bazarnews

کد خبر: ۹۴۲۳۶
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۴
یادداشت اختصاصی بازارنیوز؛
مشکلات نقدینگی بانک‌ها در هر کشوری، باعث نگرانی سپرده‌گذاران شده که این موجب هجوم آن‌ها برای برداشت سپرده‌های خود و اختلال در سیستم بانکی آن کشور می‌شود.

گروه بورس،بانک و بیمه بازارنیوز: وحید شعبانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در یادداشتی نوشت: مشکلات نقدینگی بانک ها و ناتوانی آن­ها در ارائه خدمات به مشتریان سبب ایجاد دل نگرانی هایی برای سپرده گذاران می شود، این مسئله برروی عملکرد سایر بانک ها نیز تأثیر دارد و می تواند موجب هجوم بانکی شده که به دنبال آن ثبات سیستم بانکی را دچار اختلال می کند و آثار منفی بر اقتصاد برجای می گذارد.

از دیدگاه سنتی، ریسک سیستمی ناشی از هجوم سپرده گذاران یک بانک مسئله دار، یعنی بانکی که قادر به ایفای تعهدات خود نمی باشد، جهت برداشت سپرده ها شروع شده و به تدریج با آسیب رساندن به اعتماد عمومی نسبت به بانک ها، به پدیده وحشت از بانک ها تبدیل می شود. این موضوع موجب می گردد کلیه سپرده گذاران جهت برداشت سپرده های خود به بانک (اعم از: بانک مسئله دار، بانک بدون مسئله، یا خوب) هجوم آورند.

همچنین به نظر می‌رسد، هر چه بانک بزرگتر باشد (به عبارتی دارایی بیشتر ایجاد و سپرده بیشتری جمع آوری کرده باشد)، اخلال در وضعیت مالی آن تأثیر بیشتری بر نظام بانکی خواهد داشت. اما آنچه که باعث می شود در یک بحران فراگیر، بانک های سالم دچار مشکل شوند هجوم بانکی است که به دنبال خود آثار اشاعه بحران را در پی دارد.

وقتی سال 1396 هجوم سپرده گذاران به بانک مهر اقتصاد سابق را دیدم با احتمال کمی اما نه صفر تصور کردم که ممکن است سیستم بانکی از بین رفته باشد. چرا؟ زیرا روز قبل رسانه ها به تولید محتوا در مورد برداشت وجه نقد از شعب بانک مزبور پرداخته بودند. این مبلغ در بانک کمتر از 3 هزار میلیارد تومان بود که به سختی 4٪ از کل سپرده های بانک را تشکیل می داد.

بگذارید بگوییم سپرده گذارانی که به برداشت پول خود از بانک فکر نمی کردند، با دیدن ویدئویی رسانه ای از یک مقام ناظر پولی، تصمیم گرفتند که آن­ها نیز به برداشت سپرده ­های خود اقدام کنند. اگر این دیدگاه به اندازه کافی و سریع گسترش می یافت، منجر به سقوط بانک می شد. سپرده گذاران سایر مناطق کشور نیز ممکن بود تصمیم بگیرند برای اطمینان بیشتر پول نقد خود را بیرون آورند و این موضوع می توانست به سایر بانک ها سرایت کند که باعث سقوط بانک مزبور و حتی از طریق بانک های دیگر سبب تخریب بیشتر سیستم بانکی کشور می گردید.

اکثر اقتصاددانانی که در این باره با آن ها صحبت کرده ام متعجب هستند که چرا چنین سناریویی رخ نداده است، زیرا مطمئناً سپرده گذاران به صورت جداگانه پول خود را بیرون می کشیدند. صاحبان 96٪ سپرده های دیگر  بانک مهر اقتصاد سابق به چه فکر می کردند؟ من درک می کنم که چیزی در حدود 1% سپرده­ها قبلاً در زیر تشک ها نگهداری شده بود (پدیده کنز پول) اما کیفیت مدیریت اداره  امور بانک در اینجا خود را نشان می دهد. شاید این نشان دهد که سپرده گذاران منطقی تر از چیزی که ما اقتصاددانان فکر می کنیم هستند، گر چه از نظر من این مسئله بیشتر به زمان نیاز داشت.

بانک ها ذاتاً خطرناک هستند زیرا با بدهی های کوتاه مدت، نقدینگی (سپرده های بانکی ما) با وام های بلندمدت، نقدینگی (وام های مسکن ، وام های خودرو و غیره) مطابقت ندارند و اساساً از اصول اساسی کفایت سرمایه پیروی نمی کنند. این تحول سررسید از نظر اقتصادی بسیار ارزشمند است اما تاریخ و تئوری به ما می گوید که اگر این تطابق نامناسب باعث ایجاد نگرانی در میان سپرده گذاران شود، می توانند فاجعه بار شوند. این نمونه ای از یک پدیده نسبتاً رایج در جهان اجتماعی است، یعنی تعادل چندگانه. تعادل چندگانه به ما می گوید که در صورت نامتقارن بودن اطلاعات چندین تعادل خواهیم داشت و لزوماً با تعادلی منحصر به فرد مواجه نخواهیم شد.

هنگامی که آنچه برای شما بهینه است را باید انجام دهید به آنچه برای دیگران بهینه است باید انجام دهند بستگی دارد، از جمله انتظارات آنها و شما از آن رفتار، ما باید از تئوری بازی، یعنی تئوری تصمیم گیری متقابل استفاده کنیم. این مورد به طور گسترده ای در علوم اجتماعی، اقتصادی و حتی زیست شناسی به کار می رود، جایی که به توضیح رفتار اجتماعی گله های پرندگان، ماهی ها و غیره کمک می کند. مفهوم کلیدی برای حل یک مسئله تئوری بازی تعادل نش است که به نام جان نش (از فیلم "یک ذهن زیبا") نامگذاری شده است.

تعادل نش مجموعه ای از استراتژی ها (تصمیم / رفتار) است که با توجه به استراتژی بهینه هر بازیکن نسبت به بازیکن دیگر، از نظر منطقی بهینه است. یک مثال بی اهمیت رانندگی در یک طرف جاده است. مهم نیست که سمت چپ یا راست باشد، تا زمانی که همه با هم توافق داشته باشیم. اگر همه در سمت چپ موافق یا هماهنگ باشیم، تعادل نش داریم. اما سمت راست نیز تعادل نش است.

به همین ترتیب، اگر همه ما به بانک اعتماد کنیم تا سپرده های خود را در صورت نیاز برداشت کنیم، تعادل نش خواهیم داشت. اما اگر به هر دلیلی شک داریم و فکر می کنیم افراد دیگر نیز شک دارند، کار منطقی این است که پول خود را از بانک بیرون بیاوریم. از آنجا که بقیه افراد به طور مطلوب همان کار را انجام می دهند، یک تعادل نش دوم وجود دارد که از نظر اقتصادی بسیار بدتر است و در آن بانک سقوط می کند و به همه ثابت می کند که بیرون آوردن زود هنگام پول شما واقعاً منطقی است.

این مسئله در ایران به دلیل خطر کاهش ارزش پول ناشی از برداشت سپرده و عدم تعلق سود بانکی به پول پیچیده است. یک سپرده گذار ممکن است به علت وجود صندوق ضمانت سپرده های بانکی فکر نکند که بانک واقعاً مجاز به ورشکستگی است (یا حداقل ممکن است باور کند سپرده گذاران توسط دولت محافظت می شوند). اما اگر بترسد که سپرده ها بی ارزش می­شود، ممکن است به طور منطقی وجه نقد را به صورت اسکناس ارزی خارج کند که می تواند خارج از مرزها در سیستم بانکی کشور دیگری سپرده گذاری کند.

دو مقاله در فایننشال تایمز به تئوری اقتصادی کلاسیک در مورد یک بانک و تعادل چندگانه پرداخته اند که توسط داگلاس دیاموند (Douglas Diamond) و فیلیپ دیبیگ (Philip Dybvig) ارائه شده است. آن ها آنچه را که قبلاً می دانستیم را به روشی تحلیلی دقیق و منطقی بیان نموده اند. اگر می خواهید یک مثال ساده اما بارز از نحوه شروع هجوم بانکی داشته باشید، فیلم "Mary Poppins" ساخته والت دیزنی که درباره یک پرستار بچه عجیب و فرزندان یک رئیس شعبه بانک در اوایل قرن بیستم لندن است را  پیشنهاد می کنم. پسر کوچک برای برداشت پول توجیبی خودش که در یک حساب نزد بانک پدرش پافشاری می کند.

مشتریان دیگر، با شنیدن صدای فریاد زدن "پول من را بده!" شاید خیلی راحت به این نتیجه برسند که بانک پول کافی برای بازپرداخت سپرده آن کودک را ندارد، بنابراین این موضوع به سادگی هجوم بانکی ایجاد می کند که واقعاً باعث تخریب اعتبار بانک (و پدر پسر) می شود.

حدس اولیه نادرست آنها درباره عدم توانایی بانک در بازپرداخت آن ها، پیشگویی خودکفا می شود. در چنین وضعیتی که تعادل چندگانه شکل می گیرد آن ها از یک تعادل خوب به یک تعادل بد منتقل می شوند (همچنین یک فیلم بانکی کلاسیک آمریکایی "It's a Wonderful Life" وجود دارد که در آن از خاطرات بسیار قوی مردم در مورد سقوط بانک های ایالات متحده در دهه 1930 استفاده شده است.)

بنابراین، هجوم بانکی (Bank Run) هنگامی رخ می‌دهد که تعداد زیادی از مشتریان بانک یا سایر مؤسسات مالی به دلیل نگرانی از احتمال عدم پرداخت بدهی توسط بانک و عدم تقارن اطلاعات، مبادرت به برداشت سپرده به طور همزمان می‌نمایند که این پدیده خود موجب شکل گیری تعادل چندگانه می شود تا جایی که سپرده گذاران از یک تعادل خوب در سطح بالا به یک تعادل بد در سطح پایین منتقل می شوند. هر چقدر که مردم وجوه خود را بیشتر برداشت نمایند، احتمال شکست بانک افزایش می‌یابد، در نتیجه باعث برداشت بیشتر سپرده ها توسط مردم می‌گردد. در موارد حاد، ذخایر یک بانک ممکن است برای پوشش این برداشت‌ها کافی نباشد و بانک را با بیمایگی (insolvency) روبرو کند.

بدین ترتیب هجوم بانکی به طور معمول ناشی از عدم تقارن اطلاعات و هراس از عدم پرداخت در بین سپرده گذاران است، تا یک ورشکستگی واقعی. با این حال، برداشت‌های همزمان و پی در پی سپرده‌ها بانک را با خطر ورشکستگی روبرو می‌کند.  آنچه با یک هراس آغاز می‌شود، می تواند به یک ورشکستگی واقعی بیانجامد.

پایان پیام//

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: