میثم موسایی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه اعتقاد دارد دولت برای رسیدن به شعار سال 96 باید اصلاحات گستردهای در سیاستهای پولی، مالی، ارزی و گمرکی خود داشته باشد.
میثم موسایی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه تهران درباره دولت برای اشتغالزایی باید تجدیدنظر اساسی در سیاستهای مالی، پولی، ارز و بازرگانی خارجی انجام دهد.
وی درباره سیاستهای پولی دولت پیشنهاد میدهد: در سیاستهای پولی تابهحال باهدف کنترل تورم سیاستهای انقباضی انجام شده و تا حد زیادی هم دولت موفق بوده ولی اصرار بیش از این بر سیاستهای انقباضی موجب عمیقتر شدن رکود و افزایش شدید بیکاران در جامعه خواهد شد. در سال قبل که رشد اقتصادی داشتیم 500 هزار نفر بر بیکاران اضافه شده یعنی اگر 700 هزار شغل ایجاد شده باشد، آنگاه سالیانه بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر به بیکاران اضافه میشود. با توجه به اینکه بیکاری انباشته شدهای در کشور داریم، باید رشد اقتصادی بالای 10 درصد داشته باشیم تا بتوانیم طی 5 یا 10 سال بیکاری را به زیر 5 درصد برسانیم. برای رسیدن به این هدف باید تجدیدنظر اساسی در سیاست پولی شود و قاعدتاً سیاستهای انقباضی که تابهحال اتفاق افتاده باید متوقف گردد. دولت باید توجه بیشتری به وضعیت بنگاهها و سازندههای ساختمان و صنعت داشته باشد و خط اعتباری جدیدی را برای بانکهای تجاری ایجاد کند تا بتوانند به بخش خصوصی وام بدهند. این اتفاق به دو دلیل مهم است. اول اینکه قدرت خرید مردم را برای خرید کالاها افزایش دهد و سپس به کارگاهها کمک شود تا از ورشکستگی رهایی یابند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد ادامه میدهد: ممکن است انتقاد شود این رویکرد تورمزا است ولی در شرایط فعلی باید اشتغال را به تورم ترجیح دهیم. ممکن است تورم به 20 درصد برسد ولی اگر اقتصاد از این رکود خارج شود آنگاه به شعار سال که اشتغال و تولید است نزدیکتر خواهیم شد.
موسایی درباره سیاستهای ارزی دولت میگوید: برای سیاست دوم باید تجدیدنظر اساسی در برنامه ارزی کشور شود. چند سال است که ارز ثابت مانده در حالی که نرخ تورم داخلی در طی 4 سال به 40 درصد میرسد. یعنی به طور منطقی نرخ ارز باید تغییر کند تا بتواند صادرات را تشویق کرده و از واردات جلوگیری نماید. اگر این اتفاق نیافتد هر روز شاهد واردات بیشتر و صادرات کمتر و در نتیجه لطمه دیدن کل اقتصاد، کاهش تولید و افزایش بیکاری خواهیم بود. به علاوه اینکه افزایش واردات الگوی مصرف کشورهای خارجی را برجامعه تحمیل میکند زیرا کالاهایی که وارد میشود لوکس هستند و بخش کمی از جامعه که درآمدهای بالا دارند میتوانند از آن مصرف کنند. برای اینکه مردم مصرف داخلی انجام بدهند صرف شعار دادن کافی نیست بلکه باید اجازه دهیم در کوتاه مدت نرخ ارز تغییر کند.
وی ادامه میدهد: ارز باید تک نرخی شود، در بازار تعیین شود و دولت نیز هیچگونه دخالتی نداشته باشد.
درباره سیاستهای گمرکی دولت این کارشناس اقتصادی میگوید: در گمرک مقررات باید به نفع تشویق صادرات تغییر کند و هرچه صادرات بالا رود به معنای افزایش اشتغال در داخل کشور است.
تغییر در هزینههای دولت و بهبود زیرساختهای اقتصادی پیشنهاد موسایی برای سیاستهای مالی است و بیان میکند: در زمینه سیاستهای مالی دولت باید تجدیدنظر در هزینههایش بکند و به دنبال ایجاد زیرساختهایی باشد که تولید انجام شود. به عنوان مثال بنگاههای کوچک بسیار وابسته به پهنای باند و اینترنت هستند و این پهنای باند حال حاضر تناسبی با تجارتهای روز دنیا ندارد. باید سرعت و پهنای باند افزایش یابد به طوری که امکان تجارت برای بنگاهها فراهم شود. نکته دوم درباره بازاریابی است که باید توسط وزارت امور خارجه و کارشناسان خارج از ایران صورت بگیرد. این کار بسیار مهم است که متأسفانه از اول انقلاب تابهحال به آن بیتوجهی شده است. همانطور که ما رایزن فرهنگی داریم باید رایزن تجاری با تسلط کامل به وضعیت و قوانین کشور داشته باشیم. این افراد باید بتوانند در هر کشور گروه مطالعاتی تشکیل دهند و اقدام به بازاریابی کنند و سپس اطلاعات را در اختیار وزارت اقتصاد و صنعت قرار دهند تا آنها پتانسیل هر کشور را برای واردات از کالاهای ایرانی بررسی کنند.
طرح اشتغالزایی ضربتی و وزارت کار باندی
این استاد دانشگاه درباره طرح اشتغالزایی ضربتی دولت میگوید: تا زمانی که ما مجموعهای از کارشناسان متخصص را روی کار نیاوریم اتفاق خاصی نمیافتد. مهمترین جایی که باید از لحاظ کار کارشناسی تغییر کند وزارت کار است که متأسفانه از اول انقلاب به یک وزارتخانه باندی تبدیل شده است. وزارت کار باید آموزشهای لازم را به نیروی کار و کارفرمایان میداد تا آنها بتوانند با تجارت به مفهوم امروزی آشنا شوند ولی تنها به بیان سری از مفاهیم بدون محتوا و ابتدایی بسنده کرد. افرادی که در این وزارتخانه قرار داشتند در حدی نبودند که بتوانند مجموعه وسیعی از کارشناسان خبره را به کار گیرند تا آموزش کافی را به کارفرمایان و کارگران بدهند. تا وقتی این اتفاق نیافتد ما هر سیاست کلی را انجام دهیم چون نیروی داخلی آمادگی لازم را ندارد طرحهای اشتغالزایی نتیجهای نخواهد داد زیرا نیروی کار بیکاری که در جامعه وجود دارد بسیار کم مهارت است و در هر جای دنیا که باشند نمیتوانند کاری پیدا کنند.
اشتغالزایی مستقیم توسط دولت
موسایی در پاسخ به این سوال که دولت آیا میتواند به صورت مستقیم اشتغالزایی کند میگوید: دولت اگر اشتغالزایی بهصورت مستقیم انجام دهد تأثیری بر ارزشافزوده اقتصادی ندارد. این افراد تنها در یکی از نهادهایی دولتی مشغول کار میشوند و حتی اگر این نهاد تعطیل شود نه تنها تأثیر منفی بر روی زندگی مردم ندارد بلکه حتی ممکن است مثبت هم باشد. دولت به این طریق میتواند اشتغالزایی کند اما بنگاه نیست و کالا تولید نمیکند. محصولات را بخش خصوصی تولید میکند و شرایط باید بهگونهای باشد که بخش خصوصی بتواند فعالیت بکند. بهعنوانمثال فضای کسبوکار در اختیار دولت است.
وی ادامه میدهد: خود دولت مانع اصلی تولید در کشور است. بهترین راه برای افزایش تولید این است دولت از اقتصاد دست بردارد. درواقع بازار ارز را رها کند و اجازه دهد دستهای بازار خودش شرایط را درست کنند. اما وقتی قیمت ارز را کنترل میکنید و قیمت آن به رقمی که باید باشد نمیرسد آنگاه صادرات در ایران ضربه خواهد خورد.
این کارشناس اقتصادی در مورد مسائل گردشگری میگوید: مثال دیگر در حوزه گردشگری است. شما فرض کنید برای اینکه گردشگر وارد شود ویزا را حذف کنیم. ویزا مانع بزرگی برای جذب گردشگر است. حتی برای کشوری مثل عراق ویزا حذف نشده است. کشوری که بخواهد امنیتی اداره شود با دنیای خارج از خودش ارتباط ضعیفی خواهد داشت و هزینه مبادلات افزایش پیدا میکند. میتوانیم بهطور یکطرفه ویزا را برای کشورهای اروپایی حذف کنیم و قوانین را تا حدی که اسلام گفته کاهش دهیم و فراتر از آن نرویم. اینها چیزهایی است که بودجهای احتیاج ندارد و میتواند فضای کسبوکار ایران را متحول کند و کشور را به سمت توسعه ببرد.