bazarnews

کد خبر: ۹۹۶۷۱
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۰
یادداشت اختصاصی بازارنیوز/
معمولاً اندازه دولت‌ها بر اساس چهار معیار سنجیده می‌شود و بر اساس همین این چهار معیار غالباً توسط پژوهشگران برای اظهارنظر پیرامون بزرگی یا کوچکی دولتی ملاک ارزیابی قرار می‌گیرد که هرکدام دارای منطق و پشتوانه فکری است.

افسانه بزرگی دولت در ایران/ آیا دولت ایران بزرگ است؟

گروه اقتصاد کلان بازارنیوز - سعید ترکاشوند؛« محمد حق شناس» پژوهشگر و کارشناس مدیریت عمومی در یادداشتی برای بازارنیوز نوشت: بسیار در مطبوعات و خبرگزاری‌های مختلف و از قول برخی مقامات و سیاسیون کشور شنیده‌اید که «دولت ایران بزرگ است»، «بخش قابل توجهی از مشکلات کشور به بزرگی بیش از حد دولت بر می‌گردد»، «راه حل عبور از مشکلات کشور کاهش اندازه دولت است» و موارد مشابه دیگر ...!


این بزرگی و کوچکی دولت با چه معیاری سنجیده شده که گزاره‌هایی اینچنین را در پی داشته است؟! معمولاً اندازه دولت‌ها بر اساس چهار معیار سنجیده می‌شود. معیار اول نسبت تعداد کارکنان و کارمندانی است که به نحوی (مستقیم یا غیرمستقیم) در خدمت دولت و بخش عمومی فعالیت می‌کنند در قیاس با جمعیت آن کشور؛ معیار دوم نسبت بزرگی بودجه هزینه‌ای عمومی مصوب اختصاص‌یافته سالانه کشور به نسبت جمعیت در قیاس با سایر کشور‌ها (۱)؛ معیار سوم حجم خدمات ارائه‌شده توسط دولت به نسبت تمام خدمات ممکن سایر بخش‌ها و مقایسه با سایر دولت‌های جهان؛ و معیار چهارم، حجم تملک دارایی‌های کشور توسط دولت و نقش‌آفرینی آن در اقتصاد، تولید ناخالص داخلی و ... است.

 

این چهار معیار غالباً توسط پژوهشگران برای اظهارنظر پیرامون بزرگی یا کوچکی دولتی ملاک ارزیابی قرار می‌گیرد که هرکدام دارای منطق و پشتوانه فکری است. معیار اول ساده‌ترین و درعین‌حال پرکاربردترین معیار برای اندازه‌گیری و قضاوت در مورد اندازه دولت است! معیار دوم با این منطق شکل گرفته است که به‌جای شمردن تعداد کسانی که مستقیم از دولت حقوق می‌گیرند با مقایسه اندازه بودجه دولت‌ها می‌توان بزرگی آن و نقش‌آفرینی‌اش را دریافت و در حالت سوم به‌جای شمردن کارکنان، تعداد خدمات و سهم دولت در ارائه خدمات را ملاک اندازه دولت می‌داند و حجم هزینه یا بودجه را معیاری ناقص و انحرافی برمی‌شمارد و در معیار چهارم پا را فراتر گذاشته با عینک اقتصادی به موضوع اندازه دولت می‌نگرد.


معیار چهارم برای کشور‌هایی مثل ایران که تک‌محصولی و وابسته به خام فروشی منابع ملی همچون نفت هستند معیار قابل‌استفاده‌ای نیست، زیرا با لحاظ کردن حجم تولید نفت در معادلات آماری همواره دولت‌های نفت‌خیز به‌عنوان دولت بزرگ شناخته می‌شوند حال آنکه آن‌ها صرفاً در حال فروش منابع خام ملی هستند و این معیار برای تشخیص بزرگی دولت در چنین کشور‌هایی معیار خوبی نیست. سه معیار اول کماکان می‌تواند معیار تشخیص خوبی برای اظهارنظر پیرامون بزرگی و کوچکی دولت‌ها باشد.


در ایران در بررسی اندازه دولت‌ها که در فضای رسانه‌ای مطرح می‌شود، اغلب معیار اول و یا تعداد کارکنان دولتی یا حقوق‌بگیر مدنظر است. آن‌ها با دیدن آمار حقوق‌بگیران دولتی و کسانی که به نحوی از بودجه عمومی در ایران ماهانه مستمری دریافت می‌کنند نتیجه می‌گیرند دولت ایران بسیار بزرگ است! به‌طور مثال مطرح می‌شود که بیش از ۸ میلیون نفر حقوق‌بگیر دولتی در ایران وجود دارد بنابراین نتیجه می‌گیرند که دولت ایران دولتی بزرگ است! صرف‌نظر از اینکه این حقوق‌بگیران کارمندان فعال در خدمت دولت یا بخش عمومی هستند یا خیر؟!


با این فرض لحاظ کردن حقوق‌بگیران این ادعای بزرگی دولت در ابتدای بحث با خدشه بزرگی مواجه است و آن هم این‌که مگر هر کس از دولت و حکومت در هر کشوری حقوق می‌گیرد بخشی از دولت است؟


ممکن است در کشوری بنا بر شرایطی خاص، دولتی ناگزیر شود برای بخش قابل‌توجهی از افراد آسیب‌دیده از جنگ‌ها، حوادث طبیعی، بازنشستگان و ازکارافتادگان، مستمری، یارانه یا حقوقی در نظر بگیرد؛ آیا آن‌ها کارمند دولت هستند؟! هیچ‌کدام از این افراد عملاً در خدمت دولت نیستند و تنها از دولت مزایایی دریافت می‌کنند و طبعاً هیچ‌کدام از حقوق‌بگیران ولو اینکه در سیستم نظام پرداخت مستمری نگهداشت این افراد ذیل یک رسته شغلی تعریف‌شده باشد، خدمتکار دولتی محسوب نمی‌گردند. درهرحال آن‌ها را نمی‌توان کارمند، کارگزار و خدمتگزار دولتی نامید.


پس در منطق تشخیص اندازه دولت از حیث تعداد افراد کارمند یا کارکنان دولتی می‌بایست دقت شود که تنها آن تعداد از کارکنان دولتی را در تشخیص بزرگی دولت لحاظ کرد که فعالانه و مستقیم در خدمت دولت هستند، ماهانه حقوقی در ازای انجام یک کار تعریف‌شده دریافت می‌کنند و بازنشسته، ازکارافتاده مستمری‌بگیر و ... نیستند؛ بنابراین از این هشت میلیون کذایی، حداقل ۵ میلیون از حقوق‌بگیران را باید در تعیین اندازه دولت از منظر معیار اول حذف کرد!


به سؤال ابتدای این یادداشت بازمی‌گردیم، آیا با حذف تعداد حقوق‌بگیران غیرفعال از محاسبه اندازه دولت، با فرض معیار اول، دولت ایران واقعاً دولتی بزرگ است؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است دقیق‌تر به حجم نیروی انسانی در خدمت دولت در ایران نگاه کنیم. تعداد کارمندان در خدمت دولت در ایران چیزی در حدود ۳ میلیون نفر است. از این حجم نیروی انسانی حدود ۷۰۰ هزار نفر کارکنان نظامی و امنیتی هستند که بنا بر شرایط خاص منطقه‌ای کشور و برای دفاع و حفاظت از کشور به خدمت نظامی درآمده‌اند و در سه نهاد نظامی اصلی و سایر بخش‌ها خدمت می‌کنند؛ این نیروها، اغلب در ادبیات علمی نیرو‌های آماده‌باش در زمان صلح هستند! اگرچه فراوانی این نیرو‌ها در آمار متعارف مرتبط با سنجش اندازه دولت می‌آید، اما معمولاً این بخش از نیرو‌ها را کارگزار دولتی نمی‌دانند! صرف‌نظر از نیرو‌های نظامی و دفاعی کشور که منطق وجود این حجم از نیرو براساس شرایط هر کشور متفاوت است تعداد کارکنان دولت در ایران حدود دو میلیون و سیصد و هشتاد هزار نفر است.

 

تا اینجای کار با یک جستجو ساده اینترنتی و در نظر گرفتن نسبت کارمندان دولت در ایران که حدود دو میلیون و سیصد و هشتاد هزار نفر هستند مشخص می‌شود که ایران در قیاس با اغلب دولت‌های دیگر دولت بزرگی نیست! در قیاس نسبت به جمعیت با ایالات متحده که حدود ۲۳ میلیون نیروی کارمند در سراسر ایالت‌های این کشور در خدمت دولت‌های محلی و فدرال هستند حتی کوچک‌تر نیز هست (۲)! یا از برخی از کشور‌های اروپایی به نسبت جمعیتی مثل بریتانیا (حدود ۵.۶ میلیون نفر (۳)) نروژ، سوئد، هلند، و... کوچک‌تر است.

 

پایان پیام//

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: