bazarnews

کد خبر: ۳۹۹۱
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۷
کارشناس ارشد اقتصادی و بانک
واکاوی موضوعات بانکی، سوبسید و تسهیلات، خروج کشور از رکود و تورم و از همه مهمتر بهره های کلان بانکی که این روزها تبدیل به غولی برای وام گیرنده ها شده است از دیدگاه کارشناس ارشد اقتصادی و بانکی مورد بحث و برسی قرار گرفته تا شاید بتوان به نتیجه ای قابل قبول دست یافت.
نرخ سود تسهیلات بانک‌ها بی‌انصافی محض است!/ بانک‌های ما ربوی نیستند چون تسهیلات میدهند نه قرضبازار نیوز - محمود رهنما کارشناس ارشد اقتصادی در گفتگویی تفصیلی با خبرنگار بازار نیوز در خصوص بحث بانک ها و مسائل و مشکلات آن به موشکافی موضوعات بسیاری پرداخت است. مهمترین موضوع نرخ سود تسهیلات بانک ها است.

آیا بهره بانک ها منصفانه است؟
خیر؛ ولی چون قیمت تمام شده پول  بالا است نرخ سود تسهیلات بانک ها هم متقابلا بالا و شاید به بیش از 20 درصد هم برسد. این بی انصافی محض است و اصلا توجیه اقتصادی ندارد!

در جهان و اروپا برای ارائه تسهیلات به مردم،  درسال فقط یک و نیم درصد سود می گیرند حتی در ژاپن نرخ سود صفر درصد است! برای مثال کسی که یک گاوداری یا مرغ داری دارد در سال بین 10 تا 15 درصد سود دارد و آن هم در صورتی که مشکلی برایش پیش نیاید چون متاسفانه دولت پوشش بیمه ای کاملی ندارد و با این شرایط هم تولید کننده مجبور است سختی را به جان بخرد.

آیا تسهیلات ربطی به ربا هم دارد؟
خیر؛ بانک ها تسهیلات زیادی دارند که یکی از آن مربوط به قرض الحسنه است و برای کارهای ضروری و مهم مثل ازدواج پرداخت می شود، البته با مقدار کم و با کارمزد  4 درصد که از سوی بانک مرکزی تعیین شده است. در ایران به جز قرض الحسنه بانک رسالت، بیش از 5 هزار صندوق قرض الحسنه و معتبر نیز داریم. 

با این تفاسیر شخصی که گرفتاری مالی پیدا می کند و برای دریافت وام به بانک مراجعه می کند و مجبور است با 20 درصد سود و یک فاکتور صوری که از سوی کارشناسان بانک به وی پیشنهاد داده شد،  وام را دریافت کند که این امرکاملا اشکال دارد و مراجع تقلید و حتی مقام معظم رهبری هم اعلام کرده است که کسی که تسهیلات دریافتی را در جهت مورد خاص و مشخص دریافت می کند و هزینه نکند خلاف و شخص غاصب است.

به طور مثال شخصی که برای کار دامداری و تولید در کشور اقدام به گرفتن تسهیلات می کند و متقابلا دولت هم با نرخ کمتر سوبسید تسهیلات ویژه ای را در اختیارش می گذارد اما متاسفانه فرد مذکور در اقدامی غیر قابل قبول درصد کلانی از آن تسهیلات را صرف کارهای جانبی مثل خرید ملک و یا هر کار دیگری کرده است و تنها مبلغ کمی را برای کاری که تعهد داده است صرف می کند اینجا این شخص یک غاصب و البته متهم است!

از سوی دیگر رئیس شعبه  و کارشناس بانک که پیشنهاد فاکتور سوری داده است هم تخلف کرده و متهم خواهد بود.

نظر شما در خصوص ربا در قرض چیست و آیا سود حاصل از تسهیلات به مردم ربا محسوب می شود؟
قبلا هم اعلام کرده ام که بانک های ما در این رده نیستند و حتی تمامی مراجع تقلید در این زمینه با هم اتفاق نظر دارند که ربا در قرض تحقق پیدا می کند، یعنی کسی که صاحب پول است اگر شرط کند که پول را قرض دهد و مبلغی اضافه از تو بگیرد با هرعدد و هر شرطی محکوم به ربا و حرام است.  

در حالی که در ایران بیش از 30 موسسه و بانک داریم و تا به حال کدام یک از آنها قرض الحسنه داده اند و بیش از کارمزد قرض الحسنه مبلغ اضافه ای دریافت کرده اند. بالاترین مبلغ قرض الحسنه 5 میلیون است که بعدها طبق تصمیم مجلس به 10 میلیون رسید آن هم  با 4 درصد کارمزد.

هیچ کدام از بانک های ما ربوی نیستند چون تسهیلات میدهند نه قرض. در واقع مردم عادی چون به این به این مفاهیم آگاهی ندارند فکر می کنند دولت به خاطر تسهیلات بالا ربا می گیرد در صورتی که  همه بانک ها در قالب عقود شرعی وام می دهند، که آن هم در قالب سلفه، مشارکت مدنی، مضاربه ای و یا فروش اقساطی است.

در کشورهای دیگر تسهیلات به چه صورت انجام می شود؟
طی بررسی ها که صورت گرفت حتی در دوبی، مالزی و عربستان یک عقدی دارند به نام فروش اقساطی که این عقد را تمامی مراجع ما و حتی اهل سنت آن را قبول دارند. به طور مثال فردی که اقدام به خرید ملک می کند بانک مسکن مالک آن ملک می شود تا مطمعن شود تسهیلات دریافتی فقط و فقط در راستای خرید ملک صورت گرفته است و در واقع آن را اجاره به شرط تملیک میدهد. و طی قراردادی عنوان می کند که اگر خریدار اقساط را پرداخت نکرد آن ملک به نام بانک واگذار می شود و از نظر شرعی اشکالی هم  ندارد و مراجع تقلید هم آن را قبول دارند.

تسهیلات باید به چه صورتی انجام شود؟ 
یکی از راههای تسهیلات این است که در قالب فروش اقساطی کار انجام شود. به این صورت که بانک خریدار شود و مصرف کننده قرارداد را ببندد. سلف هم به این صورت است. به طور مثال زمینی که زیر کشت است و تا چند ماه بعد به مرحله برداشت می رسد. بانک با کشاورز قرار داد می کند که هر وقت کشت محصول به بار نشست پول بانک پرداخت شود.

راهکار عملیاتی برای جلوگیری از غاصب شدن وام گیرنده و تخلف کاربر دولت چه تدابیری اندیشیده است؟
راه حل عملیات اش این است که دولت باید منابع جداگانه ای برای این مهم قرار دهد و سقف قرض الحسنه را بالا ببرد. در واقع  افرادی که مشکل مالی دارند، بیمار می شوند و یا دیون دارند قطعا مشکل آنها با سقف تسهیلات 10 میلیون تومانی برطرف نمی شود. 

در واقع اولین کاری که دولت باید انجام دهد بحث فرهنگ سازی است. و سوال اینجاست که آیا در رسانه های ملی ما مثل رادیو و تلویزیون دیده اید که از وام گرفتن و غصب و فرق آن با ربا که جزیی از دین ماست چیزی گفته شود. جز تبلیغ پفک و چیپس! 

البته آموزش عمومی به عمومی مردم و از همه مهمتر توجیه کارکنان بانک لازم است. 
راه حل بعدی در اجرای کار است. مثلا کسی که برای یک موضوع خاص تسهیلات می گیرد بانک توان نظارت بر کل افراد برای صرف آن پول برای هرکاری که تقاضا شده است هزینه از گیرند تسهیلات بگیرد. با این شرایط باید با گیرنده تسهیلات شرط کنند که باید هزینه ناظر بانک را پرداخت کند که نظارت مستمر شود.
 یکی دیگر از موارد مهم بحث سفارش مقامات بالاتر است.

متاسفانه مسئولان و مقامات کشوری ممکن است برای تسهیلات فرد خاصی به بانک سفارش کنند که مثلا این فرد مورد تایید من است! با این کار اجازه نمی دهند پرداخت آن وام کلان روال و قالب خاص خودش را طی کند و متاسفانه طرف هم با پرداخت مقداری از مبلغ به عنوان کار خیر ، ساخت مسجد و به توصیه کننده می دهد و تسهیلات را دریافت می کند.

اما مهمترین مسئله این است که مردم انتظار دارند بانک ها در سود و زیان کارشان مشارکت داشته باشند که معمولا بانک ها این موضوع را نمی پذیرند و اعلام می کند که ما با شما صلح می کنیم و تسهیلات را با نرخ 30 درصد به شما پرداخت می کنیم. به این معنی که چه سود و چه زیانی در تولید صورت بگیرد بانک پولش را تمام وکمال پس می گیرد و حتی در صورت زیان شخص  و عدم پرداخت پول بانک ها لزوم خانه و وسایل کار و زندگی طرف را ضبط  می کند. در واقع اشکال بزرگ این موضوع این است که مردم با این شیوه مشکل دارند.

چرا بانک در سود و زیان تولید کننده ها شریک نمی شود؟
هیات مدیره بانک ها اجازه ندارند سود را ببخشند. فقط مجمع یعنی صاحبان سهام اجازه این را دارند که این تصمیم را بگیرند. این هم یک مشکل ساختاری است. 

بانک ها هم برای خودشان استدلالی دارند و می گویند که اگر سود 27 تا 30 درصدی را نگیرند ورشکست می شوند و از طرفی اعلام می کند که از قبل سود مردم را پرداخت کرده اند. 
البته در زمان محمود احمدی نژاد قانونی تعیین شد تا به سپرده گذار سود 24 درصد پرداخت شود و در حال حاضر با توجه به کاهش این سود به 15 درصد، این موضوع باعث شده تا فردی که 10 میلیارد پول در حساب دارد تصمیم بگیرد با وجود کم شدن سود سرمایه اش را از بانک خارج کند. 

در همین شرایط بانک برای حفظ این سرمایه به صاحب حساب پیشنهاد می دهد که با همان نرخ قبلی قرار داد تمدیدمی کنم و با گرفتن وام،  20 درصد از این پول را به عنوان وثیقه نقدی و همچنین"چک، سفته و یا ملک" در بانک ضمانت کند و در قبالش 20 درصد آن هم به صورت نقد در بانک بماند.

با این تفاسیر شخص از 100 واحد  پولش  20 درصد آن را به عنوان وثیقه نقدی مسدود می کند و سودی در قبالش نمی گیرد و در اصل 80 واحد پول دریافت را می کند. این 20 درصد وثیقه نقدی یک توجیه قانوی برای بانک محسوب می شود.

یک مشکل اساسی که در این باره وجود دارد این است که عملا بانک ها با هم  توافق می کنند اما با هم عمل نمی کنند. به عنوان مثال همین الان  می توانی بانکی را پیدا کنید که تا 25 درصد سود به مشتریانش پرداخت کند. همین الان هم می توانید در قالب بورس و صندوق بانک ها سود 21 درصد را ببینید. به هر حال بانک 4 درصد هزینه حق الوکاله دارد اگر 15 درصد سود می دهد باید  19 درصد هم سود بگیرد تا اداره شود. 

راه حل عملی برای کنترل این مسئله چیست؟
بانک مرکزی باید با واقعیت ها مواجه شود. در حال حاضر کنترل نقدینگی به قیمت رکود کامل و بیکاری  تبدیل شده است ولی سیاست دولت این است که تورم را کنترل کند.

با کاهش نرخ سود سپرده بانکی و سرمایه ها مردم در خرید سکه و طلا افزایش پیدا کرد.

برای اینکه بانک ها قدرت مالی پیدا کنند تا سیستم اقتصادی بهبود پیدا کند چه راهکاری مناسب تر است؟
دولت باید بدهی اش را به بانک ها، نهاد های دولتی و پیمانکاران پرداخت کند تا بانک ها تقویت مالی شوند. اگر دولت منابع آزاد برای بانک در نظر بگیرد این مشکل حل می شود و سیستم اقتصادی اصلاح و بهبود می یابد. 

موافق بنگاه داری بانکها هستید؟
بله- اینکه بانک ها سرمایه های خرد را جمع آوری کنند و در بخش تولید صرف نشود این یک اشتباه است اما شرکت های خصوصی را باید در ،بانک ها ساماندهی شوند.

تمام بانک ها شرکت های معتبر و متفاوتی دارند. و این موضوع را می توان در تمام دنیا و بانک های اروپایی هم مشاهده کرد. بانک ها سرمایه های مردم را مدیریت و تقسیم بندی می کنند تا با کمک به فعالان اقتصادی به چرخه صادرات و تولید در کشور کمک کنند و از طرفی بخش دیگری از سرمایه مردم را وارد بخش خصوصی می  کنند تا تولید ایجاد کند و به اعتقاد بنده اینکه بانک ها هیچ کاری نکنند اشتباه است.

اینکه بانک ها سرمایه های خرد را جمع می کنند و به جای هزینه کردن در بخش تولید در جای دیگری هزینه می کنند را شما تایید می کنید؟
نه؛ شخصی که در بانک حساب قرض الحسنه باز می کند در واقع شرطی برای بانک نمی گذارد این کار ضمن اینکه مستحب است به چرخه اقتصاد هم کمک می کند. از طرفی بانک به عنوان گیرنده پول با هدیه قرعه کشی در واقع به مردم پاداش می دهد. این کار بلا اشکال است. در واقع نباید قرض دهنده با بانک شرط بگذارد چرا که حرام است.

آیا اگر بانک با این قدرت مالی وارد بحث تولید شود مشکل ساز نیست؟ 
نه به هیچ وجه. بانک ها کارهای بزرگی را انجام می دهند که شرکت های خصوصی توان انجام آن را ندارند. اگر بانک 100 واحد پول از مردم بگیرد 20 واحد را ذخیره می کند، در واقع از 80 واحد باقی می ماند. 

با برنامه ریزی 20 درصد یا 10 درصد از این مبلغ را برای شرکت های بانکی کنار می گذارد و درصد باقی مانده هم صرف تسهیلات نماید.
برای مثال بانک پارسارگاد با سپرده مردم کارهای بزرگ اقتصادی انجام داده. برای کمک به  صنعت ملی کارخانه های بزرگ برپا کره که بخش خصوصی توان انجام چنین کار بزگی را نخواهد داشت.

آیا اینکه بانک برای جمع آوری سرمایه خودش، تامین مالی و تولید انجام دهد این خلاف نیست؟
البته که این کاملا خلاف است. پیرو این سوال باید تاکید کنم که بعضی از شرکت ها تخلف کرده بودند و مثلا ا ز 80 واحد سپرده مردم 70 واحد رو در شرکت های خصوصی خودشان هزینه کرده بودند و این خلاف بزرگی است که بانک مرکزی برخورد کرد.
بانک ها باید شرکت های خصوصی داشته باشد، ولی نه اینکه همه منابع را در بخش خصوصی های خود هزینه کنند! در واقع بانک مرکزی باید درصدی را مشخص کند به عنوان مثال از 100 واحد سپرده مردم 20 واحد ذخیره شود، 60 واحد هم به فعالان اقتصادی اختصاص یابد و 20 درصد را هم به شرکت های خصوصی واگذار کند. اتفاقا این یک حس رقابت را در بخش خصوصی ایجاد می کند.

کمک بانک ها چقدر به صادرات و تولید کمک می کند؟
بانک ها با کمک به یک کارخانه ایجاد شغل می کنند و واردات را کاهش می دهند. طبق تاکید مقام معظم رهبری در خصوص امحای کالاهای قاچاقی به این نکته می رسیم که وقتی به تولید داخل تکیه کنیم و از ورود جنس های خارجی به کشور جلوگیری می کنیم در واقع به اقتصاد کشورکمک کرده ایم. در واقع باید تکنولوژی را وارد مملکت کنیم کاری که ترکیه و ژاپن کردند تا شغل ایجاد کنند نه وابسته به خارجی ها شوند.

اولویت اول مملکت برای ایجاد شغل چیست؟ و چطور باید شغل ایجاد کرد؟ 
در واقع باید تولید داخل را مجهز کرد تا علاوه بر ایجاد شغل برای جوانان راههای ازدواج آسان را هم برای آن ها فراهم کنیم.
با ایجاد شغل به جوانان و کمک به مسئله ازدواج آنها، می توان از فاجعه بی هویتی و فساد هم جلوگیری کرد.

دولت باید همه توانش را در بخش تولید بگذارد  نه اینکه بگوییم بانک ها نباید بنگاهداری کنند. بانک ها باید با سپرده های مردم هم تسهیلات بدهند و هم شرکت های خصوصی را رتق و فتق کنند چرا که با وجود فعالیت شرکت ها و مشارکت سهام در بخش خصوصی به صنعت داخلی هم کمک می شود.

تولید کننده های که سود دهی آنها کم است دیگر رغبتی برای گرفتن تسهیلات و کمک به تولید ندارند. با این شرایط چطور می شود تسهیلات را سود ده کرد؟
دولت برای کمک به تولید کننده ها باید وارد عمل شود، به این صورت که منابعی را در اختیار بانک ها قرار دهد و برای تسهیلات 10 درصد و 6 درصد سود دریافت کند  و اما مابه تفاوت آن  18 درصد را به بانک ها سوبسید بدهند.

تولیدکننده ها چون در این بخش سودهی ندارند وارد کارهای مثل ساخت و ساز می شوند و دولت باید این واقعیت را قبول کند.

مثلا وقتی مرغ را با 5 هزار تومان از خارج عرضه می کنند. تولید کننده داخلی اگر این کار را انجام بدهد تا 6 هزار تومان برایش هزینه دارد بنابر این یک مرغ داری در سال 10 درصد بیشتر سود ندارد. و حتی یک گاوداری هم همینطور.

بدبختی ما این است که  ما حتی علوفه را از خارج وارد می کنیم! این در شان جمهوری اسلامی ایران نیست که علف هم وارد کند. ما این همه زمین داریم اگر کار کارشناسی انجام بدهیم قطعا دست به دامن واردات خارجی نمی شویم.

چکار باید کرد؟
کار کشاورزی که دیگر ارتباطی به امریکا ندارد، هر چی وابستگی ما کمتر باشد و خودکفا شویم بهتر است. در دولت هفتم و هشتم، دولت مدعی بود که ما گندم وارد نمی کنم و خود کفا شده ایم و صادر کننده هم هستیم و این اتفاق هم افتاد. برای این کار باید بین مسئولین هماهنگی کامل باشد و همه نهادها هم همکاری کنند.

در بحث کمبود آب باید سدهای کوچک ایجاد کرد تا کمبود آب نداشته باشیم و کشاورزی هم رونق داشته باشد.

بانک ها برای کمک به کارخانجات باید چه کاری انجام دهند؟
کارخانه ای که 80 درصد تعطیل شده باید تقویت شود. در واقع تولید کننده ای که 10 درصد هم سود ندارد نباید به آن تسهیلات 20 تا 30 درصدی داد و به اعتقاد بنده باید، 7 تا 8 درصد سود تسهیلات داد و ما به التفاوت آن را هم دولت پرداخت کند.

و حرف پایانی؟ 
باید تولیدات داخل را تقویت کرد. رهبر معظم انقلاب بارها بر اجرای اقتصاد مقاومتی در مقابل نفوذ اقتصادی بیگانه تأکید داشته و همواره اظهار داشته‌اند ملت ایران بایستی در هر شرایطی با تکیه‌ بر توانایی‌های خود اقتصاد کشور را حتی در شرایط تحریم اداره کند. 
پس طبق تاکید رهبری باید اقتصاد مقاومتی را توسعه داد. شعار اقتصاد مقاومتی طبق یک کارگروهی و مشاوره 200 نفری اعلام شد و این نشان می دهد که این از اهمیت ویژه ای برخورداراست.
خبرهای مرتبط
نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: