گروه صنعت، معدن و تجارت بازارنیوز: علی حسین پور/ پژوهشگر حوزه نوآوری و صنایع دانش بنیان در یادداشتی برای بازارنیوز نوشت: پیام نوروزی مقام معظم رهبری در نامگذاری سال به عنوان تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین مسیر نوینی در اصول و خطوط نظام اقتصادی کشور گشوده است. تولید دانش بنیان یکی از اصلیترین بخش و بنیان تحقق اهداف اقتصاد دانش بنیان است.
تغییر رویکرد ناشی از پاسخ به نیازهای جامعه در دهههای اخیر موجب شده تا توجه به رشد کسبوکارها بیشتر از گذشته موردتوجه قرارگرفته باشد؛ چراکه رشد کسبوکارها به ویژه کسبوکارهای با سطح فناوری پیشرفته (دانش بنیان) چقدر میتواند رشد و توسعه ملی را به دنبال داشته باشد. بدین ترتیب میتوان گفت موضوع نوآوری در محیط رقابتی کنونی عامل جدانشدنی از حضور و رقابت در چنین بازاری است. از طرفی نقش نهادها در توسعه نوآوری صنایع با سطح فناوری پیشرفته آنچنان پراهمیت است که میتواند توان رقابتی اقتصاد هر کشوری را افزایش دهد و برای حضور در بازارهای بینالمللی، بنیان صنایع و تولیدات یک کشور را تقویت کنند.
یکی از کارکردهای نهادها، این است که با تنظیم قواعد بازی و ایجاد زیرساختهای توسعه، کسبوکارها را به سوی نوآوری هدایت کند. همچنین صنایع با سطح فناوری پیشرفته (تولید دانش بنیان) صنایعی هستند که جدیدترین فناوری و آخرین توسعه عرصه نوآوری و فناوری روز دنیا را بکار میبندد تا علم و تجربه را ترکیب و بازدهی را افزایش دهد.
وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان نهاد سیاستگذار و مسئول در بخش تولید و تجارت در راستای تحقق اهداف شعار سال اقدام به تدوین برنامه راهبردی تولید اقتصاد دانش بنیان نموده است که جای بسی خرسندی و در نوع خود شایسته است. اما آنچه موج نگرانی در فضای کسب و کار و ساختار اقتصاد کشور ایجاد میکند، تولید انبوه اسناد و احتمال عدم تحقق اهداف به دلیل خطاهای راهبردی و پرتکرار گذشته است.
در این نوشتار ضمن احترام به اسناد منتشره، چهار خطای فکری و راهبردی تدوین این برنامه میپردازیم.
خطای ۱- توجه به نوآوری در بنگاه بدون ایجاد زیر ساخت و فضای رقابتی کسب و کار
وزارت صمت به خوبی شاه کلید مفقوده حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان را تحقیق و توسعه با هدف خلق نوآوری معرفی کرده است. اما آنچه ما آن را خطای راهبردی مینامیم، توجه به نوآوری بنگاهی بدون ایجاد زیر ساخت و فضای رقابتی درکسب و کارهاست.
در سند پیش رو، برای تایید سهم بالای بنگاهها در خلق نوآوری، به سهم تحقیقات بخش بنگاهها (کسب وکارها) در کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) به صورت متوسط نزدیک ۷۰ درصد، سهم دولت ۱۵ درصد، و سهم بخش دانشگاهی نیز در حدود ۱۵ درصد اشاره شده است. اگر بپذیریم که کشورهای تولید کننده فناوری پیشرفته بواسطه تحقیق و توسعه نوآوری بیشترین سهم تحقیق و توسعه را در برنامههای نخستین توسط بنگاهها انجام داده اند؛ کاملا دچار خطای استراتژیک شده ایم. معمولا بنگاهها بدون ضرورت و ایجاد نیاز به رقابت، اساسا انگیزه ایجاد نوآوری فعال نمیشود.
نتایج عملکرد و تجربه صنایع در کشور نیز گواه بر این موضوع است. چرا که اکثر محصولات انحصاری به ویژه صنایع بزرگ (صنعت خودرو، لوازم خانگی الکترونیکی و ...) نتوانستند در مسیر نوآوری و رقابت قرار بگیرند. در تحقیقی که در دو سال گذشته برای توسعه نوآوری در کسب و کارهای صنعتی با سطح فناوری پیشرفته انجام دادم به یک نکته راهبردی برای توسعه نوآوری در کشورهای موفق دست یافتم.
با مرور مطالعات و پیشینه تحقیق در این زمینه نظیر رویکرد پرفسور مازوکاتو [۱](۲۰۱۳) نویسنده کتاب دولت کارآفرین و مطالعات انجامشده در خصوص بروز نوآوری و شکلگیری اقتصاد دانش بنیان با رشد کسب و کارهای دانش محور مانند اپل، گوگل، فیسبوک و ... در آمریکا و همچنین برای دریافت چگونگی روابط بین نوآوری و رشد اقتصادی در سطح شرکت و صنایع سراسر دنیا بخصوص کمیسیون اروپا، کشورهای نوظهور صنعتی مثل چین همکاری میکند، همواره این پاسخ دریافت شده که موفقیتهای آنان را در پس وجود حمایت و ایدههای خلاق دولت میبینند. همچنین در پس رشد نوآوری رازی نهفته است که به انواع مختلف سازوکارهای بازار سازی شرکتهای خصوصی مبتکر و پویای سرمایهگذاری پرخطر توسط دولت مدیریت و هدایت میشود.
بنابر این نتایج واقعیتهای موجود در بررسیها نشان میدهد که حضور دولت در هدایت کسبوکارهای دانش محور (خلاق) بهسوی خلق نوآوریهای جدید جزئیات جالبی را مشخص میکند که نقش دولت در برنامهریزی و اهداف توسعه نوآوری بسیار زیاد است. چراکه انقلاب نوآوری که هماکنون موجب موج گسترده و فراگیر شده را ایجاد کرده همگی در ابتدای شروع برنامهها دولت بودجه آنها را تأمین کرده است. مثلاً بودجهاینترنت را وزارت دفاع امریکا تأمین کرد، بودجه جی. پی. اس. را ناسا تأمین کرد. برای تأمین زیرساخت و حمایت از فناوریهای نو دولت آمریکا با سرمایهگذاریهای کلان در حوزه الکترونیک و بیوفناوری توسط انستیتوی بهداشت توانست راه را برای موفقیت شرکتهای خود هموار نماید. (John Bessant and Joe Tidd, ۲۰۱۵).
نکته مهم در این زمینه باید تصریح شود که دولت در توسعه نوآوری پس از بلوغ کشور در زمینه صنعتی میبایست بصورت هدفمند با ایجاد بسترهای رقابتی بنگاهها را به سمت تحقیق و توسعه ترغیب کند و در آن زمان سهم بالای تحقیق و توسعه برای بنگاهها با الهام از کشورهای عضو (OECD) مصداق خواهد داشت.
خطای ۲- عدم تعیین نقش نهادهای مسئول و همکار برای توسعه نوآوری
نهادهای سیاستگذار و برنامه ریز کلان کشور مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد، وزارت عتف، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت راه و … به عنوان رکن اصلی پیاده سازی برنامه ها، نقش محوری قرار داده نشده است.
اجرای هر برنامه نیاز به منابع است، حضور نهادهای مسئول برای تامین منابع نظیر سازمان برنامه و بودجه متولی امور برنامه ریزی و بودجه بندی، وزارت اقتصاد و امور دارایی نهاد تامین منابع مالی، مسئول سیاستهای پولی و سرمایه گذاری، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متولی تربیت منابع انسانی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مسئول بسترسازی و توسعه ICT الزامات توسعه صنایع با هوش مصنوعی و وزارت مسکن، راه و شهر سازی مسئول و مدیریت صنایع هوایی، ریلی، دریایی و ... از ضروریات توجه به نقش محوری آنها در اجرای برنامه است.
خطای ۳- عدم توجه به ابزار اصلی تولید صنایع دانش بنیان یعنی (ICT) فناوری، ارتباطات و اطلاعات
بنیان و ستون فقرات رشد تولید صنایع دانش بنیان در گرو تقویت زیرساختهای اینترنت است. بهواسطه ظهور پدیدههای نوین و عصر اطلاعات تقریبا همه کشورها برای پایداری عمر صنایع خودشان به برنامه هوش مصنوعی و ابزارهای ارتباطی هوشمند وابسته شدهاند. همه دولتها، دستاندرکاران و شهروندان تحت تأثیر این امر قرارگرفتهاند. در جای جای این سند نتایج مد نظر ناشی از استفاده و تقویت هوش مصنوعی در صنایع آورده شده است. اما بیشتر جنبه توصیه دارد، چالشها و مشکلات عدم رشد این حوزه باید احصاء شود و در کنار ظرفیتهای بالقوه و بالفعل باید تحلیل شود و بر اساس آن برنامه توسعه این بخش تدوین شود. با فرض دستیابی به دانش فناوری این حوزه و تولید صنایع با فناوری پیشرفته (البته جای بحث دارد) آیا ظرفیتهای اینترنت و تجهیزات موجود (وضعیت رشد و توسعه انرژی تجدید پذیر) پاسخگوی نیازهای صنعت در هوش مصنوعی را دارد؟ با افزایش کاربران در این صنعت، اجرای برنامه خودروی خودران، میزان توسعه و سرعت پهنای باند با متولی امور چقدر هماهنگی دارد؟
به عنوان نمونه، امروزه انتقاد از صنعت خودرو به عدم توانایی کیفیت در نسلهای گذشته است و شاید حتی انتظار مشتریان به دستیابی فناوریهای رقابتی جهانی هم نباشد. در این صورت صنعتی که در چند نسل گذشته باقی مانده و هنوز نتوانسته خواستههای حداقلی مشتریان را پاسخ دهد، چگونه توان همراهی و تغییر تکنولوژی و فناوری نوین را در دو سال آینده دارد. با توجه به وضعیت صنعت برق در کشور، آیا این صنعت قادر به تامین منابع خودروهای الکتریکی را دارد؟ اهداف برنامه راهبردی از نظر زمان باید بلند مدت حداقل بالای پنج سال تعریف گردد؛ تعیین هدف دو ساله برنامهها در سند تدوینی جای تامل دارد.
خطای ۴- عدم توجه به فرآوری صنایع وابسته به نفت و تعمیق این صنایع برای توسعه صنعت الکترونیک
برای تحقق اهداف مدنظر با راهبرد توسعه صنایع مزیت دار وابسته به نفت، ضرورت دارد الگوی مناسب نهادی برای مدیریت این بخش طراحی شود تا در راستای استفاده از فرصتهای موجود بهواسطه وفور منابع طبیعی نفت بهعنوان اصلیترین مواد اولیه در تولید صنایع باارزش افزوده بالا بهویژه صنعت الکترونیک اقدامات مناسبی در جهت رشد و رقابتپذیری کسبوکارها صورت بگیرد. با بررسی صنعت الکترونیک دو عنصر مهم در رشد و توسعه این صنایع بیشتر از همه حائز اهمیت است. ۱- عنصر موارد اولیه خام ۲- عنصر فناوری با استفاده از نوآوری. عنصر اول بیشتر وابسته به صنعت نفت میباشد و عنصر دوم مربوط به دانشی است که بهواسطه تحقیق و توسعه به دست میآید. ارتباط این دو عنصر برای توسعه صنعت الکترونیک نیاز به وجود شبکه مناسب و هدفگذاری درست از سوی نهادهای مسئول بهویژه دولت است. بهواسطه شکاف موجود در تعمیق و توسعه نوآوری بخش کسبوکارهای صنعتی بر پایه هوش مصنوعی که در فرایند انقلاب چهارم صنعتی اساس آن را دانش و نوآوری پایهریزی کرده، ورود دولت برای پاسخ به نیازها و ایجاد ارزشی که در اقتصاد به وجود میآورد، بیش از همه صنایع ضروریتر به نظر میرسد. در سند پیش رو برای فراوری صنایع وابسته به نفت با ارزش افزوده بالا جهت گیری مشخصی برای نحوه پیشرفت این صنعت و پیوند آن با صنایع در سطح فناوری پیشرفته دیده نمیشود.
کلام آخر صنایعی را میتوان به عنوان صنعت دانش بنیان تلقی کرد که؛ اولا بواسطه دانش نوین (اغلب فناوری)، نوآوری آن چنان حرفهای و منحصر به فرد باشد که از دسترس رقبا خارج باشد. دوم اینکه فناوری این صنایع دارای چرخه عمر کوتاه باشد تا همواره برای بهبود وضعیت کسب و کار در صحنه رقابت تغییرات مستمر را تجربه کند.
[۱]Professor at University College London
پایان پیام//