گروه پرونده ویژه بازارنیوز- علی نجفی؛ کشت چای در ایران در سال ۱۲۸۰ شمسی آغاز شد. خودبسندگی و جایگزینی تولید داخلی به جای واردات و جلوگیری از خروج ارز از اصلیترین دلایل کشت این محصول به شمار میرفت. با این حال در گذر زمانی نسبتاً طولانی این هدف تحقق نیافت و کشورمان در شمار واردکنندگان خالص چای درآمد. به گونهای که ایران در سال ۲۰۱۹ ششمین واردکننده چای در جهان بود. علاوه بر این تولید چای در ایران محدود به دو استان شمالی کشور است و همه ساله دولت اقدام به خرید تضمینی کل این محصول مینماید.
این سیاست با هدف افزایش تولید و بی نیازی به واردات انجام میشود. با توجه به اهمیت و جایگاه چای در سبد غذایی مردم جامعه، در نمودار هفته بازار نیوز به بررسی جایگاه هزینه چای در سبد هزینه مصرفی خانوارهای ایرانی پرداخته میشود.
الف) مصرف سرانه چای در خانوارهای ایرانی
براساس نمودار ۱، سرانه مصرف چای در کشور روند کاهشی داشته است. به طوری که در سال ۱۳۹۰ برابر ۱.۸ کیلوگرم برای هر نفر بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۱.۴ کیلوگرم کاهش یافته است. سرانه مصرف چای برای خانوارهای روستایی در سال ۱۳۹۰ برابر ۲.۲ کیلوگرم بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۱.۴ کیلوگرم کاهش یافته است.
در واقع به دلیل فشار هزینه ها (مسکن، خوراکی غیر از چای و ...) خانوارها ترجیح داده اند که مصرف خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه قبل از سال ۱۳۹۶ سرانه مصرف خانوارهای روستایی بیشتر از خانوارهای شهری بوده است که بعد از آن مصرف سرانه خانوارهای شهری و روستایی همگرا شده است.
ب) هزینه کل حقیقی چای در خانوارهای ایرانی
بر اساس نمودار ۱، هزینه کل حقیقی مصرف چای در سال ۱۴۰۱ برای خانوارهای کل کشور، شهری و روستایی به ترتیب برابر ۱.۶۵، ۱.۳۰ و ۰.۳۶۷ هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به سال قبل برای خانوارهای روستایی کاهش ۰.۳۸ درصدی داشته است. ولی برای خانوارهای شهری افزایش ۶ درصدی داشته است؛ بنابراین خانوارهای روستایی نسبت به خانوارهای شهری هزینههای مربوط به مصرف چای را کاهش داده اند.
ج) متوسط هزینه حقیقی مصرف چای خانوارهای ایرانی
بر اساس نمودار ۲، در سال ۱۳۹۰، متوسط هزینه حقیقی مصرف چای برای خانوارهای کل کشور، شهری و روستایی به ترتیب برابر ۸۴، ۷۷ و ۱۰۳ هزار تومان بوده که در سال ۱۴۰۱ برای خانوارهای کل کشور، شهری و روستایی به ترتیب ۶۱، ۶۱ و ۶۰ هزار تومان کاهش یافته است. در واقع همسو با کاهش سرانه مصرف چای در خانوارهای ایرانی، هزینه پرداختی از سوی خانوارها نیز کاهش یافته است. با این حال بعد از سال ۱۳۹۶ شکاف متوسط هزینه حقیقی برای خانوارهای شهری و روستایی بسیار کم شده است در حالی که قبل از آن شکاف زیاد بوده است.
د) نوع مصرف چای در خانوارهای ایرانی (داخلی، خارجی و مخلوط)
بر اساس نمودار ۳، در طول سالهای دهه ۹۰ به بعد، سهم چای خارجی از مصرف چای خانوارهای ایرانی بیش از ۷۰ درصد بوده است؛ که حداکثر سهم مصرف چای خارجی مربوط به سال ۱۳۹۴ با بیش از ۸۴ درصد برای خانوارهای شهری بوده است. از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۴۰۰ سهم مصرف چای خارجی خانوارهای روستایی بیش از خانوارهای شهری و بالاتر از متوسط خانوارهای کل کشور بوده است.
این وضعیت از سال ۱۴۰۰ تغییر نموده است و سهم مصرف چای خارجی از کل مصرف چای برای خانوارهای کل کشور شهری و روستایی به ترتیب برابر ۷۷.۵، ۷۸.۲ و ۷۵.۲ درصد بوده است. با وجود سهم بالای چای خارجی از سبد مصرفی چای خانوارهای ایرانی، از سال ۱۳۹۴ روند آن کاهشی بوده است.
ه) نکته پایانی
همانطور که گذشت در پی روند کاهشی سرانه مصرف چای در کشور، برای خانوار کل کشور سال ۱۳۹۰ بیشترین و ۱۳۹۹ کمترین سرانه مصرف ثبت شده است. علاوه بر این متوسط هزینه حقیقی چای برای خانوارهای شهری و روستایی در همین بازه زمانی روند نزولی داشته است. با توجه به شوکهای تورمی و سهم بالای هزینههای مسکن، حمل و نقل و کالاهای اساسی، سبد مصرفی خانوارها در طول سالهای اخیر تغییر یافته است که چای نیز از این تغییرات بی نصیب نبوده است. این در حالی است که دولت در سالهای اخیر به چای ارز ترجیحی داده است.
در واقع تخصیص ارز ترجیحی در سالهای اخیر نتوانسته است مانع از کاهش سرانه مصرف چای خانوارهای ایرانی شود؛ بنابراین پیشنهاد میشود، ضمن اصلاح الگوی مصرف برای کاهش وابستگی به واردات چای خارجی نسبت به اصلاح الگوی کشت و همچنین اصلاح نژاد چای ایرانی نسبت به جایگزینی آن با چای خارجی اقدام شود. در واقع با اجرای این سیاست ضمن کاهش وابستگی به خارج و کاهش ارزبری چای، زمینه توسعه و تعمیق تولید داخل فراهم می شود.
پایان پیام//