bazarnews

کد خبر: ۱۰۷۹۲۸
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۲
کامران ندری گفت: نوسانات بازار سرمایه که اکنون تحت تاثیر هیجان اخبار قرار دارد، در حالی که با توافق در کوتاه مدت رشد می‌کند در غیر اینصورت در میان مدت با تورم، اسمی رشد می‌کند.

بازار سرمایه در ماه های اخیر نوسانات شدیدی پیدا کرده که بخشی از این مساله ناشی از اخبار سیاسی و برجامی بوده، در حالی که کامران ندری اقتصاددان  معتقد است که رشد واقعی بازار باید بر مبنای شاخص های واقعی اقتصاد همچون افزایش سرمایه گذاری، آزادی اقتصادی و ... باشد، از این رو نوسانات مقطعی است و از طرف دیگر روند معاملات نشان می دهد که اقتصاد کلان و بازار سرمایه در موقعیت پیچیده ای به هم گره خورده اند و تاثیرات منفی آنها بر همدیگر قابل کنترل نیست.
در ادامه متن کامل این گفتگو را بخوانید؛


*در شرایط کنونی بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که شرایط کلان اقتصادی که متاثر از وضعیت مذاکرات برجام است مانع از رشد بازار سرمایه شده، آیا این استدلال درست است؟
به نظر این استدلال برعکس باشد، زیرا وضعیت اقتصاد کلان به بازار سرمایه به گونه ای دیگر گره خورده است و اگر بخواهیم سیاست های پولی را با وضعیت اقتصاد منطبق کنیم بازار سرمایه چالش برانگیز شده، به عبارت دیگر سیاستگذاران در شرایط تورمی باید نرخ بهره را بالا ببرند تا از این طریق کنترل تورم کالاها انجام شود، اما از آنجایی که افزایش نرخ بهره در کوتاه مدت باعث افت قیمت سهام می شود سیاست گذاران در مقطع کنونی برای اینکه بازار سرمایه تحت تاثیر این سیاست قرار نگیرد تورم را فدای بازار سرمایه کرده و به نوعی سیاست گذار تورم را نادیده گرفته و بیشتر به جای اینکه به کنترل آن بپردازد بازار سرمایه را مورد توجه قرار داده است.

چند وقت پیش عده ای در بازار به دنبال عاملی می گشتند تا ریزش بازار را به گردن آن بیندازند دست بر قضا در آن موقع کمی نرخ بهره افزایش یافته بود و آن را عامل افت بازار عنوان کردند، در حالی که بعد مشخص شد با کاهش نرخ بهره تغییری در وضعیت شاخص کل بورس به وجود نیامده است


*یکی از مسائلی که کارشناسان بازار سرمایه در چند وقت اخیر به آن پرداختند نرخ بهره بین بانکی بود و استدلال آن‌ها این بود که چون نرخ بهره بالا رفته، بورس افت کرده اما بعد از اینکه دوباره نرخ بهره افت کرد بازار سرمایه رشدی نداشت، دلیل این موضوع چیست؟
به طور قطع افزایش یک یا دو درصد افزایش نرخ بهره بین بانکی عامل افت بازار سرمایه نبوده و عده ای در بازار به دنبال عاملی می گشتند تا ریزش بازار را به گردن آن بیندازند دست بر قضا در آن موقع کمی نرخ بهره افزایش یافته بود و آن را عامل افت بازار عنوان کردند، در حالی که بعد مشخص شد با کاهش نرخ بهره تغییری در وضعیت شاخص کل بورس به وجود نیامده است، زیرا موضوع افت بازار امروز ناشی از بی اعتمادی سرمایه گذاران است که ریشه آن به سال ۹۹ بر می گردد. در آن زمان دولت و وزارت اقتصاد با تشویق مردم رونقی حبابی در بازار شکل دادند، هرچند در آن زمان ما هشدار داده بودیم که اگر این حباب بترکد نتیجه ی آن جز ریزش سنگین شاخص و بی اعتمادی چیز دیگری نخواهد بود و سرمایه گذاران آماتور دیگر سمت بازار سرمایه نمی آیند. در شرایط کنونی همین سرمایه گذاران خرد که هم اکنون در بورس مانده اند منتظر هستند کمی از زیان آن‌ها جبران شود و بعد از بازار خارج شوندف در واقع هنوز بازار سرمایه دارد هزینه سیاست های غلط سال ۹۹ را می دهد و این مساله به زودی برطرف نمی شود.
*در شرایط کنونی مشکلات اصلی که منجر به افت بازار شده یا اینکه نمادها رشد چندانی نداشته باشند چیست؟
در حال حاضر سه دسته مشکل در بازار سرمایه داریم؛ نخست اینکه ساختار بازار سرمایه در ایران رقابتی نیست، برای نمونه کارگزاری ها انحصاری هستند و برخی حقوقی ها روی بازار تاثیر خاص می گذارند و این‌ها حقوقی ها چون شبه دولتی هستند روی بازارهای دیگر هم انحصار دارند و البته این مسئله را حاکمیت به وجود آورده است و امروز به یکی از چالش های جدی اقتصاد کشور تبدیل شده و به شکل عام در اقتصاد کلان و به شکل خاص در بازار سرمایه چالش برانگیز شده است.
چالش دوم بازار سهام متغیرهای بنیادی هستند، در شرایط کنونی شاخص های؛ سرمایه گذاری، شاخص آزادی کسب و کار و ... تحت تاثیر تحریم ها قرار گرفته اند و افت درآمد سرانه در ده سال گذشته هم نشان می دهد که اقتصاد کشور روندی نزولی داشته و نمی توان انتظار داشت که شاخص سهام هم رشد بالایی داشته باشد و اگر در چند سال گذشته بازار رشد داشته بیشتر تحت تاثیر تورم بوده و وقتی کل اقتصاد کشور در وضعیت نامناسب باشد بازار رشد مناسبی نخواهد داشت. البته نباید نادیده گرفت در حال حاضر بنا به ماهیت بورس نوسانات قیمت در بازار سهام بیشتر شده و این‌ها را باید در ارزیابی مقطعی بازار لحاظ کرد.
چالش سوم در بازار سرمایه سیاست گذاری است زیرا افراد سیاست گذار دانش بخشی دارند و دانش اقتصاد کلان ندارد و استدلال می کنند که اگر کل اقتصاد دچار مشکل باشد به ما ربطی ندارد،زیرا ما فقط مسئول بورس هستیم، از این رو امروز ارتباط معقولی با مسائل کلان اقتصاد و بازار سرمایه نیست و حتی بورس مانعی برای قرار گرفتن اقتصاد در مسیر صحیح شده و از طرف دیگر اثر منفی اقتصاد کلان روی بازار سرمایه هم تاثیر گذار است.

اخبار مثبت برجامی در کوتاه مدت روی شاخص اثر مثبتی دارد، ولی چون شاخص های بنیادی اقتصاد تغییری نداشته در بلندمدت برجام نمی تواند روند صعودی بلندمدت را به وجود بیاورد، زیرا امروز گرفتار چالش های بنیادی و ساختاری هستیم که به برجام ارتباطی ندارد

*آیا این خبرهای مثبت و منفی که از برجام شنیده می شود و بازار نوسان پیدا می کند ابزاری برای نوسان گیری حقوقی ها شده است؟
به نظر من بازار سهام به طور طبیعی تحت تأثیر خبرهای مثبت و منفی قرار می گیرد و خبرهای مثبت برجام می تواند در کوتاه مدت روی بازار سرمایه تأثیر مثبت بگذارد، اما شوکی که عدم توافق در بازار ایجاد می کند اثر اسمی مثبت دارد. در واقع اگر دوباره منافذی که چند وقت اخیر آمریکا باز کرده بسته شود و به سمت فشار حداکثری بروند، به طور قطع بازار ارز ملتهب می شود و بعد روی بودجه اثر می گذارد و نتیجه آن تورم خواهد بود و با تاخیر در میان مدت و بلندمدت هم در بازار سرمایه اثر می گذارد، همانطوری که در سال ۹۷ وقتی ترامپ از برجام خارج شد اثر آن در سال ۹۸ و ۹۹ در بورس نمایان شد. هرچند روند صعودی تورم در بازار واقعی نیست و نوسان گیرها همواره از شرایط خبرها استفاده می کنند و زیان آن به سهامداران آماتور می رسد. بنابراین اخبار مثبت برجامی در کوتاه مدت در روند تاثیر می گذارد و روی شاخص اثر مثبتی دارد، ولی چون شاخص های بنیادی اقتصاد تغییری نداشته در بلندمدت برجام نمی تواند روند صعودی بلندمدت را به وجود بیاورد.

*پیش بینی شما برای محدوده تورم در سال جاری چیست؟

پیش بینی می شود با برجام تورم در یک محدوده ای ۱۵ تا ۲۵ درصد قرار بگیرد، زیرا ما امروز گرفتار چالش های بنیادی و ساختاری هستیم که به برجام ارتباطی ندارد و به نوعی می توان گفت توافق برجام رقابتی ایجاد می کند که بنگاه های ضعیف که بدون خارجی ها جولان می دادند توان خود برای افزایش قیمت کالاها را از دست بدهند و این مساله به ضرر این بنگاه های ناکارآمد است، هرچند تصور غلطی در ایران وجود دارد که همواره تولید خوب است، در حالی که امکانات و نیروی کار را هدر می دهند و در گشایش بازار روی رقبای خارجی از بین می روند البته ممکن است با نفوذی که در مجلس و مقامات دست بالا دارند مانع واردات شوند و به نوعی تورم کالایی را در سطوح بالا نگهدارند.



/بازار

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: