bazarnews

کد خبر: ۹۶۲۸۲
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴
یادداشت اختصاصی بازارنیوز/
بازخوانی زندگانی قائم مقام از آن روی در خور اهمیت است که وی به مثابه یکی دیگر از معدود چهره های تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی و بویژه فرهنگی ایران، در جهت تامین منافع مردم کشور خود، تا پای جان قدم برداشته است.

گروه اقتصاد کلان بازارنیوز؛ سید مهدی میرحسینی- کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی برای بازارنیوز نوشت: در ادامه سلسله نوشتار تبیین شاخص های حکمرانی خوب در تاریخ حاکمیتی ایران، پس از بررسی مولفه های حکمرانی در دوران کوروش هخامنشی و خواجه نظام الملک، در این مجموعه یادداشت ها، به بررسی الگوی حکمرانی صدراعظم باهوش و صاحب اندیشه ی سلسله ی قاجار یعنی قائم مقام فراهانی پرداخته می شود.

بازخوانی زندگانی قائم مقام از آن روی در خور اهمیت است که وی به مثابه یکی دیگر از معدود چهره های تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی و بویژه فرهنگی ایران، در جهت تامین منافع مردم کشور خود، تا پای جان قدم برداشته است.

 

آنچه که باید از قائم مقام فراهانی بدانیم

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، صدراعظمی صاحب اندیشه، دورنگار، فسادناپذیر، ادیبی توانا، سخنوری چیره دست و بزرگ مردی کم نظیر در عرصه قلم و سیاست در تاریخ حاکمیتی ایران محسوب می شود. دیپلماتی منحصربه فرد و اصلاح طلبی مجرب که به دنبال خلق نگرشی نو در تحولات ایران عصر قاجار بود و در این راه با منظومه ای هراس آور از دشمنان خودی و بیگانه ی ایران در افتاد و با هوشیاری سیاسی خود، به نبرد با دست های اهریمنی داخلی و خارجی پرداخت.

قائم مقام از نظر فکر سیاسی و قدرت تصمیم گیری های حیاتی، پیشکسوت ادوار فکری تاریخ حاکمیتی ایران به شمار می آید؛ کارکتری همچون کوه با صلابت و استوار که فرزانه تر از زمان خود بود. صلابت شخصیت، او را اولین "قدیس" در جمع دریوزگانی کرد که تاریخ نخست وزیری ایران را به ننگ و رنگ خود آلودند. قائم مقام سمبل بارز تدبیر و تیزبینی آمیخته با انسان دوستیِ میهن پرستانه بود.

قائم مقام رسم و سیره ای جاودان برای آن گروه از اصحاب سیاست که نخواهند داغ ننگ وطن فروشی و خیانت بر پیشانی خود و فرزندانشان بنشیند، بر جای گذاشت.

وی آنجا که پای سود و زیان مردم و کشورش در میان بود، ساکت نماند و در آن عرصه وحشت آوری که وزیرکشی آئین پادشاهانش بود، با جسارتی خیره کننده با کج روی ها، خیانت ها و ناراستی ها به مبارزه پرداخت.

کارنامه قائم مقام پر از حادثه، مبارزه، کشمکش و واکنش است. حیات ایشان در گره گاه های مهم و پرمخاطره ی عصر نو استعماری رقم زده می شود؛ در زمانه ای که معادلات انبوه و پیچیده یِ حاکم بر عرصه سیاسی جهان، ناگهان کشور در خواب رفته ی ما را در کانون توجه بازیگران سیاسی قرار می دهد، بی آنکه رهبرانش کوچکترین آگاهی از الفبای سیاسی داشته باشند.

رهبرانی که از حکمرانی فقط خوارشمردن و هیچ انگاشتن مردم و سرکوبی آن ها و دوشیدن تا سرحد مرگ از آن ها را به روش سنتی و موروثی آموخته بودند و همین که با یورش های ویران کننده ی استعمار رو به رو شدند، پای تدبیرشان چنان در گل فرو رفت که از هر چاره ای، جز سپر انداختن در برابر بیگانگان و فرو غلطیدن در دامان آنان بازماندند. زمانه ای فاسد و منظومه ای از مردان بی دانش، کاسه لیس، نوکر صفت و آماده به هر خیانتی که وجود آگاه و آزاده و در عین حال پر درد قائم مقام را تحمل نتوانست کرد و با دست های خود، سر پر آرزوی او را به زیر خاک کرد.

در چنین درباری است که قائم مقام قافله سالار یک تحول یکپارچه ی اجتماعی شگرف، دوران ساز و تمام عیار می شود که امروزه می توان از ابتکارات و نوآفرینی های سیاسی-اجتماعی وی، چراغی روشن و الگویی موفق از تجربه کشورداری برای راه پر فراز و نشیب پیش روی دولت جدید ساخت.

 

سیاست های قائم مقام در پیاده سازی شاخص های حکمرانی خوب/ اصلاح ارتباط میان ارکان قدرت و مطلق زدایی از قدرت سیاسی نهاد حاکمیت

قائم مقام برخاسته از مکتب دیوان سالاری سنتی و اصیل ایرانی است و پدرش از شخصیت های تاثیرگذار عصر زندیه و نیز اوان سلطنت قاجارها در ایران بود. به همین دلیل، میرزا ابوالقاسم با چنین پیشینه ای به عنوان یکی از اصلی ترین نماینده های گفتاری شناخته می شود که راه اصلی در تحولِ ساختار سیاسی را در اصلاح ارتباط میان ارکان قدرت و در این ارکان، رابطه صدراعظم و شاه می دانست. چنانچه در این باب اعتماد الدوله می نویسد: قائم مقام بسیار میل داشت که در عالم وزارت خود، نوعی استقلال در کنش گری و تصمیم گیری داشته و سلطان بدون مشورت و دانستن نظر او به کسی کاری ندهد و عطایی نبخشد.

بنابراین او نخستین فردی بود که کوشش می کرد دگرگونی های بنیادین در سلطنت ایجاد کند و آن، کاستن از قدرت شاه و جمع پذیری در تصمیمات و کنش گری های حاکمیتی بوده است.

همچنین او به مدد فراست و تجربه خود دریافته بود که مطلق بودن قدرت سیاسی نهاد حاکمیت، آفت اصلی نظام سیاسی ایران است که باید دگرگون می شد. به همین دلیل مهم ترین بحث در بینش سیاسی او، قلمرو قدرت سیاسی و حوزه مصالح عمومی است و وی این ضابطه اساسی را به هر مناسبتی وارد می کند و آن را راهنمای عمل دیوان می داند.

متاسفانه توجه به حوزه مصالح عمومی و مطلق زدایی قدرت سیاسی در سیاست امروز ایران بحثی است که در نظر و عمل اهل سیاست غایب است و می توان گفت خوانش منسجمی پیرامون آن وجود ندارد و بالطبع متاسفانه راهکارهایی برای مقابله با این پدیده پیش بینی و ارائه نشده است.

 

تکیه بر بینش و عمل نخبگان داخلی و عدم اعتماد کاذب به دول خارجی

قائم مقام در کنار عباس میرزا، پایه گذار نگاهی نو به ایران و ایرانی بود. وی با حمله به ساختار کهنه و فرسوده حمایت از روش ها و اندیشه های بیگانه طلب، نشان داد که در مسئله نوسازی و بسترسازی جامعه و حکومت ایرانی، به دول خارجی به خصوص روس و انگلیس هیچ گونه اعتمادی نداشت و تکیه کردن به روس و انگلیس را مایه سرکوب اعتماد به نفس حکام ایران و ذلت و زبونی مردم ایران می دانست. جیمز فریزر در این باره می نویسد: دفاع قائم مقام از منافع و حقوق مردم ایران، سیمای مرد وطن پرستی را نشان می دهد که در برابر زد و بندهای سیاسی همسایگان، سخت ایستادگی و مبارزه می کرد.

مقابله با بیگانگان و رد هرگونه پیشکش و هدیه خارجی از ویژگی های بارز بیگانه ستیزی قائم مقام بود. زیرا به شدت از طمع و زیاده خواهی های روس و انگلیس، پشت پرده این هدایا، آگاه بود. ژاک موریه منشی سفارت انگلیس در این باب اظهار می دارد: در کشوری که غالب رجال آن رشوه بگیر هستند، عمل این مرد خیلی حیرت انگیز و تعجب آور بود. همچنین سر جان کمبل در گزارشی به حکومت انگلیس اعتراف می کند: یک نفر در ایران هست که با پول نمی توان او را خرید و آن قائم مقام است.

قائم مقام شاید نخستین فردی بود که در آن روزگار به خوبی دریافته بود که کشتی به گل نشسته ایران تنها به دست ایرانیان رشد یافته و آگاه و مستقل و در سایه داشته های بومی قابل حرکت است. در همین راستا کوشید که تا آنجا که قدرت و توان او اجازه می داد، از  اندیشه و عمل نخبگان زمان خود بهره ببرد. همچنین او کوشید از پیامدهای عهدنامه ترکمنچای در ایران بکاهد و حتی در تلاش بود که ایالات از دست رفته ایران را به ایران بازگرداند.

به هر ترتیب دوره کوتاه صدارت قائم مقام اگر چه فرصت چندانی برای اصلاحات عمیق به وی نداد اما سرمشقی که وی ارایه داد، سلسله جنبان رجال آگاه بعد از وی به خصوص امیرکبیر شد.

 

منابع و مآخذ

ایرج پور، محمدابراهیم،" شخصیت قائم مقام فراهانی در کلام سیاحان"، فصلنامه علمی-تخصصی دُر دُری، سال چهارم، شماره دوازدهم، 1393.

برزآبادی فراهانی، مجتبی، " زندگی و افکار قائم مقام فراهانی"، تهران: نشر اوستا فراهانی، 1380.

پیری، موسی و گلی آسیک، مجتبی، " بررسی ویژگی های شاخص آثار قائم مقام فراهانی"، فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی، شماره4،زمستان94.

رضاقلی والا، علی، "جامعه شناسی نخبه کشی؛ قائم مقام/امیرکبیر/مصدق"، تهران: نشر نی، 1389.

سمنانی، پناهی، "قائم مقام فراهانی(چهره درخشان ادب و سیاست)، تهران: نشر ندا، 1376.

عسکرانی، محمدرضا،" تحلیل مولفه های تاریخی آثار میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی"، پژوهشنامه تمدن ایرانی، سال اول، شماره دوم، 1397.

فلسفی، بهرام، "قائم مقام در آینه زمان: شرح زندگانی سیاسی، خصوصی و ادبی میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی"، تهران:نشر ادیب، 1383.

یکرنگیان، حسین، "سرنوشت ایران: زندگانی سیاسی و ادبی قائم مقام فراهانی"، نشر بی تا، 1334.

 

پایان پیام//

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: