گروه اقتصاد کلان بازارنیوز- سعید ترکاشوند؛ «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور کشورمان شامگاه سه شنبه (۵ بهمن) در گفتگو تلویزیونی با مردم از طریق شبکه یک سیما، به موضوعات سیاسی و اقتصادی متعددی اشاره و به تشریح آن پرداخت.
یکی از این موارد، اصلاح ساختاری اقتصاد کشور بود که رئیس جمهور پیرامون آن گفت: خط قرمز ما معیشت مردم است، اما اصلاحات اقتصادی از ضرورتهای کشور است و باید سالهای قبل انجام میشد؛ حال این سوال مطرح میشود که منظور رئیس جمهور کشورمان در مورد اصلاحات اقتصادی چه بود و چه موانعی باعث انجام آن طی سه دهه اخیر شده است.
در همین راستا «مرتضی افقه» اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتگو با بازارنیوز پیرامون موانع موجود بر سر راه اصلاح اقتصاد کشور طی چند دهه اخیر اظهار کرد: در مرحله نخست و برای توضیح بیشتر این موضوع باید این نکته را خاطر نشان کرد که در ابتدا امر اقتصادانان طرفدار نظریه بازار آزاد آن را در میان جامعه مطرح و همزمان با دولت دهم، رئیس جمهور وقت یعنی «محمود احمدی نژاد» به دنبال اجرای آن در اقتصاد کشور بود.
این اقتصاددان اصلاح ساختاری گمرک، اصلاح نظام بانکی کشور و در نهایت اصلاح و ایجاد شفافیت در سیستم مالیات را از جمله مهمترین رویکردهای مهم در اصلاح اقتصاد کشور دانسته و در خصوص عدم تحقق آن گفت: موارد مذکور به رغم اهمیت مهم خود تنها تعدادی معلول محسوب میشوند چرا که ایراد اصلی اقتصاد کشور در حقیقت سیستم اقتصادی ناکارآمدی است طی دهههای اخیردر تمامی بخشهای کشور حکم فرما بوده است. به نظر بنده این اصلاح اقتصادی انجام نمیشوند مگر اینکه دولت ساختارهای غیر اقتصادی را اصلاح کند.
وی سیستم غلط انتصاب و انتخاب مدیران ارشد کشور را از جمله مهمترین موانع موجود در اصلاح اقتصاد کشور دانسته و پیرامون آن گفت: متاسفانه طی سالیان اخیر معیشت مردم جز اولویتهای نظام ارزشی دولتها نبوده و به دلیل عدم شایسته سالاری و بی اهمیت جلوه دادن معیشت مردم ما شاهد فعالیت یک سیستم ناکارآمد اداری و اجرایی در اقتصاد کشور بودهایم ؛ اینکه بخواهیم برای اصلاحات اقتصادی صرفا بر معلولها تکیه کنیم، مطمئنا در آینده به جایی نخواهیم رسید.
افقه در ادامه تلاشهای انجام شده در ابتدای دهه ۸۰ برای اصلاح سیستم بودجه ریزی کشور را یک اقدام بسیار خوبه دانست و در تشریح بیشتر این موضوع گفت: قرار بر این بود که سیستم مالیاتی کشور نیز اصلاحات مهمی را تجربه کند، ولی به دلیل عدم محیا بودن زمینههای لازم، این امر تا کنون به وقوع نپیوسته است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور درگیر چه موارد دیگری است ، گفت: به نظر من عمده این موانع عوامل غیراقتصادی هستند و سایر موانع موجود تنها معلول اند؛ به عنوان مثل مشکلات سیستم بانکی ما به گونهای است که بانکها را به سمتی سوق داده است که اصلا هیچ و جهت گیری برای رونق تولید ندارند؛ علاوه بر بانکها سیستم مالیاتی کشور نیز چنین جهت گیری دارند و در ادامه گمرکات نیز به همین ترتیب. در واقع ساختاری در اقتصاد کشور شکل گرفته است میتوان ماهیت آن را ضد تولید و توسعه خواند.
وی در پایان درباره روند انتصابات و انتخابات مدیران اقتصادی خاظر نشان کرد: این مورد یکی از اصلیترین موانع غیر اقتصادی موجود در ساختارهای ناکارآمد اقتصادی کشور است و اکنون این سیستم غلط بر اساس شایسته سالاری استوار نبوده و اکنون نتیجه آن را میتوان در بخشهای مختلف اقتصادی، اداری غیر توسعهای و غیر تولیدی کشور مشاهده کرد.
پایان پیام//