bazarnews

کد خبر: ۷۷۶۸۱
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۷
یادداشت /
اقتصاد چین طی 4 دهه اخیر با ثبت رکورد خیره کننده متوسط رشد 9 درصدی در هر سال، در حال تبدیل شدن به اقتصاد برتر و پایان دادن به حاکمیت بلامنازع آمریکا بر اقتصاد جهان است

گروه بین الملل بازارنیوز: گسترش همکاری اقتصادی ایران و چین آن هم در شرایطی که فشار حداکثری آمریکا در تحریم و ایجاد تنگنای اقتصادی برای هر دو کشور به بالاترین حد خود طی دهه های اخیر رسیده حاوی نکات آموزنده ای است که این نوشتار سعی در مرور برخی از این نکات دارد.

جایگاه چین در اقتصاد بین الملل

اقتصاد چین طی 4 دهه اخیر با ثبت رکورد خیره کننده متوسط رشد 9 درصدی در هر سال، در حال تبدیل شدن به اقتصاد برتر و پایان دادن به حاکمیت بلامنازع آمریکا بر اقتصاد جهان است. این کشور اولین تولید کننده دنیا بر اساس معیار (ppp) و دومین کشور تولیدکننده دنیا بر اساس معیار اسمی است. تولید این کشور در سال 3 هزار میلیارد دلار کمتر از کل اتحادیه اروپاست. با توجه به این که چین پر جمعیت ترین کشور جهان است، هم توان تولید کم نظیر و هم توانایی مصرف بسیار بالایی دارد و به نظر می­رسد این کشور به سرعت بحران زده آمریکا را از نظر حجم تولید سالانه در جهان پشت سرخواهد گذاشت. هم اکنون شمار بیکاران در آمریکا از شمار مبتلایان به کرونا در این کشور فراتر رفته و اقتصاد این کشور را در آستانه بحران کم نظیری قرار داده است. تضعیف نرخ دلار در برابر طلا می تواند گواهی بر ضعف اقتصاد امریکا باشد. این ضعف می تواند از یک طرف عاملی برای امریکا در ایجاد مزاحمت برای دیپلماسی اقتصادی چین و از طرف دیگر انگیزه مضاعفی برای چین در بلندپروازی های استراتژیک در حوزه اقتصاد بین الملل باشد.

با وجود اندازه قابل توجه اقتصاد چین، این کشور همچنان در سطوح پایینی از درآمد متوسط قرار دارد. لذا سرعت رشد مصرف در این کشور بسیار بالاست. به همین دلیل تقاضای این کشور به انرژی به خصوص نفت و سایر سوخت های فسیلی تداوم داشته و رو به فزونی است. دولت چین طی سالهای اخیر تمرکز قابل توجهی به منطقه خاورمیانه داشته، به طوری که علاوه بر نمایش رغبت به گسترش همکاری های اقتصادی با ایران، خرید نفت از عربستان و سرمایه گذاری و فعالیت شرکتهای بزرگ چینی در بندر اقتصادی حیفا در سرزمین های اشغالی فلسطین (جایی که تمرکز ناوگان ششم نیروی دریایی امریکا در آن قرار دارد) را نیز افزایش داده است.

گسترش پیوندهای اقتصادی با طرف های درگیر در خاورمیانه ممکن است به منظور ایجاد نقش ثبات زا در چالش های امنیتی منطقه خاورمیانه و کمرنگ کردن حضور امریکا در این منطقه نیز باشد. با توجه به اینکه خاورمیانه بیش از 40 درصد ذخایر اثبات شده انرژی فسیلی دنیا را در خود جای داده، همزمان با کاهش حضور امریکا در این منطقه به دلیل جنایات این کشور و برانگیخته شدن احساسات ضد آمریکایی در میان ملت های خاورمیانه، فرصت بی نظیری برای چین به عنوان رقیب جهانی امریکا ایجاد کرده است. این سیاست را میتوان پاسخی به زیاده خواهی های امریکا در ایجاد چالش های اقتصادی (تحریم شرکتهای چینی مانند هوآوی) و چالش های امنیتی (حمایت از استقلال هنگ کنگ) برای چین نیز دانست. تقابل سیاسی امریکا با چین تا حدی جدی است که وزیر خارجه این کشور در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک در 22 ژولای 2020 از مردم چین برای تغییر رفتار حکومت چین درخواست کمک نموده است.

ایران، چین و سود و زیان توافق نامه

 

چین رتبه دوم پس از ژاپن در مالکیت اوراق قرضه آمریکا را داراست. از مجموع 17 تریلیون دلار بدهی ملی آمریکا در سال 2020، حدود 1 تریلیون دلار آن (15.88 %) آن متعلق به چین بوده است. این جایگاه پیوند متقابل اقتصاد چین و آمریکا به یکدیگر را نشان می­دهد. در صورت عرضه اوراق مذکور توسط چین، چالش­های عدیده­ای برای اقتصاد آمریکا ایجاد خواهد شد. طی سال­های اخیر بانک مرکزی چین تلاش­های زیادی در راستای افزایش ذخایر طلای خود و جایگزینی آن با اوراق قرضه آمریکایی نموده و اگر ذخایر طلای این کشور نسبت به ذخایر دلاری آن افزایش قابل توجهی پیدا کند، تضعیف بیش از پیش دلار در جهان کاملاً محتمل خواهد بود.

 

ایران، چین و سود و زیان توافق نامه

 

جایگاه چین در تجارت بین الملل

در حالی که ارزش صادرات چین در سال 2018 بیش از 2.5 تریلیون دلار و ارزش واردات این کشور حدود 2.14 تریلیون دلار بوده است؛ لذا تراز تجاری این کشور در سال 2018 بیش از 350 میلیارد دلار بوده است. مازاد تراز تجاری این کشور بیش از 7 برابر کل صادرات نفت ایران در بهترین شرایط است. چین بزرگترین شریک تجاری امریکاست و بیشترین میزان صادرات به آمریکا را در مقایسه با سایر کشورهای جهان دارد. سهم این کشور از تأمین تقاضای وارداتی آمریکا در سال 2018 بیش از 479 میلیارد دلار (18.41% کل واردات آمریکا) و سهم آن از واردات کالاهای آمریکایی، بیش از 156 میلیارد دلار (7.31 درصد کل صادرات آمریکا) بوده است. با وجود استانداردهای بسیار بالای اروپا، طی 10 سال گذشته تراز تجاری چین با اروپا همواره بیش از 150 میلیارد دلار و تراز تجاری این کشور با آمریکا در سال 2018 بیش از 320 میلیارد دلار بوده است. نمودار (2) و (3) ترکیب صادرات جهانی چین به بازار کشورها و نمودار ... ارزش واردات چین به تفکیک از کشورها در سال 2018 را نمایش داده است. رتبه اعتباری چین حتی با وجود درگیری­های تجاری شدید با آمریکا امروزه A+ بوده و رتبه اول جهان در جذب سرمایه خارجی را داراست.

 

نمودار (2): ارزش دلاری صادرات چین به کشورهای جهان ـ 2018

ایران، چین و سود و زیان توافق نامه

منبع: atlas.cid.harvard.edu

 

نمودار (3): ارزش دلاری واردات چین از کشورهای جهان ـ 2018

ایران، چین و سود و زیان توافق نامه

منبع: atlas.cid.harvard.edu

 

تحریم و فرصت های متقابل ایران و چین در اقتصاد بین الملل

در حال حاضر چین قصد یک تریلیون دلار سرمایه گذاری در 65 کشور قرار گرفته در مسیر جاده ابریشم را دارد که ایران نیز در زمره این کشورهاست. این سیاست علاوه بر تضمین ارتقای جاده ابریشم به عنوان حافظ منافع تجاری چین به اروپا، می تواند نقش تنوع بخشی به سرمایه های این کشور و وابسته سازی اقتصاد کشورهای کمتر توسعه یافته به چین را تشدید نماید.

شاید بتوان برجام را مهم ترین تحول اقتصادی ـ سیاسی سال های اخیر در ایران بشمار آورد. توافق نامه ای که با وجود چشم انداز مثبت اقتصاد ایران پس از انعقاد آن، نه تنها نتوانست تحریمی را رفع کند، بلکه پس از خروج یکجانبه آمریکا از آن، میزان صادرات نفت ایران و درآمد ارزی حاصل از آن به حد بسیار ناچیزی رسیده است. نمودار زیر حجم تجارت ایران با اروپا در سه سال اخیر را نمایش داده است. بر اساس این نمودار، میزان صادرات ایران به اروپا عملاً پس از دومین شوک خبری خروج امریکا از برجام (مرداد 97) به صفر رسیده است. بیش از 5 مرحله شوک خبری خروج امریکا از برجام، عزم جدی این کشور برای فروپاشی اقتصاد ایران را نشان می دهد. این شرایط به همراه شیوع کرونا در ایران، اقتصاد کشور را به شدت دچار کاهش منابع ارزی نموده و فرصت مناسبی برای پکن در گسترش مناسبات اقتصادی با تهران ایجاد کرده است. ضمن اینکه فرصت کم نظیری برای ایران در احیای صادرات نفتی با مشارکت بزرگترین وارد کننده نفت خام جهان (چین) می باشد. با توجه به اینکه مناسبات سیاسی و اقتصادی دولت چین با امریکا در ماه های اخیر رو به تیرگی گذاشته، این کشور از هیچ فرصتی برای برقراری روابط اقتصادی با مخالفان آمریکا دریغ نمی کند و آن را در راستای ایجاد موازنه منفی برای کاهش زیاده خواهی های امریکا تلقی می نماید. تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری در تغییر رویکرد دیپلماسی از غرب به شرق نشان از وجود ظرفیت های عظیم در این منطقه جغرافیایی برای اقتصاد تحریم زده ایران دارد.

 

ایران، چین و سود و زیان توافق نامه

 

با توجه به اقتدار و نفوذ روزافزون ایران در معادلات منطقه ای به ویژه کشورهای محور مقاومت (عراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان)، گسترش مناسبات اقتصادی با ایران می تواند برای چین به منزله تقویت روابط با سایر کشورهای این محور قلمداد شده و جبهه ای سیاسی ـ اقتصادی در مقابل امریکا و ارتقای قدرت چانه زنی در معادلات جهانی ایجاد نماید.

با وجود نکات ذکر شده، حجم و کیفیت توافق میان ایران و چین اهمیتی تعیین کننده دارد. بر اساس خبرهای غیر رسمی منتشر شده، اخیرا یک موافقت نامه 25 ساله بین دو کشور به ارزش 400 میلیارد دلار در زمینه های انرژی (شامل تولید، حمل، پالایش و امنیت تامین نفت خام)، پتروشیمی، انرژی های تجدیدپذیر و هسته ای غیر نظامی، بزرگراه، خط آهن و اتصالات دریایی، همکاری های بانکی و مقابله با پولشویی، گردشگری و تبادل تجارب در آموزش نیروی انسانی در جریان است. متاسفانه به نظر می رسد اهمیت استراتژیک پیوند اقتصادی با شرق علی رغم تأکیدات مکرر رهبری همچنان در نگاه سیاستگذاران اقتصادی مغفول مانده تا جایی که تا 9 ماه پس از خروج امریکا از برجام، سفارت ایران در چین، بدون معرفی سفیر از سوی وزارت امور خارجه اداره می شد.

 

مهم­ترین فرصت­های تجاری ایران و چین در تعامل با یکدیگر

صادرات ایران به چین در سال 2019 حدود 21 میلیارد دلار بوده که بخش عمده آن، صادرات فراورده­ های پتروشیمی و نفتی است. همچنین واردات ایران از چین در سال 2019 حدود 14 میلیارد دلار بوده که بخش عمده آن مربوط به خودرو و قطعات صنعتی است. نکته جالب توجه این است که تراز تجاری ایران با چین در سال 2018 حدود 7 میلیارد دلار مثبت بوده است. اگرچه ایران شریک تجاری نسبتاً بزرگی برای چین محسوب نمی­شود اما سیاست چین تنوع بخشی به شرکای تجاری است. به خصوص شرکایی که در مسیر تجارت این کشور با اروپا (جاده ابریشم) قرار دارند و به ویژه ایران که با رقیب اقتصادی چین (آمریکا) دارای چالش­های جدی بوده و تحت شدیدترین تحریم­های اقتصادی آمریکا قرار دارد.

مهم ترین بحث در موافقت نامه ایران و چین، فروش نفت ایران به صورت ثابت به چین است. میزان خرید سالانه نفت چین در سال بیش از 220 میلیارد دلار بوده و این کشور بزرگترین وارد کننده نفت خام در جهان محسوب می شود. با این وجود ایران رتبه دهم در صادرات نفت خام به چین را داراست و تنها 3 درصد تقاضای چین را تأمین می کند. در بند اول بخش اهداف تفاهم نامه ایران و چین، تأمین دائمی بخشی از انرژی چین ذکر شده که در شرایط تحریم می­تواند آثار تحریم نفتی آمریکا را به طور قابل توجهی کاهش دهد. اما با این وجود در صورت لغو یا کاهش آثار تحریم آمریکا، ممکن است انحصار چین در خرید نفت از ایران مخاطراتی برای کشور ایجاد نماید. همچنین ایجاد هر گونه انحصار در صادرات قطعات و ماشین آلات برای چین به ایران، ممکن است در شرایط بهبود روابط چین و آمریکا، کشور را دچار بحران نماید.

یکی از مهمترین مخاطرات در زمینه توافق ایران ـ چین داشتن نگاه موقت و گذرا بدان است. آنچه امروز برای اقتصاد کشور ضروری بنظر می رسد، درک این نکته است که شرایط تحریمی در ایران یک شرایط موقت نیست؛ لذا چارچوب طراحی شده برای هر توافق اقتصادی (به ویژه توافق ایران ـ چین) با در نظر گرفتن ملاحظات تحریمی و پیوست امنیت اقتصادی یک ضرورت است. تحریم امریکا اقتصاد ایران را ناگزیر به یک اقتصاد کاملا بسته تبدیل کرده که گریزی از اجرای سیاست جایگزینی واردات برای نیازهای اساسی کشور وجود ندارد. در چنین شرایطی، با وجود فرصت کم نظیر توافق چین، همواره این نگرانی وجود دارد که به قیمت رهایی از فشار حداکثری امریکا، کشور در دام وابستگی به چین گرفتار شود. اگرچه منشأ این نگرانی، اجرای عملیات روانی رسانه های غربی طی روزهای اخیر بوده اما چندان بی وجه نیست و به نظر می رسد سیاستگذاران اقتصادی کشور ضمن غنیمت شمردن فرصت گسترش روابط اقتصادی با شرق آسیا، ضروری است تدابیر لازم برای حفظ و ارتقای استقلال و امنیت اقتصادی کشور و تقویت توان تولید داخل را نیز اتخاذ نمایند. گسترش شرکای تجاری و ایجاد حساب های تهاتری متعدد، ایجاد پیمان های پولی دوجانبه و چندجانبه، استفاده از ظرفیت سازمان ها و پیمان های منطقه ای مانند سازمان اکو، پیمان شانگ های، جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری­های اسلامی، سرمایه گذاری بر ظرفیت های تجاری کشورهای همسایه و ارتقای سطح دیپلماسی اقتصادی به ویژه با کشورهای اسلامی می­تواند در زمره اولویتهای کشور در شرایط کنونی برای کاهش اثرات منفی تحریم های امریکا باشد. نکته بسیار مهم در خصوص موافقت­نامه ایران و چین آن است که با وجود تمامی امتیازات توافق­نامه مذکور، ظرفیت بی نظیر همکاری و هم­پیوندی اقتصادی با کشورهای همسایه نباید تحت الشعاع هیچ توافقی از جمله توافق با چین قرار گیرد و مورد غفلت واقع شود؛ چنان که در سخنرانی مقام معظم رهبری در حرم رضوی (ع) در آغازین روز سال 97 بدان تأکید گردید.

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: