bazarnews

کد خبر: ۵۴۵۱۹
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۶
یادداشت/
چند وقت است هشدارهایی در مورد پاکستانیزه شدن اقتصاد ایران داده می‌شود، جدا از اینکه مشابهت‌سازی این چنینی نادرست است؛ اما آیا این مساله در حال وقوع است و اساسا مساله بدی است؟

گروه اقتصاد کلان بازار نیوز: چند وقت است هشدارهایی در مورد پاکستانیزه شدن اقتصاد ایران داده می‌شود، اولین بار دکتر عمادی و به تبع آن دیگران، جدا از اینکه مشابهت‌سازی این چنینی نادرست است؛ اما آیا این مساله در حال وقوع است و اساسا مساله بدی است؟

بر خلاف ایران و مصر که تولید ناخالص داخلی‌ آن ها گرفتار موج سینوسی است، پاکستان علیرغم کاهش رشد اقتصادی طی دهه اخیر، از رشد موزون‌تری برخوردار است، رشد اقتصادی عمدتا بر پایه تولید شرکت‌های کوچک و متوسط شکل گرفته و باثبات‌تر است، نرخ بیکاری پائین(5%) و درآمد سالانه 20میلیاردی از رمیتانس ورودی،کاهش بودجه نظامی از 60% به 25% بودجه دولت و سرمایه‌گذاری کلان چین، آینده مناسب تری را فراهم کرده، اگرچه فقر بنیادین، جمعیت بالا، بنیادگرایی، کسری بودجه دولت، ذخایر معدنی کم و فساد مالی کماکان مشکلات عظیم پاکستان هستند هرچند نظامیان در صنعت نفت و گاز، املاک و حوزه بانکی فعال هستند و صاحب امتیازات خاص‌اند اما مشابه بنگاه‌های نظامی ترکیه، کارآمدتر اداره می‌شوند(نظیر بنیاد فوجی و بانک عسکری) و حجم کوچکتری دارند که بتوانند در بخش‌های مهم اقتصاد مونوپولی ایجاد کنند. (16میلیارد دلار تخمین زده می‌شود)

20 سال پس از آخرین کودتای نظامی در پاکستان و علیرغم حضور نظامیان در سیاست، ساختار سیاسی و انتخاباتی پاکستان به نسبت همسایگان خودش آزادتر است، شاخص آزادی رسانه بالاتری، نهادهای صنفی قدرتمند و از همه مهم‌تر کانون وکلای پرقدرت و نهاد قضایی مستقل‌تری دارد. مصر نیز همانند ایران در دو سال گذشته افت شدید در تولید ناخالص داخلی داشته است، بعد از اتفاقات بهار عربی و کودتای سیسی ساختار سیاسی کاملا مسدود شد، نمایندگان بیش از نیمی از جامعه در خطر دستگیری و اعدام هستند. مطبوعات در معرض سانسور شدید است و نظام قضایی کاملا تحت نفوذ ارتش است.سهم نظامیان در اقتصاد تا 70% تخمین زده می‌شود و تمام بخش‌های اقتصاد را در بر می‌گیرد (حتی خرده‌فروشی‌ها) سرمایه‌گذاری حمایتی اعراب از جمله سرمایه‌گذاری 40میلیارد دلاری"عرب تک" امارات در زمینه ساخت خانه با ارتش مصر صورت گرفته، ایضا سرمایه‌گذاری 18میلیارد دلاری عربستان در بخش انرژی، برنامه ریاضت اقتصادی به منظور اخذ وام از صندوق بین‌المللی پول در سال 2017 با بحران ارزی و افت 100% ارزش پول و به تبع آن تورم سنگین شدید (نزدیک به 35%) همراه بوده، علیرغم ورودی 20 میلیارد دلار مصری‌های شاغل در خارج، مصر با کاهش شدید ذخیره ارزی و بدهی بالای دولت درگیر است.

همچنین مصر نظام یارانه سوخت خود را تعدیل کرد و ساختار مالیاتی ارزش افزوده ایجاد کرد (طبق تعهدات به صندوق بین‌المللی پول) با این حال در پی اعتراضات زیاد، نظام یارانه سوخت تعدیل شد و همچنان ناکارآمد است، سهم 40% اقتصاد زیرزمینی مصر نیز باعث عدم تحقق درآمدهای مالیاتی شده است. از طرفی 50 سال بعد از مصادره اموال بخش خصوصی (در زمان جمال عبدالناصر) و نابودی بورژوازی ملی مصر هنوز آثار روانی‌ آن برقرار است، با وجود ثروت بالای مصریان مهاجر، بخش خصوصی بزرگ در مصر شکل نگرفته کما اینکه بخش خصوصی فعلی در رقابت با شرکتهای نظامیان در حال افول و ورشکستگی است. رشد حضور نظامیان در اقتصاد، فضای بسته سیاسی، سرکوب مطبوعات و نهادهای مدنی، فقدان شفافیت مالی و قضایی، و از طرفی تغییر قوانینی نظیر اختیار داشتن دولت مصر در سپردن قراردادها بدون مناقصه به هر شرکت یا سازمانی، باعث گسترده و فراگیر شدن فساد در همه سطوح اقتصاد مصر گردیده است. نرخ بیکاری 27% که ناشی از رشد جمعیت بالا و جمعیت جوان کشور است، بدهی دولت که معادل تولید ناخالص داخلی سالانه‌ است، ساختار بزرگ بوروکراسی دولت باعث شده که علیرغم تمام حمایت‌های مالی غرب و اعراب و خوشبینی صندوق بین‌المللی پول، اقتصاد مصر ضعیفتر شود و عمده اهداف تخمینی محقق نگردد.

اقتصاد نفتی ایران و بر پایه شرکتهای بزرگ دولتی و خصولتی، کمترین شباهت را به پاکستان دارد و پاکستانیزه شدن آن حرف بی‌ربطی است. خطر واقعی ادامه‌دار شدن روند نزولی اقتصاد ایران و پیشی گرفتن GDP پاکستان از ایران است که تا یک دهه قبل 40% اقتصاد ایران (و 40 سال قبل تا 10% اقتصاد ایران) بود.امری که جدا از مخاطرات اقتصادی، در آینده‌ نزدیک مخاطرات سیاسی بیشتری دارد. کشوری همسایه با اقتصاد بزرگتر، نیروی نظامی قدرتمندتر و دارای توان هسته‌ای و جمعیت کثیر بنیادگرا، به همراه سرمایه‌گذاری و نفوذ بالای عربستان از یکسو و چین از سوی دیگر، خطر بزرگتری برای ایران خواهد بود.

اقتصاد مصر مشکلاتی شبیه ایران دارد: تورم، بحران ارزی، جمعیت جوان، نرخ بیکاری بالا، جمعیت زیر خط فقر، نظام یارانه‌ای ناکارآمد، ذخیره ارزی پایین، فساد شدید مالی، سهم بالای نهادهای دولتی، حکومتی و نظامی در اقتصاد، افول بخش خصوصی واقعی، اقتصاد زیرزمینی بزرگ، نظام مالیاتی ناکارآمد، با این حال خطر اصلی ایران این مسائل نیستند. خطر اصلی در بن‌بست قرار گرفتن ساختار سیاسی و اقتصادی است به نحوی که با همه حمایت‌ها توان حل هیچ یک از این مشکلات را ندارد که از آن به "مصری شدن" یاد کردم. 4سال قبل در این مورد نوشته بودم و به نظرم خطر آن نه تنها کمتر بلکه گسترده‌تر و بیشتر شده است.مورد مصر گواه خوبیست که کشوری بدون تحریم، با روابط قدرتمند با کشورها و نهادهای مالی دنیا، برخورداری از کمک نظامی آمریکا، پیوند با اسرائیل، سرمایه‌گذاری اعراب، بیش از 3 میلیون توریست عمدتا غربی، تا نتواند ساختار سیاسی اقتصادی خودش را ترمیم نکند و مسائل جامعه‌اش را در درون حل نکند؛ همچنان در باتلاق توسعه خواهد ماند. نه اقتصادش سامان می‌شود نه جامعه‌اش، درسی برای ایران و مسئولینش که رشد و توسعه بیشتر از آنکه ناشی از بازگشت آمریکا به برجام باشد، ناشی از حل مسائل و بحران‌های پیش‌رو جامعه ایران است، امری که البته بدون آزادی و مشارکت همه بخش‌های جامعه قابل تحقق نیست.

محمود باقری

نام نویسنده: محمود باقری
برچسب ها: پاکستان ، مصر ، ایران ، اقتصاد
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: