بودجه دولت به طور کلی دو بخش دارد؛ یک بخش منابع درآمدی و بخش دیگر منابع هزینهای دولت است. اما کسری بودجه هنگامی ایجاد میشود که هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن باشد.
گروه اقتصاد کلان بازارنیوز - سیدسهند شریف زاده؛ در سالهای گذشته، کسری بودجه به طور مداوم افزایش یافته و اجرای بودجه با ساختار پیشین مشکلات فراوانی برای کشور ایجاد کرده است. به همین خاطر اصلاح ساختاری بودجه، ایجاد درآمدهای پایدار، کنترل و مدیریت هزینههای دولت یکی از مهمترین دغدغههای اقتصاددانان و سیاستگذاران است. شومپیتر اقتصاددان بزرگ اتریشی میگوید: صرف نظر از هر گونه ایدئولوژی گمراه کننده، بودجه استخوان بندی حاکمیت است. بودجه حقیقیترین بازتاب توزیع قدرت و نفوذ در یک اقتصاد است.
بودجه چیست؟
بودجه کل کشور در ایران برنامه مالی کشور است و برای یک سال مالی توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی تدوین میشود. لایحهٔ بودجه پس از تصویب در هیئت وزیران به مجلس ارائه و پس از تصویب و تأیید شورای نگهبان از مجلس به رئیسجمهور ابلاغ میشود. طبق قانون محاسبات عمومی «این بودجه حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود» است. بودجه دولت به طور کلی دو بخش دارد؛ یک بخش منابع درآمدی و بخش دیگر منابع هزینهای دولت است.
کسری بودجه چیست؟
کسری بودجه هنگامی رخ میدهد که دولت (و یا هر نهاد دیگری) بیش از درآمد خود پول خرج کند. در برابر کسری بودجه، مازاد بودجه وجود دارد. به کسری بودجه انباشته شده طی چند سال بدهی دولت گفته میشود. تأمین کسری بودجه معمولاً از طریق استقراض داخلی یا خارجی انجام میشود. عدم کنترل و ساماندهی صحیح هزینهها و درامدهای دولت منجر به ایجاد کسری بودجه میشود. برای محاسبه میزان کسری بودجه در اقتصاد ایران، اختلاف بین درآمدها و پرداختهای دولت اندازهگیری میشود. درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز، مالیاتها، فروش ارز، انحصارها و مالکیت دولت، فروش کالاها و خدمات، بهره دریافتی بابت وامهای پرداختی دولت به خارج و غیره جزء درامدهای دولت محسوب میشود.
هر سال آذر ماه دولت لایحه بودجه را تقدیم مجلس میکند و بلافاصله پس از آن بودجه سر خط اخبار و بحثهای عمومی میشود. این بحثها گاها به خردترین ردیفهای بودجه که مختص وزارتخانهها و ادارات و نهادها و سازمانهای وابسته به دولت میرسد، اما کمتر به این موضوع پرداخته میشود که فرآیند تدوین، اجرا و نظارت بر بودجه عمومی ایران تا چه حد قابل دفاع است.
ضرورت بودجه ریزی عمومی و اجرای آن روی کاغذ سرراست است، اما وقتی این تصمیمها را در قالب کاغذ ببینیم متوجه پیچیدگی آن میشویم. واقعیت آن است چیزی که تحت عنوان لایحه بودجه توسط دولت تنظیم و به مجلس تقدیم میشود شبیه سیاهه تقسیم غنائم است و منطق و هدف خاصی دنبال نمیکند و با آن چیزی که تحت عنوان مدیریت مالی عمومی گفته میشود فاصله زیادی دارد. قصه تصویب و اجرای بودجه با ورود غیرحرفهای و بی هدف مجلس تکمیل میشود و دوباره در سال مالی جدید به وضوح دیده میشود که در این مسیر اتفاق خاصی نیافتاده است.
بیان این حرفها شاید سالهای قبل تند و عجیب به نظر میآمد، اما الان کمتر اقتصاددان و سیاستمداری از هر طیف و جناح است که به این مسئله اذعان نداشته باشد. چیزی که محل بحث است ضرورت اصلاح نظام بودجه ریزی کشور نیست بلکه چگونگی این اصلاحات است. مرداد ۹۶ دولت در سندی به نام "برنامه و خط دولت دوازدهم" به تشریح مسائل کلان کشوری و نقش دولت دوازدهم در مدیریت آن پرداخت. در این سند مستقیما به اصلاح ساختاری بودجه اشاره شد و دولت عزم خود را برای اصلاح ساختاری بودجه اعلام کرد.
در این مجموعه گفتار طی هفته جاری تلاش میکنیم در گفتگو با خانم فاطمه نجفی، دانش آموخته اقتصاد از دانشگاه صنعتی شریف و هم اکنون دانشجوی دکتری توسعه بین الملل دانشگاه هاروارد بر موضوع "مدیریت مالیه" و "وضعیت مدیریت مالیه در ایران" تمرکز کنیم و بپرسیم "آیا اصلاحات ساختاری بودجه در ایران پیشرفتی داشته است؟"