گروه اقتصاد کلان بازارنیوز : محمود صادقی متولد ۲ فروردین ۱۳۴۱ در شهرستان الیگودرز، سیاستمدار، حقوقدان و مدرس دانشگاه ایرانی است که بهعنوان نماینده تهران دردهمین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. صادقی همچنین دانشیار رشته حقوق در دانشگاه تربیت مدرس و نیز عضو کانون وکلای دادگستری ایران، فعالیت میکند. صادقی فرزند محمدحسین صادقی است، که در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تیرماه ۱۳۶۰ شهید شد. صادقی که ریاست فراکسیون شفافیت مجلس را بر عهده دارد در گفتگو با اقتصادنگار به بیان نقطه نظرات خود در زمینه شفافیت پرداخته است.
اگر بخواهیم بحث را به خاطر شرایط ویژه کشور کمی سیاسی کنیم، میدانیم که شما از فراکسیون امید هستید و خواستگاه رای شما هم به خواستگاه دولت اقای روحانی خیلی نزدیک است، تقریبا میشود گفت یکی است. نمیشود پنهان کرد که مردم حداقل از عملکرد دولت دوم ایشان راضی نیستند، خیلیها میگویند فراکسیون امید مارا نا امید کرده، در مورد نوع حمایت از دولت آقای روحانی میگویند حمایت حد و اندازهای دارد و هرچیزی که دولت بگوید فراکسیون امید میپذیرد و بالعکس، فراکسیون انگار یک جریان فکری نیست، یک رهبر مشخص ندارد و یک مسیر ویژهای را نمیرود، البته شما در مجلس مسیر خود را عوض کردید و به سمت شفاف سازی رفتید، اما از لحاظ سیاسی عملکرد فراکسیون را چطور میبینید؟ آیا واقعا فراکسیون امید مردم را نا امید کرده است؟
ببینید این ارزیابیها باید دقیق شود و در قالب شاخص و عدد کمی بشود، به هرحال فراکسیون در بخشهایی خوب عمل کرده که آن بخشها خوب بیان نشده، به عنوان مثال به نظرم در مجلس برای انتخابهایی از هیئتهای مختلف که نمایندگان عضو آن هستند، فراکسیون خیلی موفق بوده، مثلا برای عضویت در هیئت نظارت بر انتخاب شوراهای شهر و روستا، فراکسیون امید توانست نمایندگان خودش اکثریت را بگیرند و بعد تاثیری که روی انتخابات شوراها گذاشتند.
در شورای پنجم که در واقع رد صلاحیتها به حداقل رسید و امکان انتخابات آزاد مردم فراهم شد، خروجی آن را هم باید در پیش رو ببینیم، یا مثلا در کمیسیون ماده 10 احزاب این جای کلیدی است که باید خود این کمیسیون نقش زیادی به همراهی خود دولت و وزارت کشور در صدور مجوز فعالیت برای احزاب و تشکلها داشته باشد. خیلی از مواقع هم نقش داشت، حالا اگر بخواهیم مورد به مورد بازکنیم، موفقیتهایی که فراکسیون داشته کم نبوده اما به نظر کمتر از حد انتظارات مردم بوده است، بخشی از انتظارات درست و حقیقی است و برخی از انتطارات اساسا فراتر از حد توان مجلس است .
دولت این بهانه را میآورد و میگوید من کارهای نیستم و هیچ چیز دست من نیست اگر کارهای نیستید چرا ما را وسط میدان میکشانید ؟
نه این بد است که اینطور بگوییم. این در هم تنیدگی نظام سیاسی را بشناسیم و از هر نهادی متناسب با حد خودش انتظار داشته باشیم، این بد است که ما فرافکنی کنیم و از این موضع و از زیر بار مسئولیت خارج شویم. میخواهم بگویم من در عین حال قبول دارم که فراکسیون امید نه تنها ایده ال نبوده بلکه به حد کافی فعال نبوده است، حالا موفقیتش را انکار نمیکنم، دریک ترازوی واقعی آن را بسنجیم، اما خیلی فراتر از این میتوانست عمل کند.
به عنوان مثال بارها این موضوع را در جلسات به خودمان میگوییم نه به کس دیگری، بنده هم جزئی از آن مجموعه هستم، مثلا ما یک برنامه 126 بندی را به مردم اعلام کردیم تحت عنوان برجا ( برنامه جامع انتخاباتی اصلاح طلبان) که بر مبنای الگوی توسعه پایدار در 6 حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست نوشته شده حالا ما اگر بخواهیم ادعایی داشته باشیم باید بگوییم از این 126 بند چند بندش را اجرا کردیم، من فکر میکنم، اگر بخواهیم درصد بگیریم در ظرف این 2 سال به پنج درصد نمیرسد و این به شدت خود انتقادی است، انتقاد درونی است که دارم و به نظرم فراکسیون امید برای عملیاتی کردن برنامه های خودش موفق نبوده، یعنی در برنامههای عملیاتی نه از قبل طراحی کرده بود و نه اجرا کرده است.
این دلایلی دارد و میشود دلایلش را موشکافی کرد، مثل اینکه بخش قابل توجهی از نمایندگان از جمله خود بنده تازه کار هستیم، یعنی مثلا تجربه نمایندگی نداشتهایم، یا تجربه کار سیاسی نداشتیم و خیلی با فضای مجلس آشنا نبودیم و باز به آن زیر ساخت برمیگردد که کل کاندیدهای درجه یک اصلاح طلبها را فیلتر کرد و ما به حدی رسیدیم که بعضیها صحبت از عدم شرکت در انتخابات میزدند، ما نمیگوییم تحریم کردند اما میگفتند کاندیدها در تهران معرفی نکنند و تهش چیزی باقی نمانده، یک فراخوان دادند و گفتند چه کسی میخواهد در لیست ما بیاید که 200 نفر ثبت نام کردند و به 30 نفر رسید، میخواهم بگویم اصلاح طلبها با دست خالی وارد این گود شدند و با کمترین سرمایههایی که داشتند ورود کردند، حالا اگر یک ارزیابی منصفانه بکنیم من معتقدم با همین آدم ها میشد بهتر از اینها کار کرد.
رئیس شما در فراکسیون امید هم کار سیاسی کرده و هم تازه کار نیست و سابقه دارد اما بیشترین انتقادها به او وارد میشود. نظرتان در مورد عملکرد آقای عارف چیست؟
آقای عارف را باید در یک تصویر کلان ببینید و منصفانه قضاوتشان بکنید، ایشان جایگاهی دارند و به هرحال یک مرکز ثقل هستند، به نظر من در این جایگاه که قرار دارد علی رغم همهی نقدهایی که ممکن است من یا شما به ایشان داشته باشیم بی بدیل است، عملا به نظرم نمیتواند یعنی اگر این سرمایه را از دست بدهیم ممکن است فراکسیون ما کلا فرو بریزد یعنی آن شاکله فراکسیون و قوامش از دست برود، با آن وجاهت، جایگاه و سوابقی که دارد و صبر و امانتی که دارد و آن درون ریزی و خودداری که دارد و سکوتی که دارد چون سکوت همیشه امر منفی نیست.
ما در روایاتمان کلمهای به نام صمت داریم به معنی سکوت حکیمانه، روایتی هست که میگویند حکمت 10 جز است و 9 جز آن در صمت است منتها صمت به معنی سکوتی است که سعدی میگوید: به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی... به وقتش ممکن است شما خاموشی هم بکنی اما اگر وقتی که باید حرف بزنی خاموشی داشته باشی خب این مطلوب نیست به هرحال من سکوت ایشان را بیشتر از نوع صمت تلقی میکنم ضمن اینکه در جای خودش نقد هم دارم و معتقدم که ایشان و مجموع فراکسیون میتوانستیم از این پتانسیل و ظرفیتی که فراهم شده خیلی بهتر از اینها استفاده بکنیم که نکردیم. حالا گاهی شوخی میکنیم میگوییم شاید خصلت یزدیها این باشد، این شوخی است و ممکن است در جمعهایی هم که با آقای خاتمی باشیم روی این شوخیهای جغرافیایی زیاد مانور داده میشود، کویر آدم را کمی محتاط بار میآورد، البته شاید این باشد، چون ما یک کویری هم داریم مثل دکتر شریعتی که مظهر فریاد و اعتراض بود. گاهی اوقات سکوتهای ایشان در مقابل خیلی از نابسامانیها برای ما هم کمی زجر دهنده میشود.
برخی نهادهایی داریم که در واقع اسامی مختلفی دارند و به آنها نهاد های انقلابی میگویند، به طیف کسانی که در جبهه حاکمیتی هستند نهادهای فراقانونی میگویند، ما نمیدانیم که در واقع ماهیت اینها چیست، مثل بنیاد مستضعفان، نهاد ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس که اتفاقا فعالیت های اقتصادی زیادی هم دارند و ظاهرا خیلی هم نظارت پذیر نیستند، آیا شما در مجلس روی اینها حساسیتی دارید و فکر میکنید این نهادها به اندازه کافی نظارت پذیر هستند؟
خود این موضوع برنامهای طلب میکند تا بطور گسترده همه ابعاد را بسنجیم که ما چرا به این وضع رسیدهایم و همان بحث انحرافهای قانونی که من گفتم در طول زمان اتفاق افتاده، برخی دستگاهها از شمول قوانین عمومی خارج شدند و اخیرا ما طرحی آماده کردهایم و بالای ۷۰ نفر از طیفهای مختلف امضا کردند و به مجلس تقدیم کردیم؛ در واقع لغو احکام و مجوزهای ناظر به استثنا کردن وزارتخانهها، موسسات و سازمانهای مستلزم، ذکر یا تصریح نام از شمول قوانین و مقررات تعداد قابل توجهی از موسسات، اعم از چیزهایی که شما اشاره میکنید دولتی و غیر دولتی که در واقع در بخش دولتی هم هستند، با مکانیزمی از قونین عمومی از جمله قانون محاسبات عمومی فرار کردند و مثلا در اساس نامه خودشان یک جمله ای گذاشتند و گفتند این موسسه تابع قوانین خودش است و شمول قوانین عمومی مستلزم ذکر یا تصریح نام است، بعد با این مکانیزم از شمول خیلی از قوانین فرار کردند.
ما این قوانین را تحت پوشش میآوریم، اما چیزی که در همین قانون اتفاق افتاده ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد است، به عنوان نمونه میگویم برخی استثناها در خود این قوانین از شمول مقررات پیش بینی شده که به طور خاص ماده ۲ این قانون ارتقای سلامت و مبارزه با فسادِ میگوید دستگاه و اشخاص مشمول این قانون داریم، بند الف میگوید افراد مذکور در مواد یک تا پنج قانون مدیریت خدمات اداری کشوری، بند ب میگوید واحد های زیر نظر مقام معظم رهبری اعم از نظامی و غیر نظامی و تولیت آستان قدس با موافقت ایشان، به نظر من اینکه قید میکند با موافقت ایشان یک نقص در نظام قانونی است. البته اشکالی ندارد من میگویم همین که میگوید با موافقت ایشان را ما میتوانیم فعال کنیم و بگوییم که مثلا به فرض میخواهیم آستان قدس را مشمول این قانون بکنیم و از رهبری درخواست کنیم که موافقت بکنند ولی وقتی که میگوید با موافقت ایشان تلقی بعضیها این است که اصلا نمیشود، البته من در مجلس بارها اعتراض کردم و گفتم اگر اصل ۱۱۰ را داریم اصل ۱۰۷ را هم داریم که میگوید رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است، در واقع این استثناء هم به نظرم خلاف اصل ولایت فقیه است ولی به هر حال این انحرافها صورت گرفته، ما تلاش میکنیم حداقل خود من در اولین روزهایی که انتخاب شدم، مصاحبهای داشتم که شرق تیتر اول کرده بود اینکه این نهادها مالیات نمیدهند، با وجود اینکه تکلیف قانونی هم وجود دارد خوشبختانه در مجلس نهم تصویب شد که این نهادهای زیر نظر مقام معظم رهبری مالیات بدهند و مالیاتشان صرف ادارههای آموزشی شود.
یعنی ساختن امکانات مدرسه ای در مناطق محروم اتفاق افتاده یا نیفتاده؟ بعد این تیتر شد و اتفاقا یکی از این نهادها که ستاد اجرائی فرمان امام باشد، نمایندهی حقوقی و نمایندگی پارلمانی خود را به مجلس فرستادند و با من گفتگو کرد و گفت ما انجام میدهیم منتها من که گفتم اسناد و مدارک بدهید دیگر پیگیری نشد یا مثلا من میخواستم از سازمان مالیاتی بپرسم که مکانیزم این چطور است، اینکه میگویند میدهیم به چه صورتی است. اصلا خود این موضوع نیاز به یک بررسی دارد که چه مقداری از اینها به تکلیف قانونی خود عمل میکنند.
شما فکر میکنید دولت هم با آنها کوتاه میآید؟
به هر حال آقای روحانی آدمی است که با این سیستم مدت طولانی کار کرده، یعنی پنج دوره نماینده مجلس بوده، ایشان مدت زیادی در نهادهای امنیتی و شورای امنیت کار کرده و دنبال دردسر نمیگردد.
رگ خواب مجلس را دارد؟
به طور کلی میخواهد گلیم خود را از آب بیرون بکشد، به نظرم سیاست و شاید مفهوم اعتدال همین باشد، شاید مماشات میکند شاید هم صلاح همین باشد و در واقع میخواهد با کمترین تنش جلو برود، البته گاهی ایشان صحبت های رادیکالی میکند، حتی گاهی قبل انتخابات حرفهایی میزد که اساسا نیازی نیست شما این همه حرف های داغ بزنید. دولت میتواند با اهرمها و مکانیزمهایی که دارد نهادها را وادار به تمکین قانون بکند، ولی به نظرم مجلس هم نقش مهمی دارد، ما قصد داریم در فراکسیون یک ارتباطی با رهبری بگیریم، مکاتبه ای بکنیم، حالا با نمایندگان دفتر رهبری شروع کردیم، در واقع همین مواردی که اینگونه هست تکلیف دستگاههایی که میگویند با موافقت ایشان میشود انجام داد البته ستاد اجرایی فرمان امام ادعا کردند که از سال ۸۲ با دستور خود رهبری مالیات میدهند و حسابرسی میشوند، منتها گزارش این حرفها هم باید وجود داشته باشد.