bazarnews

کد خبر: ۵۰۳۸۵
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۵
در گفتگو با استاد دانشگاه شریف مطرح شد:
از یک نوبلیست اقتصادی آمریکا پرسیدند که آینده آمریکا را چطور می‌بینید گفت: آینده آمریکا را ما می سازیم.

گروه اقتصاد کلان بازارنیوز: علی مدنی زاده، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف و فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو، اوایل دهه 1390 به ایران بازگشت. او سال 1379 در المپیاد ریاضی کشوری و جهانی به ترتیب برنده مدال طلا و برنز شد. مدنی زاده شاگرد اقتصاددانان برجسته ای همچون روبرت لوکاس، گری بکر و پیتر هانسن بوده است که همگی جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرده اند. او در گفتگویی تصویری با اقتصادنگار به اظهار نظر در رابطه با تغییرات لازم در ساختار تصمیم گیری اقتصادی پرداخته است که در چند بخش منتشر خواهد شد:

*کلمه بحران خیلی کلمه خوش تعریف در اقتصاد نیست. مشکلات اقتصادی هر کدام شاخص‌های مختلف دارد که ممکن است بر اساس برخی شاخص‌ها ما دارای بحران باشیم، ولی نمی‌شود به این‌ها خیلی اتکا کرد. چیزی که مشخص است ما سال‌ها انباشت مشکلات داشتیم که شرایطی را ایجاد کرده است که به لحاظ سیاست گذاری اصلاحات را خیلی سخت کرده و نتیجه اش وضع فعلی است. تحریم‌ها به این مشکلات دامن زده که باعث شده مشکلات خودشان را نشان دهند.



*از یک نوبلیست اقتصادی آمریکا پرسیدند که آینده آمریکا را چطور می‌بینید گفت: آینده آمریکا را ما می سازیم. این یعنی اگر سیاست گذاران و مشاوران اقتصادی یک سری کار‌هایی را انجام دهند ما از این شرایط خارج می‌شویم، ولی اگر کاری انجام نشود، بله نگران مشکلات اقتصادی مردم خواهیم بود.


* همه به این جمع بندی رسیدند که اقتصاد مسئله اصلی است و حتی به این که چه باید انجام داد هم رسیده اند ولی، مهمترین مسئله ساختار و نظام تصمیم گیری در کشور است که با وجود این که همه عناصر می‌خواهند کاری انجام دهند، ولی این ساختار مانع چابکی و سرعت عمل برای حل مشکلات می‌شود.

 



*دلیل این که نهاد‌ها به توافق با هم نمی‌رسند این است که ساختار مسئولیت، اختیار و پاسخگویی درست طراحی نشده است. در شرایط بحرانی، نبود این ساختار بیشتر خودش را نشان می‌دهد. در حالت عادی یک تصمیم اگر یک ماه طول بکشد خیلی شاید مهم نباشد، ولی در شرایط بحرانی این نوع کار خیلی خودش را بروز خواهد داد. در حال حاضر همه دستگاه‌ها قرار است یک کاری بکنند، ولی عملا کسی کاری نمی‌کند، همه کارهایشان به هم گیر کرده است. یکی از دلایل این‌ها تعدد دستگاه هاست.


*در جنگ اقتصادی ما فرمانده اقتصادی می‌خواهیم، ولی چون شرایط پیچیده است نیاز است این فرمانده توانایی‌های دیگری مثل توانایی اجرایی و مدیریتی هم داشته باشد، مقبولیت سیاسی هم داشته باشد، برای شرایط برنامه و چارچوب فکری داشته باشد و دستگاه‌های مربوطه را مدیریت و به خط کند. به نظر می‌آید که در حال حاضر چنین چیزی نداریم.


*نمی شود حکم کلی داد که اقتصاددان‌ها می‌توانند کمک کنند یا خیر. جمع نا همگن است. اقتصاددان‌هایی ممکن است باشند که درگیر کار اجرایی نبوده اند و مسئولیت نداشته اند و پیشنهادهایشان فقط روی کاغذ باشد و توصیه هایشان قابل اجرا نخواهد بود. اما برخی زمان‌ها اینگونه نیست و پیشنهاد‌ها کارآمد است. این که نمی‌شود، می‌تواند به سیاست گذار و مجری طرح برگردد. گاهی می‌شود طرحی وارد هیات دولت می‌شود و آنجا همه افراد که اقتصادی نیستند و ممکن است با طرح مخالفت کنند. برخی مسائل باید در جای خودشان بررسی شود. بد‌تر از آن این است که مثلا شما یک طرحی که ده بند است را می‌دهید، چند بندش را حذف می‌کنند و عملا شاکله را به هم می‌زند.


*برای اینکه بدانیم چه باید بکنیم، ابتدا باید تحلیل کرد که چرا به اینجا رسیدیم. ما بعد از سال ۹۲ دچار رکود تورمی شدیم. اجماع اقتصاددان‌ها آن زمان هم می‌گفتند که شرایط رکود تورمی ناشی از چه پدیده‌هایی است و برای رفعش چه باید کرد. دولت خوشحال بود که تورم دارد پایین می‌آید، ولی اقدامات بعدی را انجام نداد و به این نکته توجه نداشت که انباشت مشکلات قبلی دوباره ظاهر خواهد شد و بلکه شدید تر. انباشت مشکلات چه بود؟ نقدینگی، ناکارایی‌های شرکت‌های دولتی، ناکارایی‌ها نظام بانکی و... همه خود را در قالب نظام بانکی و اضافه برداشت بانک مرکزی تخلیه می‌کرد.

 

نظرات کاربران
نام:
ایمیل:
* نظر: