گروه اقتصاد کلان بازارنیوز-مسعود قالیباف : داوود دانشجعفری، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، که در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب به بررسی اولویتهای اقتصادی کشور پرداخته است. بخشهایی از این گفتگو را با هم می خوانیم :
*دلاری شدن اقتصاد، مانع تحقق اهداف اقتصادی کشور
یکی از آن مشکلات تکرارشونده که بهنوعی مانع از تحقق اهدافی بوده که ما طراحی کردیم، این پدیده است که پول ملیمان دائم در معرض افت ارزش قرار گرفته است. اینکه پول ملی دچار افت ارزش میشود، درواقع یک سری عواقبی در اقتصاد دارد که قطعاً اهداف برنامه را تحتالشعاع قرار میدهد. مثلاً یک پدیده است که به آن دلاریشدن اقتصاد میگویند. یعنی وقتی مردم یا بنگاهها میبینند که پول ملی دارد دچار افت میشود، بهسمت ارز و سکه میروند.
*ملاک باید پول ملی باشد، نه دلار!
مردم بهجای اینکه فعالیتهای اقتصادی را در داخل و با پول ملی مورد شمارش قرار دهند، با پول خارجی که با ثباتتر است مورد شمارش قرار میدهند. مثلاً قیمت ارز وقتی بالا میرود خیلی از کالاهایی که وارداتی هستند متناسب با آن و حتی بیشتر از آن قیمتش بالا میرود. طبیعی است، امّا سؤال این است که ما کالاهایی داریم که ارزی نیستند، ولی چرا قیمتشان بالا میرود؟ بهخاطر همان ذهنیت دلاریشدن است. وقتی ارزش پول ملی خیلی افت میکند یا دچار نوسان میشود مردم تصمیم میگیرند در فعالیت اقتصادیشان ملاک را از پول ملی بهسمت ارز ببرند. بنابراین ما باید یک کاری کنیم که پول ملی باثبات شود. منظور از باثبات این نیست که اصلاً افت نکند، ولی ملاک پول ملی باشد.
*بیشترین کاهش ارزش پول ملی در دولت روحانی
در دولت آقای بازرگان که دو سال اوّل انقلاب مسئولیت داشت، ۲۸ درصد ارزش پول ملی افت کرد. دولت شهید رجایی که کمتر از سه سال در مسند نخستوزیری بود، ۴۸ درصد ارزش پول ملی افت کرد. دولت مهندس موسوی در هشت سال مسئولیتاش، ۷۷ درصد ارزش پول ملی افت داشت. دولت آقای هاشمی هشت سال بودند و در این دوره هم باز ۷۵ درصد ارزش پول ملی افت کرد. آقای خاتمی هشت سال بودند ۴۷ درصد افت کرد. دولت آقای احمدینژاد در هشت سال، نزدیک به ۷۵ درصد افت داشت. دولت آقای روحانی هم در این هفت سالی که گذشته تا الان، حدود ۸۳ یا ۸۴ درصد افت ارزش پول ملی را تجربه کرده است. شاید تا پایان دورهی هشتسالهشان به نود درصد هم برسد.
*عوامل رشد اقتصاد باید درون زا شود
بهطور کلی اقتصاددانان میگویند مشکل اقتصاد ما، رشد اقتصادی یا رشد تولید ما در گرو عوامل برونزاست. برونزا یعنی عواملی که تحت کنترل ما نیست. مثلاً نفتی که میگویند برونزا است، مشکلش این است که قیمت جهانی نفت در ایران تعیین نمیشود یا کشور نفتی آن را تعیین نمیکند و قیمتش در دنیا تعیین میشود. و ایران هیچ اختیاری ندارد، ولی هر موقع قیمت نفت بالا میرود، بهصورت طبیعی مشکلات اقتصادی ما کمتر میشود، امّا وقتی پایین میآید مشکلاتمان شروع میشود؛ یعنی درآمد نفت کم میشود. بنابراین مشکل برونزابودن رشد اقتصادی در ایران این است که ما باید عوامل رشد را متکی کنیم به عوامل درونزایی که در اختیار خودمان است. مثلاً فرض کنید در تحریمی که سال ۹۰ – ۹۱ علیه ایران اعمال شد، شاید هفتاد درصد خودروسازی ما متوقف شد. چرا؟ برای اینکه قطعاتی که عموماً استفاده میکردیم، قطعاتی بود که باید از خارج میآمد. ولی آن بخش از خودروسازی ما که کمتر وارداتی بود مثل خودروی سمند که قبلاً روی آن کار شده بود، البته نه اینکه وابسته نباشد، ولی خط تولیدش ادامه پیدا کرد. در آن دوره هر تولیدی که زنجیرهاش سهم بیشتری در اقتصاد داخلی داشت و درونزا بود، پایدارتر بود، ولی تولیدی که به واردات وابسته بود، دچار مشکل شد.
*از دو سوراخ همیشه نیش خوردیم
هدف اصلی باید رونق تولید یا جهش تولید باشد. ما باید افزایش تولید در اقتصاد را سرلوحهی کارمان قرار دهیم. تولید هم باید درونزا باشد برای اینکه پایدار باشد. همچنین دو کاری که همیشه اقتصاد ما از آن نیشخورده و دچار افت شده را باید حل کنیم:
۱. مقاومسازی اقتصاد در برابر ضربههای ارزی
۲. حمایت هدفمند از صادراتی که ماهیت درونزا دارد که ارزآوری مثبت و ارزشافزودهی مثبت دارد.