گروه بازار دیجیتال بازارنیوز- بهزاد قبادی؛ سال گذشته چنین ایامی بود که سودآوری سرشار بازار سرمایه، فوج فوج افراد را به این بازار میکشاند. رشد چندصد درصدی برخی سهمها، قطعا برای افرادی که دچار مشکلات اقتصادی هستند و قصد داشتند اندک سرمایههای خود را با توجه به شرایط تورم، حفظ یا رشد بدهند، جذاب بود.
بالا رفتن نمودار شاخص کل بورس به سمت ۲ میلیون واحد از یک طرف، حمایتها و تشویقهای دولت از طرف دیگر، این دلگرمی را به مردم میداد که با خیال راحتتر بتوانند سرمایههای خود را بیشتر کنند. به همین جهت، برخی افراد اقدام به فروش خانه، خودرو، طلا و سایر داراییهای ارزشمند خود برای سرمایه گذاری در بورس کردند که متاسفانه بسیاری از آنها دچار ضررهای مالی شدید شدند.
*آموزشهای غلط؛ بلای جان داراییهای مردم
مسئولین همواره در کنار دعوت مردم به بازار، این مسئله را گوشزد میکردند که افراد نباید بدون دانش کافی و بهرهگیری از مشاورهای کاربلد در بورس فعالیت کنند. این هشدارها، موجب شد تا مردم به سوی آموزشگاههای بورسی روی آورند. در ابتدا شاید افرادی که سالها در این بازار خاک خورده و متخصص بودند، کلاسهای آموزشی در آموزشگاهها برگزار میکردند، ولی با توجه به افزایش متقاضیان و همهگیری کرونا این امکان فراهم نبود که همه افراد در کلاسها حضور یابند؛ لذا آموزشهای مجازی به سرعت جای خود را باز کردند که اینت زمینهای برای فعالیت شیادان و کلاهبرداران شد.
افرادی که هیچ سابقه و توانایی در بازار بورس نداشتند، خود را کارشناس جا زده و با تبلیغات جذاب و زیاد در فضای مجازی، بستههای آموزشی که حاوی کمترین اطلاعات بورسی بود را به مردم با قیمتهای بسیار بالا فروختند. از آنجا که افراد متقاضی، سواد بورسی نداشتند، در خیال خود به اطلاعات مگو و تحلیلهایی که سهامداران دیگر به آنها دسترسی ندارند، دست پیدا کردند و با همان اطلاعات و آموزشهای عمدتا غلط و ناقص، به فعالیت عمده در بازار پرداختند که موجب از دست رفتن سرمایههای خود و بعضا خانواده و دوستانشان شد.
*کلاهبرداری از طریق کانالهای VIP
کلاهبرداری در بازار بورس فقط به این حوزه خلاصه نمیشد. افراد و مجموعههایی هم بودند که در ایام سوددهی بازار سرمایه، در آن زمان که همه سهمها هر روز صف خرید و اطلاحا سبز بودند و معرفی هر سهمی با سهم دیگر تفاوت نداشت، با معرفی چند سهم (که عمدتا به صورت شانسی بوده) برای خود اسم و رسمی رقم زدند.
مردم با دیدن نتیجه این سیگنالدهی ها، اقبال شدیدی به سمت این افراد پیدا کردند. صفحههای اینستاگرام برخی از این به ظاهر تحلیل گرها تا چند میلیون نفر فالوئر رسیدند. یک شخص که هویت او مشخص نبود و با نام مستعار «م. و» در توییتر و تلگرام فعالیت میکرد، یکی از معروفترین سیگنالدهندگان بازار بود که بسیاری از مواقع، سیگنالهای او غلط از آب در میآمدند.
فعالیت این افراد تنها به صورت ارائه سیگنال در صفحههای عمومی خود نبود. هر کدام از کانال ها، افراد و مجموعه ها، در کنار عمومی، کانالهای خصوصی هم داشتند که درآن به ارائه سیگنالهای خاص میکردند و افراد برای حضور در آن کانالها باید ارقام سنگینی میپرداختند. در آن ایام کانالهایی بودند که به صورت فصلی (۳ ماهه) عضو میگرفتند و هزینه عضویتشان تا ۲ میلیون تومان هم بود. این درحالی بود که طبق قانون شورایعالی بورس، ارائه سیگنال در فضای مجازی جرم تلقی میشد.
پس از آن که بازار بورس، از اواسط تابستان سال ۹۹ به سرازیری افتاد، رفته رفته فعالیت این کانالها کم شد و مردم هم که متوجه کلاه بزرگی بر سرشان رفته بود، شدند، از عضویت مجدد در کانالهای خصوصی آنها انصارف دادند. اما در آن چند ماه طلایی، این افراد در کنارسودهایی که از بازار کرده بودند، درآمد بسیار بالایی هم از کلاهبردایشان داشتند.
*جان گرفتن کلاهبرداران با رشد بازار رمزارزها
در اواخر سال ۹۹ بخت با این کلاهبیرداران یار بود. کانالها و تحلیلگرانی که چندین ماه فعالیتشان کاهش یافته یا قطع شده بود، با توجه به رشد چشمگیر ارزهای دیجیتال که مطرحترین آنها بیتکوین بود، مجددا شروع به فعالیت کردند. تبلیغات اغواکننده کانالها و صفحههای اینستاگرامی مجددا آغاز شده که مردم را به حضور در این بازار پرریسک میکنند و برای دریافت سیگنال این ابزارها مردم را به کانالهای خصوصی خود دعوت میکنند.
(نمونهای از تبلیغ کانالها در تلگرام)