بحران اوکراین منجر به افزایش قابل توجه قیمت سوختهای فسیلی شده است: نفت، گاز و زغال سنگ به سطوح بی سابقه یا نزدیک به رکورد تاریخی خود رسیده است.
دلیل افزایش قیمتها در ابتدا ناشی از شرایط بازار و کمبود عرضه در مقابل تقاضای رو به رشد بود. این بازارها حتی قبل از تهاجم روسیه به اوکراین نیز دچار وضعیت کمبود عرضه شده بودند به طوری که قیمت نفت در محدوده ۸۰ دلار در هر بشکه در نوسان بود و قیمت گاز در بازار روزانه از ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار در هر بشکه معادل نفت هم فراتر رفته بود.
اروپاییها که در گذشته به شدت به گاز روسیه وابسته بودند، به مرور زمان قراردادهای درازمدت گازی که مبتنی بر قیمت نفت کوره و گازوئیل بود دور شدند و گازپروم را مجبور کردند تا قیمت گذاری گاز صادراتی خود را بر اساس قیمت هاب هلند (TTF) تغییر دهد. شگفتآور است که هیچکس در میان نابغههای کمیسیون اروپا متوجه نشد که زمانی که شما به شدت به یک تامینکننده وابسته هستید، هر تغییر کوچکی در تمایل یا توانایی آن تامینکننده برای عرضه میتواند قیمتها را به شدت تحت تاثیر قرار داده و بالا ببرد.
آلمان، یکی از کشورهای وابسته به گاز روسیه، سالها در مورد ساخت پایانه وارداتی گاز مایع شده (LNG) ویلهلمز هافن (Wilhelmshaven) تردید داشت و نهایتا آن پروژه کنسل شد. اکنون آنها در پی بحران اوکراین با عجله در حال بررسی و اقدام به ساخت آن هستند. (و حتی شرکت بریتیش پترولیوم به طور جدی به دنبال ساخت ترمینال دومی در ویلهلمز هافن است!)
حتی بدون بحران اوکراین، این میزان بالای وابستگی به روسیه باید آنگلا مرکل را نگران میکرد. اما در عوض، او اقدام به بستن نیروگاههای هستهای کرد و وابستگی آلمان را به گاز روسیه افزایش داد. یک خطای استراتژیک!
سپس، در بیست و ششمین اجلاس آبوهوایی سازمان ملل (COP ۲۶) شاهد کم ارزش انگاری سوختهای فسیلی با محوریت اروپاییها و دولت بایدن و خواستار این جمع از کشورها به کاهش سریع مصرف نفت، گاز و زغال سنگ بودیم.
فشار سرمایه گذاران بر شرکتهای نفتی بین المللی منجر به تصمیم آنها مبنی بر خروج از صنعت پالایش، فروش پروژههای بالادستی و کاهش سرمایه گذاری توسط در بخش نفت و گاز شد. همچنین، دولتها این واقعیت ساده که سرمایه گذاری محدود در بالادستی (تولید) منجر به کمبود عرضه و افزایش قیمتها برای حداقل یک دهه آتی میشود را نادیده گرفتند. حتی آژانس بین المللی انرژی قبل از اجلاس COP ۲۶ به این جریان ملحق شد و گفت: اگر میخواهیم به اهداف معاهده پاریس تا سال ۲۰۵۰ برسیم، همه سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی باید اکنون متوقف شود.
اکنون که قیمتها سر به فلک کشیده اند، و بحران جنگ روسیه و اوکراین بر مشکلات بازاری که از قبل تحت فشار بود افزوده است، همه نگران وضعیت عرضه نفت و گاز شده اند. جو بایدن با استیصال در حال جست و جو در دنیا و خواهش از سعودی ها، امارات، قطر و ... برای افزایش تولید است. در عین حال، فشار در ایالات متحده برای افزایش تولید نفت داخلی نیز در حال افزایش است.
همان افرادی که از تولیدکنندگان نفت آمریکا با بدی یاد میکردند، امروز از آنها میخواهند که نفت بیشتری تولید کنند؟! این یه رفتار دوگانه محض و به نوعی تبعیت از حزب باد است! حتی غم انگیزتر، اما خنده دار، تهدید شرکتهای امریکایی به «استفاده کن یا از دست خواهی داد» در مورد مجوز فدرال حفاری و تولید است! ایالات متحده با تهدید به لغو مجوزها، شرکتهای نفتی را تحت فشار قرار میدهد تا بیش از آنچه میخواهند، به تولید نفت بپردازند. واقعا سخت است باور کردن چنین اتفاقاتی که در حال افتادن است!
علاوه بر این موارد IPCC به تازگی مطالعه جدیدی منتشر کرده است که توقف فوری تولید و استفاده از سوختهای فسیلی در آن توصیه اکید شده است. این مطالعه نشان میدهد که ما در آستانه یک فاجعه هستیم اگر امروز استفاده از سوختهای فسیلی را متوقف نکنیم! البته این اولین باری نیست که طبق مطالعات این موسسه دنیا در آستانه فاجعه قرار گرفته است. سال آینده و سالهای بعد از آن نیز همین داستان خواهد بود.
بله، همه ما قبول داریم که مشکل تغییرات اقلیمی واقعی است و کاهش استفاده از سوختهای فسیلی اتفاق خواهد افتاد، اما متأسفانه نه با سرعتی که اغلب در مورد آن صحبت میشود. تحقق این امر تا سال ۲۰۵۰ بسیار چالش برانگیز است، اما تا سال ۸۰-۲۰۷۰ ممکن است امکان پذیر باشد.
من دلیل تعیین کردن بلند پروازانه اهداف توسط سیاست گزاران را درک میکنم. اما اگر کمی به واقعیتها نیز توجه نکنند، ممکن است باعث آشفتگی اقتصادی و سیاسی عظیمی را شاید برای دههها سبب شوند.
زمان آن فرا رسیده است که از رفتارهای دوگانه فاصله بگیریم و بپذیریم که وابستگی جهان به سوختهای فسیلی بیش از آنچه که دلمان میخواهد ادامه خواهد داشت. آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا و همچنین اقتصادهای رو به رشد آسیا به سوختهای فسیلی نیاز دارند تا خود را از فقر نجات دهند. این برای من قابل درک است که آنها میخواهند به چرخه رشدی بپیوندند که غرب سالها سوار آن بوده است.
صداقت هیچ اشکالی ندارد!
....
*دکتر فریدون فشارکی» از پیشگامان تحلیل بازار نفت و گاز و مطالعات بازارهای انرژی آسیا، اقیانوسیه و خاورمیانه از اوایل دهه ۱۹۸۰ شناخته میشود. وی که عضو هیئت مدیره شرکت بورس دوبی بهعنوان یکی از مهمترین بورسهای جهان است، بازار نفت در دهههای اخیر و سنجش جایگاه نفت ایران در جهان را مورد ارزیابی قرار داده است. همچنین وی در سال ۱۹۹۵، بهعنوان عضو ارشد انجمن اقتصاد انرژی ایالات متحده انتخاب شد و در سال ۲۰۰۲، به عنوان همکار ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن دیسی منصوب گردید. فشارکی در سال ۲۰۱۲ جایزه IAEE را دریافت کرد. «زکی یمانی» وزیر اسبق نفت عربستان و «دانیل یارگین»، تئوریسین بینالمللی نفت، در فهرست برندگان جوایز موسسه IAEE قرار داشته اند.
/بازار