عضو اتاق بازرگانی و بانوی نمونه کارآفرین در نوزدهمین نشست اقتصادی بازارنیوز به بررسی وضعیت اشتغال بانوان و چالشهای بر سر راه آن پرداخت.
گروه کار و تعاون بازارنیوز: نسیم توکل، بانوی کارآفرین نمونه و عضو اتاق بازرگانی ایران، در نوزدهمین نشست اقتصادی بازارنیوز پیرامون موضوع کارآفرینی در ایران اظهار داشت: میخواهم با زبان یک کارآفرین باها شما صحبت بکنم. خیلی از مواردی که صحبت میکنم از تجربیات خودم است. در خیلی از جمع ها، کنار پژوهشگران ممکن است تجربیات بنده با گفتههای پژوهشی متفاوت باشد.
وی افزود: لفظ کارآفرینی در ایران یک لفظ باز است که هرطور صلاح بدانند از آن استفاده میکنند. الان به جایی رسیدیم که هرکس کسب و کار دارد، میگویند کارافرین است. در حوزه بانوان، کسی که آرایشگاه یا کار در خانه یا آشپزخانه دارد هم کارآفرین حساب میکنند.
توکل در تعریف کارآفرین در دنیا اظهار داشت: امروزه سعی کردند با لغت ارزش آفرین، این دو گروه را از هم جدا کنند و فاصلهای بین کسب و کار و کارآفرینی قائل شوند. دو عنصر باید باشد تا آن کار، کارآفرینی محسوب شود که شامل خلاقیت و نوآوری است. چه کار درون سازمانی و چه کار مستقل اگر این دو فاکتور را داشته باشد، میتوانیم بگوییم کارآفرین است و در کسب وکار نوآوری آورده است.
وی درباره تفاوت کارآفرینی بانوان و آقایان در ایران گفت: نمیتوانیم درباره سختی کار، حوزه کسب و کار را از کارآفرینی جدا بکنیم و باید کلی بگوییم تا به حوزه بانوان برسیم. من خیلی سخت این دو مقولهی کار بانوان و کار غیر بانوان را از هم جدا میکنم. اتفاقا یک مجله هم چند وقت پیش درخواست مقاله درباره کار بانوان داشت که من فقط توانستم به ۲ مورد درباره سختی کار بانوان برسم. زیرا تفاوت خاصی ندارد. تقریبا شاید خانمها هزینه مهارتی بیشتری مجبورند بپردازند.
وی افزود: ممکن است چالشهایی که بنده در صنعت الکترونیک با آن روبرو شدم با چالشهای دیگر صنایع مثل صنایع غذایی یا ... فرق بکند. این نکات از دل تجربههایی ست که بنده به مرور زمان کسب کرده ام.
*انبوه قوانین دست و پای کارآفرینان را گرفته استتوکل، انبوه قوانین دست و پاگیر را چالش اصلی این روزهای کشور در زمینه کارآفرینی دانست و اظهار داشت: وقتی با پیشکسوتان صحبت میکنم، میگویند هیچ دوره کاری به اندازه الان سخت نبوده که دلیل آن مسائل اقتصادی نیست، چون جنگ، انقلاب و بی ثباتی را رد کردیم، چون آن زمان این حجم قانون نبود، اما الان با حجم قانونهای زیادی روبرو هستیم. از آن حجم زیاد قانون بدتر، برقرار نبودن یک قانون و عوض شدن روزانه آن است که بزرگترین چالش است.
وی افزود: مسائل اقتصادی مثل تحریمها برای ما عادی شده و ما کارآفرینان مثل مورچهای شدیم که راه دور زدن از مانع را یاد گرفته، اما در یک سال گذشته این موانع زیاد شده و کمی خسته شده ایم. چالشهای کار در ایران برای من جذاب است و من کار کردن در ایران را میپسندم، اما میزان اتفاقات در سال ۹۹ طوری است که شما دیگر راهکاری برای حل آن مشکل نداریم.
*مشکلات تخصیص ارز و عدم ترخیص گمرکی، مشکل کارآفرینانعضو اتاق بازرگانی از دیگر مشکلات کارآفرینی در شرایط فعلی، مشکل تخصیص ارز را نام برد و اظهار داشت: مواد اولیه کارخانه آمده و در گمرک مانده، پول هم پرداخت شده که به گمرک آمده، ولی فقط یک تیک در سامانه میخواهد که متاسفانه کسی پاسخگو نیست و به هم پاس میدهند. وقتی بازرگانان و تولیدکنندهها دورهم جمع میشوند با هم چالش دارند، چون فکر میکنند سهم همدیگر را میخورند و دعوا میشود.
توکل افزود: مدیرعامل یک کارخانه داروسازی در یک جلسه گفت نباید در مقابل هم قرار بگیریم و باید در کنار هم باشیم، چون ممکن است ثبت سفارش برای تولید کننده و واردکننده فرق بکند، اما هر دوی ما در حلقه بانک مرکزی گیر میکنیم. ما فقط پیش میرویم و چالشها هم بزرگتر میشوند.
*اشتباهات ارزی بانک مرکزی وضعیت را وخیمتر کردتوکل از کاهش مدت زمان چشم اندازهای یک کارآفرین صحبت کرد و اظهار داشت: یک کارآفرین باید چشم انداز داشته باشد که ۵ یا ۱۰ ساله است، اما برنامهها در ایران ۶ ماهه و امسال ۳ ماهه شده، چون برای بالاتر از سه ماه هیچ دادهای نداریم و آرزو هم نمیتوانیم بکنیم.
وی افزود: شما بازار را، رقبا و توان خودت را میبینی و چشم انداز میدهی که در محیط کلان شما مقررات ریز و جزئیات ندارید که بتوانید برنامه ریزی کنید. صنعت ما که کمترین مجوزهای لازم را میخواهد و فرآیند راحتی هم داریم، اما کند بودن و فشل بودن سیستم اداری همیشه کارها را عقب میاندازد.
توکل پیرامون تصمیمات اشتباه بانک مرکزی تصریح کرد: بدتر از آن قوانین، تصمیمات لحظهای اشتباه هم مزید علت آن شده اند. مثل تصمیمات بانک مرکزی که مثلا از کدام صادرکنندگان ارز بگیرند یا مثلا کارمزد را عوض میکنند و صرافی ارز به بازار نمیدهد که در این صورت نقدینگی ریالی دارید برای پرداخت به کشور خارجی، اما ارز ندارید.
*هیچ آمار رسمی از زنان کارآفرین وجود نداردتوکل نداشتن آمار رسمی از زنان کارآفرین را اولین آمار حوزه آنها دانست و اظهار داشت: کارآفرینی بانوان شبیه مُد شده، مثل استارت آپها که خیلیها دوست داشتند سوار این موج شوند. اولین چالش اینکه در ایران آمار رسمی از تعداد زنان کارآفرین نداریم که بنظر بنده متولی آن معاونت زنان ریاست جمهوری است که خیلی هم کار انجام میدهند، اما از لحاظ قانونی متولی اصلی مشخص نیست.
وی افزود: به ارگانهای مختلف هم که میرویم با آمارهای عجیب و غریب روبرو میشویم. مثلا یکبار بنده به یکی شهرک صنعتیهای یک استان رفتم، با لیستی از بانوان صنعتگر روبرو شدم که زیاد بودند و انگار از اروپا بیشتر بوده، اما با پیگیری متوجه شدم که لیست ما به ۵ نفر رسید و آنها با ثبت شرکت به اسم خواهر، مادر و... بانوان زیادی را جزو کارآفرینان حساب کردند. من موردی سراغ دارم که حتی تندیس کارافرین نمونه هم به خانم خانهدار داده اند. مثلا مجوزهای لازم که از مراکز دولتی شبیه پلیس+۱۰ گرفتند را با اسم یک خانم دریافت کرده اند.
عضو اتاق بازرگانی اضافه کرد: این آمار عجیب است و ما در انجمن بانوان کارآفرین که سمن هم هست، پیشنهاد دادیم یک سامانه ایجاد و اطلاعات را صحت سنجی کرده و یک اطلس درست کنند که متاسفانه هیچ متولی به آنها کمک نکرد و این طرح یک سال هست همینطور مانده است. میخواستیم زنان کارآفرین واقعی را پیدا بکنیم و حوزه فعالیت آنها را بسنجیم و چالشها را از زبان آنان بشنویم و اگر کمکی میشد، به هم بکنیم.
*تبعیض مثبت مورد قبول نیستتوکل تبعیض مثبت برای مدیریت بانوان را چالش دوم حوزه زنان کارآفرین دانست و تصریح کرد: در ارتباط با دیگر چالش خانم ها، در یک جلسهای درباره معاونت زنان با معاون اول جلسه داشتیم که معاونت زنان انتخاب کرده بودند، اما متاسفانه بانوان دنبال تبعیض مثبت بودند که از زن بودنشان بخواهند امتیاز بیشتری بگیرند که بنده بشدت با آن چه در بخش دولتی چه غیردولتی مخالفم.
وی افزود: قانون تبعیض مثبت خیلیها موافق آن هستند و در دولت هم آپشنهایی قائل میشوند مثل همان قانون سی درصد و حتی افتخار هم میکنند که از نظر بنده اشتباه است.
توکل ادامه داد: در هلند تصمیم گرفتند بعلت اینکه تعداد زنان مدیر پایین است، به آنها سمت مشاور بدهند، اما اولین نفر همان خانمها آسیب دیدند، چون آنها را قبول نمیکردند و پس میزدند و میگفتند شما بخاطر جنسیتتان اینجا آمدید. سیستم اداری ما که دیگر مدلهای خاص خودش را دارد.
وی تاکید کرد: اطرافیان با پست جنسیتی همکاری نمیکنند و خود خانم هم سرخورده میشود. این اتفاق با آموزش و مهارت آموزی طی مرور زمان میافتد و نیاز نیست دستوری جلو برود. در بخش خصوصی هم این گفتار وجود دارد و تسهیلات خاص برای زنان قائل میشوند.
*مسائل فرهنگی حل نشده، مانع اشتغال بانوانعضو اتاق بازرگانی، مسائل فرهنگی را چالش بعدی نان برای کارآفرینی معرفی کرد و گفت: برای کار بانوان جدا از مسائل سیاسی و اقتصادی، مسائل فرهنگی هم هست که باید مورد توجه قرار بگیرد. من همیشه گفتم باید فرهنگ خودمان را نگاه کنیم و باید توجه کنیم ایران فقط تهران نیست و فرهنگ تهران خیلی با سایر نقاط ایران متفاوت است و در این چند سال این تفاوت را دیدم.
توکل افزود: اگر در تهران یک خانم بخواهد شروع به کار کند، ممکن است مشکل فرهنگی نداشته باشد، اما جذب سرمایه سخت است؛ چون کلا جذب سرمایه برای خانمها سخت اتفاق میافتد، چون اعتبار کمتری دارند که کسب و کارش چقدر پایدار میماند.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر در بعضی حوزهها بانوان وارد میشوند، مثل بسته بندی صنایع غذایی و در صنایع آی تی نفرات ثابت هستند و یکی دو نفر هستند که جایگزین هم ندارند، چون برای کارافرین باید شناخته شده هم باشید که شاید در فرهنگ محلی ما این تبلیغ یا معرفی خود برای خانمها خوب بنظر نرسد.
توکل معرفی کار را مشکل زنان در در جوامع محلی دانست و اظهار داشت: یک مشکل اشتغال بانوان است و مشکل دیگر معرفی صنعت است که دچار مشکل میشود، چون بنده از زمان دانشگاه با آدمهای مختلف راجع به اشتغال بانوان حرف زدم.
*حضرت خدیجه(س)، نخستین بانوی کارآفرین اسلامتوکل درباره تقابل نقش مادری و کارآفرینی اظهار داشت: بحث بر این است که ممکن است کار کردن زنها نقش مادری را کم بکند حتی با یک نماینده خانم حرف میزدم و به وی گفتم کاش خودش در خانه نشسته بودی، اما در یک جایگاه سیاسی که ممکن است وقت هم نکنید خانه بروید و چالشهای مختلفی دارید، نباید راجع به کار نکردن خانمها حرف بزنید!
وی افزود: این مسئله برای من حل نشده است که چرا مخالفت میکنند، از نظر بنده حضرت خدیجه (س) اولین کارآفرین دنیای اسلام است که پولش را خرج اهداف اسلام کرد و کارآفرینی اجتماعی ایجاد کرد یا حضرت زینب(س) که فعالیت میدانی شدیدی بعد از حادثه عاشورا داشتند؛ بنابراین نمیتوانیم فعالیتهای سیاسی-اجتماعی زنان در جامعه را نادیده بگیریم.
*کشورهای دنیا به این رسیدهاند که به کار کردن زنها نیاز دارندتوکل ضمن بیان این نکته که سایر کشورها به این رسیدند که به کار کردن زنها نیاز دارند، اظهار داشت: در کشور ما ۵۰ درصد جمعیت را زنان تشکیل میدهند که اگر اینها کار کنند، چقدر میتوانند در اقتصاد تاثیر مثبت داشته باشند. به نظر من به جای اینکه زنان بجنگند برای کار، کشورها هستند که به دنبال بهره وری از زنان برای اشتغال هستند؛ بنابراین مقوله فرهنگی حل نشده داریم.
وی افزود: بارها در جوامع کوچک روستایی مقاومت خانواده برای فقط کار کردن یک خانم دیدم به این دلیل که اگر این خانم شاغل باشد، شاید دیگر همسر و مادر خوبی نباشد. من برای اینها مثال میزدم که هیچ موثع زنها بیکار نبودند. این بیکاری و خانه نشینی برای جامعه مدرن است. زمانی که روستا نشینی بوده، چند شغل بیشتر وجود نداشته از جمله دامداری و کشاورزی که زنها کمک همسرشان این کارها را انجام میدادند یا حتی خانمها قالیبافی میکردند. حالا نوع شغلها تغییر کرده و به فناوریهای جدید و زندگی شهری رسیده است، اما این همان خانمی است که ۲۰۰ سال پیش کنار همسرش کار میکرد.
*تبعیض جنسیتی ندیدهامعضو اتاق بازرگانی با رد شائبه تبعیض جنسیتی در محیط کار در ایران، اظهار داشت: من ۱۵ سال است که شاغلم و هیچ تبعیض جنسیتی ندیدم مبنی بر این که تو خانم هستی و کار به تو نمیدهیم. هر جا احساس کردم که مهارت من بیشتر بوده، به راحتی با من کار کردند. جایی رفتم برای کار که دور میز همه آقا بودند و خیلی راحت کار خود را ارائه دادم و هیچ کس نگفت که چرا یک آقا از شرکت شما نیامد. تا به حال این اتفاق نیفتاده است. من در پاسخ به این مسئله خانمها گفتم که سعی کنید روابط عمومی خودتان را بالا ببرید و مهارت و تخصصتان را که نشان دهید، شما را میپذیرند.
*فرمول غلط غربیها برای تعادل خانواده و کارتوکل تعادل کسب و کار و مسائل خانواده را چالش بعدی زنان دانست و اظهار داشت: مقولهای که سمینارهای زیادی برای آن برگزار شده، اما هنوز هیچ متولی نداشته است که من ببینم فرهنگ ایرانی را مطالعه کرده باشد و بعد نوع زندگی و کارکردن ایرانی را دیده باشد و بر اساس آنها، ایدهای برای کمک کردن بدهد. از آنطرف، اروپاییها بر سر این موضوع تحقیقات کرده اند و کتاب نوشته و در دانشگاهها درس هم میدهند.
وی افزود: فرمولی دارند که ما هر بار میخواهیم در باره تعادل کسب و کار و زندگی صحبت کنیم، یک سری از دانشگاهیان مطرح کشور، روانشناسان و... برای ما مطرح میکنند. یک مورد بود که من از نشست بیرون آمدم. خانمی بود که اسلاید تحقیقاتش که منبع آن مربوط به تحقیقی از سوی خانم دانشمندی از انگلیس بود که میگفت تا ۴۰ سالگی ازدواج نکنید؛ تا زمانی که شغلتان مستقر نشده و سیستم و فرآیند ایجاد نکردید، بچه دار نشوید. این فرمول برای جامعه انگلیس شاید پاسخگو باشد.
توکل ادامه داد: به او گفتم که من سه فرزند دارم و مدل دیگری به تعادل کسب و کار و زندگی رسیدم. فرمول تو برای من پاسخگو نیستند. ما در فرهنگ شهرستان هایمان برخلاف تهران، ۲۴ سالگی برای ازدواج دخترها دیر است. این فرمول برای فرهنگ ما نیست.
*ساعت کاری مشکلی برای بانوان شاغل در تهرانتوکل پیرامون مشکل ساعت کاری خصوصا در تهران برای خانمها تصریح کرد: تمام بانوان ایرانی میگویند این است که انتظاری که در فرهنگ ما از مادر دارند با ساعت کاری ما همخوانی ندارد. وقتی شما کارآفرین در تهران هستید نمیتوانید ساعت ۵ خانه بروی. من خیلی زود بخواهم بروم ساعت ۷ و نیم خانه ام. چون مسئولیت داریم و پاسخگو باید باشیم. این بزرگترین چالش است.
*مادر در نقش مربی، فرمولی برای تربیت فرزندانوی درباره فرمول تربیت فرزندانی که خود به آن رسیده است، توضیح داد:تجربهای از مادران کارآفرین به دست آوردم که اسمش را خودم «مادر در نقش مربی» گذاشته ام. دیده ام که بانوان موفقی که مادران خیلی خوبی هستند و فرزندان خوبی دارند از این فرمول استفاده میکنند. برخی مادران هستند که شبانه روز کنار فرزندشان هستند، اما بچه هیچ کار خاصی بلد نیست. از وقتی که کنار هم هستند خوب استفاده نمیکنند.
وی افزود: آن مادران موفق، اما نقش خودشان را روی تربیت بچهها گذاشته اند و ساعاتی را که در خانه هستند سعی میکنند با کیفیت بیشتری کمک بچهها باشند. دیده ام که اینها بچههای خیلی سالم و صالحی بار آوردند. عمدتا بچههایی هستند که روی پای خودشان هستند. بیرون بودن مادر باعث میشود نسبت به یکسری مسائل به روزتر باشد از جمله مسائل اجتماعی و فرهنگی که باعث میشود همین را وارد منزل کند.
وی تاکید کرد: برای زن ایرانی کسب و کار خانوادگی داشتن، کمک میکند که عملا خانواده حامی شما باشند و چالش هایتان را درک کنند و در تعادل کسب و کار و زندگی هم درک خواهند داشت و این را میتوان به اشتراک هم گذاشت. همچنین از لحاظ سرمایه هم میتوانند کمک کننده باشند و نگرانیها را کاهش دهند.
*سنگ اندازی بانک مرکزی و گمرک برای واردات مواد اولیهتوکل در رتبه بندی میزان سنگ اندازی دستگاههای مربوط در حوزه صنعت و واردات، اظهار داشت: ابتدا بانک مرکزی، سپس گمرک و در آخر وزارت صمت را مقصر میدانم. البته وزارت صمت را حامی و پاسخگو میدانم، زیرا خیلی راحتتر تعامل دارند. تدبیر میکنند و قانون هایشان ختم کلام نیست و با مذاکره برای یک باگ قانونی، دستور العمل را تغییر میدهند. البته ممکن است با تغییر مسئولینی که هستند، این اتفاقها نیفتد.
وی افزود: بانک مرکزی در دو ماه گذشته ریشه دستور العمل روزانه، فسادها در تخصیص ارز ۴۲۰۰ و... است که با آن چالش داریم. با اختلاف رتبه بعدی مربوط به گمرک است. گمرک معمولا همینی بوده که هست.
*ساختار گمرک فسادزاستعضو اتاق بازرگانی ضمن تایید این پرسش که آیا ساختار گمرک فسادزاست، اظهار داشت: چند وقت قبل توییتی نوشتم بعد یکی از دوستان گمرک دایرکت داد که ضد اینها چیزی ننویسید فردا از شما شکایت میکنند. من درباره هرجایی توییت کردم به من زنگ زدند. ساختار گمرک فسادزاست هرچند خودشان این را قبول ندارند. تمام دنیا به این سمت پیش میرود که ساختار گمرکی و ترخیص انقدر تسهیل و تیریع شده که کشورهای اروپایی شعار ترخیص در ۵ دقیقه میدهند و میگویند این نباید یک مشکل در فرایند بازرگانی شود. در ایران، اما مدام پیچیدهتر میشود.
*دوست دارم اطلاعات شفاف سازمان امور مالیاتی را بدانم
توکل درباره میزان شفافیت اطلاعات در ایران گفت: بحث شفافیت و اطلاعات در کشور ما خیلی بخش پرحرفی است و هیچ بخش دولتی داده های خود را شفاف اعللام نمی کند. من دوست دارم اولین جایی که به ما اطلاعات بدهد، اداره دارایی هست. مالیات در همه دنیا یعنی جیب به جیب یعنی شما مالیات می دهید با روی خندان و از آن طرف خیلی هزینه هارا نمی کنم. در محله ام وسایل ورزشی رایگان دارم، استخر در محله ما رایگان است، تربیت بدنی فلان مرکز رایگان است، بیمارستان رایگان است، مدرسه بچه ام با فلان امکانات رایگان است ولی من نمی دانم هزینه هایی که ما می دهیم در بخش خصوصی هیچ کس راضی نیست. تا حالا دیدید کسی از دادن مالیات راضی باشد؟
وی افزود: قطعات الکترونیک وقتی میاید پروگرمنیگ می شود و قبل از آن هم تحقیق و توسعه انجام شده و محصول به دست صنایع الکترونیک می رسد. 48 روز این جنس در گمرک بوده و فقط باید تیک می خورده و پرداختش هم انجام شده است و بار شده اینجا آمده است. سیستم جدید تهاتر هم بسته بودند و باید ارز نیمایی می گرفتید . الان من میخواهم از مشتری پول بگیرم مشتری همان اول خط و نشان می کشد و گفته که دوماه تاخیر داشتیم. مگر دست من بوده؟ تغییر قانون ناگهانی بوده که به هیچ وجه تجربه اش را نداشتیم . هیچ وقت ما مشکل نداشتیم و عدد رقم های ما در مقابل بعضی از صنایع عددی نیست.
توکل ادامه داد: صنعت الکترونیک یک صنعت فقیری است در ایران، عددی نیست که بخواهیم کل ارقام بازار الکترونیک را بخواهیم مقایسه کنیم. من الان آمدم وقتی قرارداد می بندم فورس ماژور سیل و زلزله می شود، من تغییر ناگهانی قوانین در ایران را هم جزو آنان آوردم و گفتم هرکس میخواهد با من کار کند اینها فورس ماژور است و اگر بانک مرکزی تخصیص ندهد و ثبت سفارش مشکل داشته باشد، شرایط خاص است.
*مشکلات جذب سرمایه در ایران
عضو اتاق بازرگانی درباره مشکلات جذب سرمایه در کشور برای تولید اظهار داشت: بحث جذب سرمایه در ایران قاعده خیلی سیستم فشلی دارد و من دیدم در این نشست ها به صراحت درمورد بانک ها هم صحبت شده است. بهمن ماه از یکی از صندوق های حامی صنعت خودرو درخواست وام کردیم به دلیل این که بودجه کافی نداشتند، با یک پنجم آن موافقت شد. مدارک ما هم مشکل نداشته و فقط به دلیل بودجه ناکافی . یک پنجم و تا الان چه شده؟ یک روز این نفر نیست یک روز آن نفر نیست و ماه آبان در حال آمدن است ولی من هنوز پولی نگرفتم و دلار آن زمان ما باید بهمن و اسفند پول را می گرفتیم، اما هنوز نگرفتیم.
وی افزود: این درحالی است که ما شرکتی هستیم که بحث ضمانت نامه و وسایق همه حل شده است و دو دهه رزومه شرکت را دارید، این قدر طول کشیده که به ما بخواهند تسهیلات بدهند. من پارسال به این نتیجه رسیدم برای جذب سرمایه بروم سراغ بخش خصوصی چون از جذب سرمایه از بانک ها خسته شدم، چون روال خیلی طولانی است و هم از جذب سرمایه از این صندوق های فشل بعد از هفت هشت ماه دویدن خسته شدم. صندوق نوآوری دانشگاه تهران ما سمپل برای سفارش می خواستیم. 400 میلیون تصویب کردند با سود 4 درصد ما سمپل بسازیم. ما به یکی از استارت آپ هایمان دادیم که اسکنر سه بعدی تولید می کنند و گفتند بیا سمپل بساز . فکر کنم ماه ششم 400 میلیون برای ما واریز شد . یعنی در دنیا فناوری عوض می شود تازه این وام را به ما دادند.
*بخش خصوصی انگیزه برای سرمایه گذاری در تولید ندارد
توکل درباره عدم انگیزه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در تولید توضیح داد: من آمدم سراغ بخش خصوصی. سراغ پیشکسوتان اتاق رفتم که اتفاقا دیدم خیلی از آنها به خاطر فناوری کار نمی کنند، یعنی کارخانه ها قدیمی و به روز هم نیستند. به آنها گفتم شما پول دارید، ما پروژه داریم. دیگر من نروم سراغ بانک. بیا یا پروژه ای یا هم تهاتر سهام کنیم به هر مدلی که مشاور سرمایه گذاری می تواند پیشنهاد دهد؛ من پیش 16 نفر از اینها رفتم همه به من گفتن داری اشتباه می کنی؛ یعنی اسم تولید را می آوردم می گفتند نکن در راه می مانی و بسترش آماده نیست.
وی افزود: دومین موردی که به من می گفتند این بود که بورس و ارز و طلا هست و من چرا باید بیایم در کار تولیدی سرمایه گذاری کنیم؟ در جلسات پیش ثروتمند ترین کارآفرین هم می رفتم، می گفت من هم درچشم اندازم می خواهم فلان کارخانه را بزنم و من می گفتم شما چجوری پولدار شدی با این فعالیت اقتصادی؟ به من می گفتند من این بیزینیس را داشتم که اگر بپرسند چی کاره ام، من بگویم صادر کننده یا وارد کننده فلان هستم. این بیزینس می چرخد بچه ها مشغول هستند تا بیکار نباشند. این پول ها هم من پدرم داشت در فلان جا ساخت و ساز کردیم، اینجوری شد.
توکل اضافه کرد: من به این نتیجه رسیدم کارآفرینان که در ایران پول دارند یک بساز بفروشی در کنار کارشان دارند و این نمی گذارد جذب سرمایه از بخش خصوصی بیاوری در تولید و این شد که رفتیم به بانک سلامی دوباره کردیم.
وی ادامه داد: من در جلسات وقتی کارمان را ارائه می دادم، اعداد و ارقامی که آنها می گفتند اصلا اعداد و ارقامی نبود که ما می گفتیم و ارقام ما اعدادی نبود که برای آنها جذاب باشد. مثلا من می گفتم در این پروژه پول شما سه چهار دور می چرخد و پول شما 40 درصد سود می کند در شش ماه، بعد می گفتند من پارسال این قدر پول گذاشتم در بورس، الان چند برابر شده و این عدد رقم برای آنها توجیه نداشت.
توکل افزود: حالا ما یک گروه می رفتیم عرق ملی اینها را بالا ببریم اینها می گفتند من همین قدر که پولم را از این کشور بیرون نبردم خیلی کار کردم. یعنی من در جذب سرمایه موفق نبودم. برای اینها استارت آپ ها جذاب ترند. چون من می گویم این پروژه ابتداو انتهایش این است و این قدر سوددارد و این هم مشتری است. اما در استارتاپ این نیست؛ اگر کار بگیرد پول نامشخصی با بی نهایت مشتری دارد.
*فرزندان امانت خدا دست ما هستند
من یک دختر 5 ساله و دوقلوی پسر 9 ساله دارم و چون مادری هستم که آسان می گیرم، خیلی بچه داری برایم سخت نبوده و الان هم برام سخت نیست و بعضی ها که من را با مادرهای دیگر مقایسه می کنند می گویند بی تفاوت هستی.
خدا می فرماید که اینها امانت هستند دست شما؛ من به عنوان مادر صاحب اینها نیستنم، امانت هستند در یک دوره ای پیش من و من اینها را تربیت کنم و بزرگ کنم تا بعدا بروند دنبال زندگی خودشان. این فکر ذهن مرا خیلی باز می کند که چه قدر خودم را درگیر کنم.
*نظام آموزشی و عدم اهتمام به تربیت کارآفرین
توکل درباره مشکلات نظام آموزشی و عدم اهتمام آن برای تربیت کارآفرین اظهار داشت: من بچه هایم را مدرسه ای بردم که کمک کنند به آنچه که هدفمند شوند. مدرسه به آنها یاد می دهد که مهم نیست که تو پزشک شوی یا مهندس، شوی هرچه که دوست داری باش اما بهترین کار خودت. من سال 80 که دانشجو شدم مدرسه ما این شکلی بود که شما باید پزشک شوی و پزشک شدن یعنی ارزش، یعنی شما جایگاه و شان داری.و من عاشق این بودم که بروم رشته های مدیریت و انسانی بخوانم، می گفتند شما شاگرد درس خوان هستید، نباید انسانی بخونی و انسانی مربوط به شاگرد تنبل هاست.
وی افزود: الان در دوره ای هستیم که طرف فوق لیسانس صنعتی شریف دارد، می رود مدیریت بازرگانی و MBA می خواند. این نشان می دهد که نظام آموزشی ما نتوانست جلوتر از خودش را ببیند که دنیا و فناوری به چه سمتی می رود و من بچه هایم را برای چه دوره ای آماده کنم و فراموش کرد که اگر قدیم فقط من بودم و خانواده و هرچه بود در همین دایره می چرخیدیم، یک ضلع سوم هم به نام رسانه وارد شد و علاوه بر من و خانواده آن ،محیط بیرونی هم بر تربیت بچه ها تاثیر دارد و برای این هم هیچ فکری نکرد و این موضوع بین مدرسه و خانواده پاس کاری می شود .
توکل تاکید کرد: در دوره راهنمایی و دبیرستان ذهن معلمان ما تربیت نیروی کارآفرین نبود و انگار با سواد شدن و یادگیری همان کتاب مهم بود و ادامه کار را به دانشگاه می سپرد و آنها هم فرضش بر این بود که اینجا یک سری دانش هست که این را دانشجو حفظ کند و بیرون برود و از 24 سالگی به بعد با خودش است که چه کار کند و هیچ مهارتی ندارند.
توکل در پایان افزود: الان من افراد را که استخدام می کنم با یک چالش مواجه هستم که یک دسته از آنها فهمیدند که باید بروند یک سری مهارت هارا کسب کنند. یک سری راهنما خارج از سیستم آموزشی داشتند که به آنها یاد داده وگرنه اکثرا که می گویند کار نیست اشتباه می گویند، کار برای متخصص با مهارت هست. نظام آموزشی ما قطعا ضعف بر روی پرورش نیروی انسانی خلاق و نوآور دارد.