل فروش شستا، و عدم بهره مندی کارگران بیمه شده از سود عرضه اولیه این سهام، انتقاد خود را به این مسئله، وارد کرد.
چرا شستا نمی خرم/ فروش دارایی مردم، به بهانه شفافیت

گروه بورس، بانک و بیمه بازارنیوز: شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) شرکت هلدینگ سرمایه‌گذاری متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است، که در زمینه مدیریت سرمایه‌گذاری، تجارت و بازرگانی، مدیریت دارایی و مبادلات سهام شرکت‌ها، فعالیت می‌کند. این شرکت، امروز 27 فرودین، برای اولین بار در بورس تهران، عرضه شد. اما عرضه این نماد معاملاتی، با واکنش هایی عمدتاً انتقاد محور مواجه شد. در این بین، فردی با شناسه «علی ملوندی»، که خود را فرزند کارگر معرفی کرده است، در رشته توئیتی، با اشاره به موضوعاتی همچون احتمال جبران کسری بودجه دولت از محل فروش شستا، و عدم بهره مندی کارگران بیمه شده از سود عرضه اولیه این سهام، انتقاد خود را به این مسئله، وارد کرد. مشروح رشته توئیت این کاربر، به قرار زیر می باشد: 

 

چرا شستا نمی خرم؟

قبل از بحث باید بگویم که من بحث حلال و حرام شرعی ندارم چون فقیه نیستم. بناست 10 درصد هلدینگ شستا معلق به سازمان تامین اجتماعی طی عرضه اولیه در بورس به فروش برسد.

نکته مهم این است که دارایی سازمان تامین اجتماعی و شرکت‌های آن، از طریق پرداختی‌های کارگران و کارفرمایان برای بیمه درمانی و بازنشستگی تامین می‌شود. یعنی دارایی این سازمان در واقع متعلق به بیش از 40 میلیون کارگر و کارفرمایی است که حق بیمه پرداخت می‌کنند. 

به دلیل بزرگ بودن این سازمان و حجم عظیم دارایی آن، دولت به عنوان امین مردم متولی اداره و نه «مالک» آن است. تاسیس شستا و شرکت‌های مختلف این سازمان هم برای این بود که تامین اجتماعی، با سرمایه مردم کار کرده و درآمد حاصله را خرج درمان و بازنشستگی بیمه‌شدگان کند.

حالا چه اتفاقی افتاده است؟ دولت تصمیم گرفته 10 درصد این هلدینگ عظیم را از طریق بورس به فروش رساند.
اینجاست که نکاتی مطرح می‌شود که به نظر بنده، این کار دولت در واقع راهی برای تامین کسری بودجه خود دولت است و نه به کارگیری منابع حاصله برای بیمه‌شدگان تامین اجتماعی. 

مدافعان این واگذاری مدعی هستند که درآمد حاصله از فروش 10 درصد شستا نه به جیب دولت بلکه به جیب خود تامین اجتماعی می‌رود و دولت به این درآمد هنگفت چشم‌داشتی ندارد. اما آیا واقعا چنین است؟ 

برای اینکه بدانید دولت در شرایط سخت 99 که درآمد نفتی تقریبا به صفر رسیده است آیا به این درآمد دندان‌گیر دست‌درازی خواهد کرد یا نه باید بدانید که تا پایان سال 98، دولت رقم هنگفتی معادل «250 هزار میلیارد تومان» از منابع تامین اجتماعی که متعلق به مردم است برداشت کرده! 

نکته جالب‌تر این است که دولت حتی رقم واقعی بدهی خود به تامین اجتماعی را نمی‌پذیرد! این برداشت‌های بی اجازه از جیب مردم آن‌قدر زیاد شد که حتی صدای علی لاریجانی هم در آمد و صراحتا این کار را غیرشرعی و غیرقانونی دانست. 

نکته بعد آن است که دولت برای سال 99 پیش‌بینی 50 هزار میلیارد تومان درآمد از واگذاری شرکت‌ها کرده است. با آن سابقه درخشانی که بالاتر گفته شد تصور می‌کنید واقعا بناست درآمد حاصله از واگذاری، آن گونه که وزیر کار گفته است خرج ارتقای خدمات به بیمه‌‌شدگان شود؟ 

مدافعین این واگذاری می‌گویند این اقدام نه از طرف دولت بلکه از طرف خود تامین اجتماعی صورت گرفته در حالی که هیات مدیره و مدیران تامین اجتماعی توسط دولت منصوب می‌شوند و حسن روحانی در سخنان جنجال‌برانگیز خود در سال 97 صراحتا تصریح کرد که شرطش با شریعتمداری،«جمع کردن شستا» بوده است.
 
بند «د» ماده ۷ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی (مصوب سال 83) تصریح دارد که: وجوه، اموال، ذخائر و دارائی های صندوقهای بیمه اجتماعی و درمانی درحکم اموال عمومی بوده و مالکیت آن مشاع و متعلق به همه نسلهای جامعه تحت پوشش است. فروش بخشی از دارایی‌های تامین اجتماعی، به معنای فروش بخشی از دارایی‌های بین نسلی است.
 
فرض را بر این می‌گیریم که دولت این بار گربه زاهد شده و چشم طمع از طعمه لذیذ شستا برداشته است.
 
تامین اجتماعی باید بگوید که بنا دارد با درآمد چند هزار میلیارد تومانی حاصل از این واگذاری چه کار کند؟! 
 
قصد دارد با استفاده از آن، حقوق بازنشستگان را بدهد؟ این یعنی بدترین کار! تصور کنید ماشینی به فردی داده‌اید تا با آن کار و کسب درآمد کند تا امور خانواده‌اش را بگذراند اما فرد به دلیل بلد نبودن رانندگی، ماشین را بی‌فایده گذاشته و در نهایت برای خرید چیپس و پفک آن را بفروشد! 
 
آیا تامین اجتماعی می‌خواهد با این پول ملک و زمین بخرد؟ این کار هم که یعنی دلالی و خواباندن پول در زمین. یا شاید هم قصد دارد با این پول سکه و دلار خریده و دلال‌بازی در این حوزه کند؟ یا مدیران قصد دارند پول را در بانک گذاشته و در شرایط تورم 40 درصد، سالانه 20 درصد سود بگیرند؟! 
 
شاید هم بناست که این پول صرف خرید و تاسیس شرکتی دیگر شود! این هم که طبیعتا با توجه به سیاست‌های اعلامی و اعمالی دولت، منتفی است. وزیر رفاه و مدیران تامین اجتماعی صراحتا و شفاف باید بگویند منابع حاصل از این واگذاری در کجا صرف خواهد شد؟ 
 
مدیران این سازمان باید به مالکین واقعی این شرکت یعنی میلیون‌ها کارگر خیلی شفاف بگویند چگونه می‌خواهند پول مردم را به سوددهی بالاتر از وضعیت فعلی شستا و شرکت‌های آن برسانند؟ 
 
به نظر می‌رسد اگر این درآمد توسط دولت غصب نشود، صرف امور جاری بیمه‌شدگان می‌شود و این به معنای نابود شدن سرمایه نسل‌های آتی و بحران‌هایی بدتر از وضعیت فعلی برای درمان و بازنشستگی است. منابع درآمدزایی به حراج گذاشته شده، پول‌ها خرج امور یومیه شده و برای آینده چه باقی بماند؟
 
یکی دیگر از ادله مدافعین این واگذاری(ها)، ایجاد شفافیت در شستا و شرکت‌هایش و بهبود وضعیت مدیریت آن است.
ممکن است یک نفر دقیقا بگوید چه کسی به جز دولت که امروز سینه‌چاک فروش شستا است، این وضعیت غیرشفاف و البته آلوده به فساد را ایجاد کرده است؟! 
 
کسانی که آشنایی کمی با بورس داشته باشند می‌دانند که عرضه‌های اولیه معمولا سود خوبی (حداقل 50 درصد) نصیب خریداران می‌کنند. آیا نباید در عرضه شرکتی که متعلق به کارگران و کارفرمایان است، خود آنها بهره‌ای از سود عرضه اولیه داشته باشند؟! 
 
چند کارگر اصلا با چیزی به نام عرضه اولیه یا اساسا بورس آشنا هستند و می‌توانند با خرید سهام شرکتی که متعلق به خودشان است، یک قران خود را دو قران کنند؟ سهام شرکت متعلق به بیمه‌شدگان تامین اجتماعی عمدتا به کسانی فروخته خواهد شد که هیچ سهمی در ایجاد و رشد این نهاد نداشته‌اند. 
 
در نهایت برای اینکه بدانیم بناست چه اتفاقی بیفتد به مسعود نیلی، مغز متفکر اقتصادی دولت حسن روحانی ارجاع می‌دهم.
نیلی در مصاحبه با نشریه راست‌گرای تجارت فردا به راه‌های دولت برای تامین مالی زیان ناشی از کرونا اشاره کرد. 
 
او گفت: دست دولت در تامین مالی زیان ناشی از شیوع ویروس کرونا بسیار بسته است در حال حاضر، ظاهراً قرار شده است که بخشی از این نیاز مالی، از محل سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی تامین شود و بخشی هم ممکن است «از محل فشار روی منابع صندوق تامین اجتماعی وصول شود».
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: