ابوالفضلی گفت: در صنعت غذا، بی توجهی به زنجیره تامین و ابتدای زنجیره آن که ماده اولیه است، باعث شده که ما بلحاظ مدیریتی، دچار آسیب پذیری استراتژیک شویم؛ یعنی در برخی موارد اقتصاد ما را به دلیل همین بی توجهی که به این حوزه در برنامه ریزیها شده است، تحت فشار میگذارند.
گروه بین الملل بازارنیوز: سیدابوالفضل ابوالفضلی، مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری سلامت تهران، در گفتگو با بازارنیوز، پیرامون تفاهمنامه ایران و چین اظهار داشت: قاعدتا این تفاهم نامه به صورت قرارداد در خواهد آمد و بخشهای مختلف آن تبدیل به قرارداد میشود که اجرای آن میتواند نوساناتی که در اقتصاد ایران طی سالهای مختلف با آن مواجه بوده است، کم کند یا در بلند مدت از بین ببرد.
وی افزود: تضامین کافی برای اجرای تعهدات طرفین نکته مهمی است که ایران معمولا در قراردادهای بین المللی پایبند بوده، ولی طرفهای خارجی نشان دادند که خیلی به تعهداتشان پایبند نیستند. این نکته بسیار کلیدی است که میتوان به صورت اساسی به آن پرداخته شود.
وی تاکید کرد: نکته بعدی در این تفاهم نامه و قراردادی که قرار است منعقد شود، موانعی است که توسط امریکا ایجاد شده و باید بتوانیم آنها را در این تفاهم نامه مورد ملاحظه قرار دهیم و مرتفع کنیم.
ابوالفضلی ادامه داد: بنظر میرسد آنچه که از دید برنامهریزان اقتصادی کشور مغفول مانده، این است که زنجیره تامین صنایع مختلف، از مواد اولیه تا کالای نهایی، به خصوص آنجایی که این صنایع حیاتی و کلیدی برای کشور هستند، مورد غفلت استراتژیک قرار گرفته است. نتیجه این نوع غفلت، غافلگیری استراتژیک برنامه ریزان اقتصادی بوده و راهکار پاسخ به این نوع غافگیریها توجه به اقتصاد مقاومتی و دانش بنیان میباشد.
وی افزود: همین نوسانات و اتفاقات اخیر را اگر دنبال کنیم، به کمبود ماده اولیه در صنایع مختلف میرسیم و این موضوع بعنوان نسیان استراتژیک در بین برنامه ریزان اقتصادی بوده است؛ لذا داشتن نگاه استراتژیک در کلیات این تفاهمنامه اکیدا توصیه میگردد. ما در اغلب حوزههای حیاتی در بخش مواد اولیه و خوراک صنایع مختلف بخصوص در صنایع پتروشیمی مزیت رقابتی داریم؛ لذا در این صنایع که مزیت داریم، میتوانیم بیشتر تمرکز کنیم.
ابولفضل درباره تاثیر مواد اولیه در صنعت غذای کشور گفت: در صنعت غذا، بی توجهی به زنجیره تامین و ابتدای زنجیره آن که ماده اولیه است، باعث شده که ما بلحاظ مدیریتی، دچار آسیب پذیری استراتژیک شویم؛ یعنی در برخی موارد اقتصاد ما را به دلیل همین بی توجهی که به این حوزه در برنامه ریزیها شده است، تحت فشار میگذارند.
وی افزود: ما با دلارهای نفتی قیمتها را سرکوب و ارزان سازی تصنعی ایجاد کردیم. این باعث شد که سرمایه گذاری در بخشهای مهم اقتصاد ایران از قبیل کشاورزی و دامپروری و سایر بخشهای استراتژیک توجیه نداشته باشد و این زنجیره که تامین کننده حیات ما هستند و ابتدای زنجیره امنیت غذایی ما قرار میگیرند، مورد هجمه قرار بگیرند و در این شرایط دچار مشکل عدیده از جمله تبعات اجتماعی شویم. اشکالات فعلی اقتصاد ایران نشانگر مدیریت به اصطلاح روزمره گی بجای مدیریت راهبردی در ادوار مختلف دولتها بوده است. بدین معنا که اصولا مجموعه فعالیتهای دولتها کمتر قابل جمع و در ادامه هم بوده است.
ابوالفضلی پیرامون حوزه دارو و سلامت و موضوع مواد اولیه آن، گفت: یکی از صنایع کلیدی که برای توسعه و تکامل آن بایستی در تفاهم نامه مذکور و یا قراردادهای مربوط بایستی مورد ملاحظه قرار گیرد صنعت دارو و حوزه سلامت میباشد. در صنعت دارو، به خصوص حوزه مواد اولیه داروهای شیمیایی با عنایت به دسترسی به مواد اولیه پتروشیمی در داخل مزیت رقابتی میتوانیم داشته باشیم. در عرصه تولید آنها با توجه به عوامل و مولفههای تولیدی که برای آنها وجود دارد از جمله مواد اولیه یا مواد حدواسطها که از مواد پتروشیمی مشتق میشوند و دیگری، نیروی انسانی و دانش فنی است که امکان پیشگام شدن ایران در این حوزه وجود دارد و تنها در بخش تجهیزات و ماشین آلات این حوزه میتوانیم در انتقال تکنولوژی از چین قرارداد و همکاری داشته باشیم. بلحاظ وجود این مزیت باید بسترهای توسعه این بخش را در این تفاهم نامه فراهم کنیم.
وی تاکید کرد: در حال حاضر، مشکلات متعددی در این حوزه وجود دارد. این قرارداد باعث نشود که نفت به چین بدهیم و مواد اولیه را وارد کنیم.
وی ادامه داد: با توجه به نکته Economies of scale و تولید با مقیاس بالا که در چین وجود دارد، چون تامین کنندههای بازار جهانی هستند، ممکن است برخی مواقع به لحاظ مقداری برای ما توجیه اقتصادی نداشته باشد و بگوییم که نفت بدهیم و اینها را وارد کنیم، اما این باعث وابستگی در بلند مدت میشود در این صورت امکان آسیب پذیری وجود دارد.
ابوالفضلی در پایان تاکید کرد: ما شیمیستهایی داریم که میتوانند خیلی به کشور کمک کنند، یعنی منابع انسانی غنی و مواد پتروشیمی که وجود دارد، فقط در این حوزه ما میتوانیم از تجهیزات و ماشین آلات آنها که مورد نیاز است و ساخت اینها به فناوری خاصی نیاز دارد، استفاده کنیم. در حال حاضر برخی سرمایه گذاران حوزه مواد اولیه داروئی بیم این را دارند که بر پایه این تفاهم نامه سرمایه اشان از بین برود یا اصلا توجیه اقتصادی نداشته باشد. همچنین نیروی انسانی متخصص در حوزه شیمی جذب فعالیت در کشورهای دیگر نشوند؛ بنابراین باید گفت این تفاهم نامه و قراردادهای در پی آن، نباید باعث نسخه جدیدی از وابستگی در مواردی که امکان تولیدش در داخل وجود دارد، بشود؛ بنابراین این همکاری بلند مدت نباید اقتصاد بخشهای مختلف ایران را تنبل بار بیارد و هر چیزی را که مورد نیاز کشور هست در قبال نفت و بدون زحمت کسب کنیم. آورده ما در این قرارداد نباید صرفا نفت باشد.